گروه مالی اقدام ویژه علیرغم تشدید مخالفتها در رای نهایی به کنوانسیونهایی که از منظر رهبر معظم انقلاب به آنها لقب مشکوک تعلق میگیرد، علیرغم اینکه رهبر معظم انقلاب رسما درباره خدعه اروپا نسبت به جمهوری اسلامی ایران گفتند که همین ساز و کار مالی و تصویب کنوانسیونهای پالرمو، سی.اف.تی و اف.ای.تی.اف را نیز دربر میگیرد، با اتمام زمان مهلتی که برای تعیین سرنوشت اف.ای.تی.اف داده بود، این مهلت را تمدید کرد. تمدیدی که باید بررسی شود که ببینیم به دلیل ترحم و همراهی با مردم در جمهوری اسلامی شکل گرفته است یا نیازی که به این امضا از سوی ایران در گروه ویژه مالی وجود دارد، و یا برای پیگیری نقشه شومی که رهبری از آن به عنوان خدعه اروپا یاد کردند، است؟!
شاید در نگاه نخست بتوان خبر مخابره شده از سوی خود گروه ویژه اقدام مالی را باور کرد و اینطور تلقی کرد که گروه ویژه اقدام مالی ضمن استقبال از پیشرفت به عمل آمده در زمینه اقدامات ایران، در جلسه خود تصمیم به ادامه تعلیق اقدامات تقابلی علیه ایران گرفت و به بیانیهای که در این زمینه صادر کرده نگاهی عمیق انداخت و مثبت آن را بررسی کرد که در آن آمده است که اف.ای.تی.اف انتظار دارد که ایران اصلاحات مربوط به سی.اف.تی و پالرمو را تکمیل و اجرا کند.
در این بیانیه همچنین آمده است که اگر ایران تا ژوئن ۲۰۱۹ مابقی قوانین را همراستا با استانداردهای اف.ای.تی.اف تصویب نکند، نظارت اف.ای.تی.اف به شعبات موسسات مالی مستقر در تهران افزایش خواهد یافت.
در این بیانیه همچنین نوشته که: «ایران تا تکمیل برنامه اقدام در بیانیه عمومی اف.ای.تی.اف باقی خواهد ماند. تا زمانی که ایران اقدامات لازم برای رسیدگی به نواقص مشخص شده در ارتباط با تامین مالی مبارزه با تروریسم در برنامه اقدام را اجرا نکند، همچنان نگرانی اف.ای.تی.اف نسبت به ریسک تامین مالی تروریستی ناشی از ایران و تهدیدی که این کار برای سیستم مالی بینالملل ایجاد خواهد کرد، ادامه خواهد داشت.» این خوشبینانهترین حالت ممکن است که در راستای کمک به تصویب این کنوانسیون میتوان آن را دید و به نوعی اقدام گروه ویژه اقدام مالی را همراستای منافع جمهوری اسلامی تعریف کرد، اما اگر بخواهیم ماجرا را از دریچه دیگر ببینیم چه؟
تمدیدی به امید نفوذ
مصاحبه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه نشست امنیتی مونیخ، تکرار حمایت از آرمانهای انقلاب توسط مردم در جشن چهلسالگی انقلاب اسلامی، بیانیه گام دوم انقلاب توسط رهبر معظم و استقبال همه طیفها و گروهها و مردم از آن در کنار اجماعی که برای #نه_به_خدعه_اروپایی شکل گرفته است همه و همه باعث شد تا تدوینکنندگان کنوانسیونهای مشکوک به این فکر بیفتند که زمان را برای تلاش جهت سست کردن آرمانهای مردم و اتحاد مردم و مسئولان تمدید کنند. در واقع قدرت مردم و اتحاد آنها با یکدیگر و مقاومتی که مردم و مسئولان در برابر استکبار داشتهاند باعث شده است که گروه ویژه اقدام مالی مجددا به ایران مهلت دهد، مقاومتی که اگر امتداد یافته و اسیر پروپاگاندای رسانههای غربی نشود و به حاشیه رانده نشود قطعا باعث کوتاه آمدن آنها در قبال الزام به امضای کنوانسیونی مشکوک توسط جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
این حقیقتی انکارناپذیر است که هرچه خدمات و دستاورد به مردم انقلابی رسیده است ناشی از مقاومت و اتحاد آنها بوده و هر جا اختلالی رخ داده همگی براساس کوتاه آمدنهای بیجا و نشناختن نرمش قهرمانانه و استفاده نابهجا از این تاکتیک است و بس.
اما اگر در این مسیر مقاومتی یکی از تلاشهای غرب به هدف برسد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟!
چرا تمدید خدعه جدیدی است؟
در بخش قبل گفتیم که مقاومت مردم و مسئولان باعث شده تا اف.ای.تی.اف تمدید مجدد شود و سردمداران این کنوانسیونهای مشکوک تلاش کنند تا به بهانه مهلت جدید به جمهوری اسلامی ایران تلاشهای خود را برای ایجاد انشقاق بین مردم و مسئولان و احزاب و طیفهای مختلف سر و سامان دهند. از اینرو است که میتوان به عمق بیان مقام معظم رهبری درباره خدعه جدید اروپاییها پی برد و به این امر رسید که خدعه و نیرنگی در پس تصمیمات اروپاییها نهفته است. از تلاش برای راهاندازی ساز و کاری به نام اینستکس برای جمهوری اسلامی که عملا نفت در برابر غذا و دارو را تداعی کرده و در تلاش است تا در آغاز ورود به پنجمین دهه انقلاب اسلامی اینطور در افکار عمومی جامعه بینالمللی جا بیندازد که انقلاب ایران ناتوان از تامین نیازهای اولیه مردمش است و با این تفکر امید انقلابیگریها را در جامعه جهانی نا امید و روحیه مقاومت را تضعیف کند تا پیوستن به کنوانسیونهای مشکوک که هدفشان رسیدن به همان تغییر رژیمی است که سردمداران غربی بیان میکنند و با امضای این کنوانسیونها عملا وابستگی بیشتر را پدید آورده و بهانه بیشتری به غرب برای اعمال زور و تحریم جدید بدهد.
تلاش برای انشاق بیشتر
اما پاسخ به این سوال که اگر روحیه مقاومتی در بین مردم و یا مسئولان به هر دلیل سست شود و حربههای دشمن مسئولان را در چرخه فریب و خدعه اروپا گیر اندازد چه میشود را میتوان به تفسیر بیان کرد. در وهله اول باید اشاره داشت که در صورت دست کشیدن از تلاش و مقاومت توسط عدهای و اصرار به مقاومت توسط عدهای دیگر دودستگی بنیادین در جامعه ایجاد شده و شکافی را در بین مسئولان و مردم طرفدار آرمانها و طرفداران معیشت و گذران روزهای آسانتر ایجاد میکند، ادامه یافتن تمدید این کنوانسیونهای نیز به انشاق بیشتر مردم و مسئولان و طیفهای سیاسی و حزبی جامعه دامن زده و شکاف را در دل جامعه انقلابی بیشتر کرده و اتحاد یکپارچهای که در جشن چهلسالگی رقم خورد را کاهش میدهد.
تاثیر بر افکار عمومی
انشقاق ایجاد شده و اتهامات طرفین به هم تاثیر بسیاری در افکار عمومی داخلی و خارج از مرزها گذاشته و عملا مردم را در انتخاب درست و غلط دچار اختلال کرده و گاه باعث خواهد شد که مردم در پس انتخاب مانده و عملا بیطرفی را برگزینند تا از گزند تندروی و انتقامگیری سیاسی طرفین در امان مانده و بیشتر به عنوان عضوی ناظر ایفای نقش کنند. این روند کمکم افکار عمومی بینالمللی را نسبت به تفکر مقاومت سرد کرده و داخلیها را دلزده از لجبازیهای سیاسی کرده و برای آنها ناامیدی را درپی خواهد داشت. بر این اساس تمدید مکرر و زمان دادن به جمهوری اسلامی ایران در صورت جواب دادن حربههای دشمن به جز تشدید این روند نمیتواند هدف دیگری داشته باشد.
گروکشیهایی که منجر به ناامیدی مردم از مسئولان میشود
اگر در چرخه معیوب توضیح داده شده احزاب و طیفهای سیاسی فریب دشمن را خورده و در چرخه گروکشی از یکدیگر در قبال موافقت و مخالفت در برابر رای به کنوانسیونهای مشکوک باشند این گروکشیها و صحبتهای مغرضانه و جانبدارانه همراه با تعصب مردم را شاکی کرده و راه معیشت آنها را (به طور طبیعی و یا عامدانه) تهدید میکند تا مردم از مسئولان نا امید شده و نسبت به صحبتهایشان و منطق کارهایشان بیاعتماد شوند. در واقع افتادن در چرخه خدعه اروپا با تمدیدی که شکل میدهد باعث تشدید اختلاف نظرها و دیدهای مغرضانه و باتعصب شده و همه چیز را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
تیر خلاص رای به کنوانسیونهای مشکوک
در چنین شرایطی فشار روی مردم، مشکلات معیشتی و انشقاق ایجاد شده به قدری زیاد میشود که شاید همه افکار را به سمت رای به کنوانسیونهای مشکوک برای رهایی از وضع موجود بکشاند، بر همین اساس شاید همه این روند منجر شود که به رای مثبت به کنوانسیون در شرایط کنونی برسیم، رایی که با گذر زمان و نتیجه ندادن با سابقه عدم نتیجه برجام و حل نشدن مشکلات به وسیله اعتماد به خارج! تیر خلاص اعتماد مردم به مسئولان زده شده و نهایتا آنچه نباید بشود را رقم خواهد زد. نتیجهای که خوشامد انقلابیها نخواهد بود. اما اگر بخواهیم اسیر این روند معیوب نشویم چه باید بکنیم؟!
چه باید بکنیم؟
برای پاسخ به این پرسش باید به همان گزینه مقاومت و اتحاد برگردیم، حتی اگر قرار است رایی به همین کنوانسیونهای مشکوک با شرطهای روشن داده شود باید اتحاد ملی، اعتماد مردمی، اتحاد مسئولان به یکدیگر و متقابلا و همچنین نقدهای منطقی به جای نقدهای متعصبانه حکمفرما شود چراکه تنها چیزی که انقلاب و انقلابیگری را بیمه میکند مردمی هستند که پشتوانه انقلاب نام گرفتهاند بر این اساس نباید اسیر حربههای دشمن و مشکلات کاذب و سیاهنمایی شد و در چرخه باطلی که سعی دارند القا کنند اسیر دودستگی شد.
با روند توضیح داده شده اینطور بر میآید که آنچه طراحان کنوانسیونهای مشکوک را واداشته تا زمان را برای رای به اف.ای.تی.اف تمدید کنند همین نیازی است که به امضای ایران در کنار همین امیدی است که برای روند نفوذ به آن دلبستهاند وجود دارد و بس وگرنه دلسوزی برای مردم جهت تمدید این روند به چشم نمیخورد.
نویسنده: مائده شیرپور