غرب آسیا همچنان به عنوان کانون اصلی تحولات جهانی شناخته میشود که هر روز بحرانی جدید را تجربه میکند. در کنار آنچه از تحولات منطقه ذکر شد یکی از مباحث مطرح همچنان موضوع برجام و چگونگی اجرای آن است. نکته قابل توجه دراین عرصه آنکه آمریکاییها طی ماههای اخیر تلاش بسیار کرده اند تا از یک سو با زبان تهدید و مذاکره حتی با ادعای گزینه نظامی، ایرانیان را دچار اشتباه محاسباتی کرده و وارد مذاکره براساس شروط آمریکا نمایند که نتیجه آن حقارت ملت و سرنگونی انقلاب آنهاست.
از سوی دیگر آمریکا با هراس در عرصه جهانی با عنوان تهدید و تحریم کشورهایی که با ایران رابطه داشته باشند به دنبال اجرای سیاست انزوای ایران بوده تا به رغم خود، تحریمها را کارآمد نشان داده و ایران را وادار به مذاکره سازد. این اقدامات در حالی صورت گرفت که بررسی تحولات جاری در تعاملات جهانی ایران نکتهای دیگر را آشکار میسازد.
طی هفتههای اخیر تهران کانون رایزنیهای دیپلماتیک بوده که سفر «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان، «آبه شینزو » نخست وزیر ژاپن، « هلگا اشمیت» معاون موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سفر مقامات عمانی و عراقی به تهران و... از آن جمله است. در همین حال حسن روحانی رئیسجمهوری اسلامی ایران در حالی در نشست شانگهای در قرقیزستان حضور یافت که حاضران در اجلاس بر لزوم توسعه اقتصادی، سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی تاکید، تحریمهای آمریکار ا محکوم و بر لزوم اجرای طرفها برجامی تاکید کردند.
مجموع این تحولات در حالی روی داده که دو نکته اساسی را در خود جای داده است نخست آنکه این پیام برای جهانیان مخابره شد که ادعای آمریکا مبنی بر انزوای ایران و اجرای تحریمهایش ادعایی واهی است و آمریکا عملا نتوانسته سایر کشورها را به دوری از ایران وادار سازد.
دوم آنکه در تمام این سفرهای دیپلماتیک یک صدای واحد از جمهوری اسلامی بیان شده و آن اینکه جمهوری اسلامی تحت سیاست فشار و زور مذاکره نخواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران بر اجرای ساختن مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره تعلیق گام به گام تعهدات برجامی تاکید نموده و درباره پیامدهای عدم اجرای برجام به طرفهای برجامی هشدار داده است و جدیت خود را بر پیگیری حقوقش اعلام نموده است.
به عبارتی جهانیان طی هفتههای اخیر با این واقعیت مواجه شده اند که مقاومت جمهوری اسلامی مقاومت ریشهای است و در کنار زبان لبخند زبان قاطعیت را نیز میداند و طرفهای مقابل باید توهم تسلیم سازی ایران تحت فشار را کنار بگذارند.
با توجه به این حقایق میتوان دریافت که چرا آمریکاییها و برخی مهرههای غربی، عربی و صهیونیستی آنها، جنگ روانی را علیه ایران به پا کردهاند. آنها که در بازی روانی جنگ و مذاکره با اعزام نظامیان به منطقه ناکام مانده اند، ادعای اعزام میانجی به ایران را مطرح کردند تا با هویج مذاکره، در حالی که همچنان بر ۱۲ پیششرط آمریکا اصرار میکنند، تهران را دچار اشتباه محاسباتی کرده و آن را وادار به مذاکره نمایند که این حربه نیز ناکام ماند.
نکته قابل توجه آنکه مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا در تازهترین اظهارات خود، از تلاش این کشور برای استفاده از ظرفیت شورای امنیت سازمان ملل برای بازگرداندن ایران پای میز مذاکره خبر داده است. مسئله مهم در اظهارات پومپئو فاصله گرفتن از رویکردهای یکجانبه و توسل به چندجانبهگرایی در نظام بینالملل است.اظهارات اخیر پمپئو نشان میدهد که ترامپ پس از دو سال و نیم اصرار بر یکجانبهگرایی، هماکنون برای فرار از مخمصهای که به دست خود ایجاد کرده، متوسل به سازمان ملل متحد و شورای امنیت شده است!
سخنان قاطعانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست وزیر ژاپن و نوع واکنش ایشان که حتی حاضر به پذیرش پیام شفاهی ترامپ نیز نشدند، مقامات آمریکایی را متوجه این واقعیت کرد که اتخاذ راهبرد «مقاومت فعال» از سوی ایران نه یک «تاکتیک لفظی»، بلکه یک «استراتژی پایدار» در مقابله با دولت دونالد ترامپ محسوب میشود. در این شرایط میتوان دریافت که چرا ائتلاف آمریکایی، اروپایی، عربی و صهیونیستی به صورت همزمان جو رسانهای مقصر نشان دادن ایران در انفجارهای دو نفتکش در دریای عمان را در پیش گرفته اند. براین اساس میتوان گفت راز این روزهای منطقه زنجیره ناکامیهای دشمنان ملت ایران و نظام اسلامی است که با دمیدن بر بحرانهای امنیتی منطقه و نیز جوسازیهای رسانهای با ادعای تحریم و تهدید علیه ایران به دنبال پنهانسازی این حقایق هستند.
نویسنده: قاسم غفوری