مهر ماه هر سال با تحولي بزرگ در عرصه سياست همراه است و آن برگزاري نشست ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد است. از سال ۱۹۴۵ يعني زمان تاسيس سازمان ملل هر ساله اين نشست با حضور سران و مقامات ارشد اعضاء اين سازمان در نيويورک برگزار ميشود.
امسال نيز شصت و نهمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل در حالي برگزار ميشود که در کنار مجموع تحولات جاري در اين سازمان، يک نکته قابل توجه است و آن شرايط اوباما رئيسجمهور آمريکا است.
کارنامه آمريکاييها نشان ميدهد آنها همواره از اين نشستها براي نمايش جايگاه جهاني خود در رهبري جهان و تحميل طرحهايشان به ساير کشور و نهادهاي بينالمللي بهره گرفتهاند. باراک اوباما نيز مانند ساير روساي جمهور آمريکا برنامهاي ويژه براي اين نشستها داشته و هر سال به دنبال فضاسازي براي رسيدن به اهداف شخصي و آمريکايياش بوده است. امسال نشست مذکور در حالي برگزار ميشود که اوباما با شرايطي خاص همراه است نخست آنکه اوباما همچنان ميخواهد خود را رئيسجمهوري مقتدر و کارآمد معرفي نمايد که توان انجام هر کاري را دارد. دوم آنکه اوباما بايد از فضاي سازمان ملل براي کسب راي دموکراتها در انتخابات ميان دورهاي کنگره (آبانماه) بهرهبرداري نمايد.
اوباما درحالي به دنبال تحقق اين اهداف است که بررسي کارنامه وي بيانگر نکاتي ديگر ميباشد. در ارزيابي کارنامه اوباما چند محور کليدي مشاهده ميشود.
اولا از محورهاي طرحهاي فراگير اوباما را مقابله با روسيه تشکيل ميدهد که اکنون با محوريت اوکراين ادامه دارد هر چند اوباما توانسته تاحدودي ناتو را با خود همراه ساخته و فضاي رواني سنگيني با محوريت برجستهسازي مسئله تحريمهاي ضد روسي عليه مسکو ايجاد نمايد اما جهانيان اذعان دارند که اوباما عملا توان اجراي چنين طرحي را ندارد و در برابر مسکو محکوم به ناکامي است به ويژه اينکه اولين انتخابات پارلمان کريمه پس از جدايي از اوکراين برگزار شد که نشانگر سلطه روسيه بر اين منطقه است.
ثانيا در حوزه مذاکرات سازش ميان تشکيلات خودگردان فلسطين و رژيم صهيونيستي نيز عملا اين طرح شکست خورد در حالي که شکست صهيونيستها در برابر غزه در جنگ ۵۱ روزه نيز ناتواني آمريکا را بيشتر براي جهانيان آشکار ساخت. هر چند که آمريکاييها با افزايش حمايتهاي تسليحاتي از صهيونيستها سعي دارند تا همچنان خود را محور تحولات فلسطين معرفي نمايند.
ثالثا در حوزه سوريه نيز به رغم آنکه سال گذشته اوباما در نشست سازمان ملل از نابودي نظام سوريه سخن گفت نه تنها در طي اين سال اين ادعا محقق نشده بلکه برگزاري انتخابات رياست جمهوري سوريه (۱۳ خرداد) و راي ۸۸ درصدي مردم به بشاراسد روياهاي اوباما را به کابوسي بزرگ براي آن مبدل ساخت به ويژه اينکه گروههاي تروريستي نيز درحوزه نظامي نتوانستند اهداف آمريکا را در درون سوريه اجرايي سازند.
رابعا از طرحهاي مهم اوباما را مقابله با جمهوري اسلامي ايران تشکيل ميداد. اوباما در سخنراني سال گذشته خود در سازمان ملل سرخط و نشان براي جمهوري اسلامي ايران کشيد که عبارت بودند از: ايران بايد بداند نميتواند به فعاليتهاي هستهاي خود ادامه دهد، ايران بداند حمايت از سوريه و مقاومت پيامدهاي منفي بسياري براي آن به همراه دارد و در نهايت ايران بايد براي امنيت منطقه گام بردارد که به ادعاي اوباما کاهش تنش ايران و صهيونيستها ميتواند گامي در اين جهت باشد. اوباما همچنين از اعمال تحريمهاي سنگينتر عليه ايران سخن گفته و مدعي شده که با سياست تحريم، ايران را به پاي ميز مذاکره خواهد آورد. در طول يک سال در حالي مذاکراتي ميان ايران و گروه ۱+۵ برگزار و توافقاتي همچون توافق ژنو و وين صورت گرفت که به اذعان جهانيان ايران از حقوق هستهاي خود کوتاه نيامنده و بر مواضع هستهاي خود تاکيد دارد.
در حوزه منطقهاي نيز به رغم تهديدات گسترده آمريکا، ايران حاضر به کنار نهادن حمايت از مقاومت نگرديد که نتيجه آن نيز ايستادگي و اقتدار سوريه در برابر تروريسم و نيز پيروزي غزه بر صهيونيستها در جنگ ۵۱ روزه بود. جهانيان اذعان دارند که سياست تحريم و تهديد آمريکا نه تنها ايران را به زانو درنياورده بلکه تقويت روزافزون دستاوردهاي داخلي و بيروني ايران را رقم زده است که از آن جمله گرايش بسياري از کشورها از جمله کشورهاي اروپايي به روابط گستردهتر با ايران بوده است.
با توجه به آنچه از اولويتهاي اوباما ذکر شد ميتوان گفت که وي در نشست سازمان ملل با دست حالي حضور مييابد که شکستي سخت براي آن است. بر اين اساس اوباما تلاش کرده تا مولفههايي را براي پنهانسازي ناکاميهاي خود ايجاد نمايد تا شايد به آن بهانه بتواند متن سخنراني خود را تکميل نمايند.
بر اين اساس اوباما طرحهاي متعددي را در پيش گرفته که بيشتر جنبه مسکن و طرحهاي موقت براي عبور از بحران مذکور را دارد. در باب روسيه از ابزار نشست ناتو و ادعاي ايجاد نيروي ويژه براي حمايت از اوکراين و اجراي تحريمهاي گسترده اروپا عليه روسيه استفاده کرده است در باب مسئله فلسطين نيز احياي مذاکرات سازش و لزوم آغاز مذاکرات تشکيلات خودگردان و صهيونيستها را مطرح و ديدارهايي نيز با سران آنها ترتيب داده است. در باب جمهوري اسلامي ايران نيز از ابزارهاي حاشيهاي نظير گزارش نه چندان مثبت آمانو مديرکل آژانس بينالمللي و انرژي اتمي درباره فعاليتهاي هستهاي ايران، ادعاي مون دبيرکل سازمان ملل درباره حقوق بشر ايران و در نهايت متهمسازي ايران به تروريسم با ادعاهاي کري وزير خارجه آمريکا در سفر دورهاي به منطقه بهره ميگيرد.
اوباما در مقوله هستهاي، تروريسم و حقوق بشر سعي دارد تا اتهاماتي تکراري را عليه ايران مطرح و حتي از آن براي باجگيري در مذاکرات هستهاي (حاشيه نشست نيويورک) بهرهبرداري نمايد.
اما محور اصلي تحرکات آمريکا را برجستهسازي مسئله داعش به عنوان تهديد امنيت بينالملل تشکيل ميدهد. آمريکا با برخي اقدامات ظاهري در به اصطلاح مبارزه با تروريسم از جمله برگزاري نشست جده و پاريس و نمايش همراهي جهاني با طرحهايشان سعي دارد تا خود را محور برقراري امنيت جهاني معرفي نمايد. به عبارتي داعش که با ويرانسازي منطقه خدمات بسياري به آمريکا داشته در اجراي اهداف و طرحهاي اوباما در نشست سازمان ملل نيز ايفاي نقش ميکند تا اوباما با برجستهسازي نام داعش افکار عمومي را در شکستهاي جهاني خود به امور امنيتي معطوف ساخته تا با ۱۱ سپتامبري ديگر ضمن توجيه نظاميگري آمريکا در جهان مانع از آگاهي جهانيان از شکستهاي گستردهاش در عرصه بينالملل گردد.