?>?> نگاهی به سپهر سیاسی ایران پس از هاشمی | سیاست روز
شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۸
کد مطلب : 98188

نگاهی به سپهر سیاسی ایران پس از هاشمی

روزهای پس از مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در زمستان ۹۶ فرارسیده است. کارکرد آینده...

روزهای پس از مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در زمستان ۹۶ فرارسیده است. کارکرد آینده سیاست‌پیشگان در ایران بعد از هاشمی چگونه خواهد بود؟‌ این سئوال اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است.
برخی از صاحب‌نظران و تحلیلگران در این باره نکاتی را قلمی کرده‌اند اما پاسخ‌های دریافتی اقناع کننده نیست و پرسش مذکور در اذهان خلجان دارد.
به باور این قلم، برای دست‌یابی به پاسخی‌ نزدیک به جامعیت باید رفتار مردم از یک‌سو و رفتار سیاست‌پیشگان از دیگر سو را مورد واکاوی قرار داد. این واکاوی واقعیت‌های پنهان‌مانده در گرد وغبار هیاهوهای سیاسی را باردیگر در نظرگاه عمومی قرار می‌دهد.
الف) رفتار امت روح‌الله(ره)
آن‌چه پیش و بیش از هر نکته‌ای در مقوله رفتارشناسی امت روح‌الله(ره) - که امام راحل در وصیت‌نامه الهی و سیاسی خویش آنان را وفادارتر از مردم سرزمین حجاز نامیده‌اند - باید به آن‌ توجه کرد این که رفتار افکار عمومی ایران اسلامی را نمی‌توان و نباید مصادره به مطلوب کرد. این نکته‌ای است که - به رغم ادعای سیاست‌پیشگان مبنی بر برخورداری از پایگاه‌ مقبول اجتماعی طیف خود - همواره در تحلیل‌ها و تفاسیر مغفول می‌ماند.
ملت ایران - فارغ از نگاه‌های انحصارگرایانه جریان‌های سیاسی - در وداع با هاشمی یار دیرین امام روح‌الله و رهبر معظم انقلاب اسلامی سنگ تمام گذاشت و برگ زرین دیگری به تاریخ به یادماندنی انقلاب اسلامی افزود.
امت روح‌الله(ره) با تأسی از اندیشه‌های امام و رهبری در سه دهه اخیر با خلق این‌گونه صحنه‌ها، تحلیلگران غربی و شرقی را به ستایش از همراهی و همدلی خود با آرمان‌های نظام و انقلاب اسلامی وادار ساخته است تا آنان « مردم ایران را غیرقابل پیش‌بینی» لقب دهند.
افکارعمومی ایران اسلامی - برخلاف رفتار کژدار و مریز سیاست‌پیشگان عرصه سیاسی ایران - نشان داده که به موضوعات، رویدادها و اتفاقات فراتر از نگاه جناحی می‌نگرد وکمتر تحت تأثیر غوغا و هیاهوی سیاست‌پیشگان قرار دارد. مواجهه با مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یکی از مصادیق آن است.
امت روح‌الله اگرچه نسبت به بخشی از تفکرات وی – به ویژه در حوزه اقتصادی - گلایه‌ها و انتقاداتی نشان داده اما همواره در مواجهه با هاشمی به دور از شیطنت خناسان و سناریوهای ریز و درشت گروهک‌ نفاق و اپوزیسیون داخلی و خارجی و غوغاسالاران با تکریم و احترام رفتار کرده است. بی‌تردید این نگاه در سپهر سیاسی کشور تداوم می‌یابد.
بنابراین، تغییر نگاه آینده مردم متعهد و وفادار ایران اسلامی به مرحوم هاشمی انتظاری عبث و بیهوده است.
ب) سیاست بدون هاشمی
فضای آینده سیاسی کشور - علی‌رغم تقلای سیاست‌پیشگان - بدون تردید تحت‌تأثیر رحلت آیت‌الله هاشمی قرار می‌گیرد.
در نگاه نخست این نکته قابل تصور خواهد بود که دو جریان فعال اصولگرا و اصلاح‌طلب و جریان‌های دیگر که ذیل این دو جریان تعریف می‌شوند، هریک بنا به توانایی راهبردی خویش می‌کوشند تا بخشی از هویت آیت‌الله هاشمی را به خود پیوند بزنند و در بزنگاه‌های تصمیم‌سازی آتی از این پیوند بهره‌ ببرند.
فارغ از این که آن‌مرحوم همواره خود را فارغ از زدوبندهای حزبی و سیاسی تعریف می‌کرد!
هر دو جریان عمده سیاسی کشور در این مقوله از خود تقلا و تلاش فراوانی نشان می‌دهند.
البته تلاش این دو جریان تفاوت ماهوی دارد. جریان اصولگرا در مقایسه با جریان اصلاح‌طلب به دلیل نزدیکی بیشتر با مبانی اسلام، اندیشه‌های امام و رهبری در مقوله کشورداری و نگاه به توانمندی‌ها و پتانسیل‌های درونی نظام در متن مردم ریشه‌ای عمیق‌تر از جریان اصلاح‌طلبی دارد، از این‌رو برخلاف جریان اصلاح‌طلبی برای بقا مبارزه نمی‌کند بلکه برای حضور دوباره در تصدی امور کشور فعالیت می‌کند.
البته جریان اصولگرا با معرفی آیت‌الله هاشمی به عنوان شخصیتی برآمده از اندیشه‌های امام روح‌الله(ره) می‌کوشد این نکته را یادآوری و القاء کند که نزدیک به دو دهه هاشمی محور فعالیت آنان بوده است.
پاسخ این جریان به سئوالی درباره چرایی رفتارها و گفتارهای یک دهه اخیر علیه مرحوم هاشمی در این جمله خلاصه خواهد شد که وی در دهه اخیر - تحت تأثیر نزدیکان و القائات مشاوران مغرض - از آنان فاصله گرفته است!
جریان اصلاح‌طلب اما در مقایسه با جریان اصولگرا، در تقلا برای هویت‌یابی در کنار هاشمی کار سخت‌تری پیش‌رو دارد. این جریان ابتدا برای بقای سیاسی خود تقلا می‌کند و کسب هویت از نام مرحوم هاشمی را به طور موازی پیش می‌برد.
این جریان البته ابتدا باید القاب و توصیفاتی را که به مدد نشریات زنجیره‌ای و دوران به اصطلاح اصلاح‌طلب به آیت‌الله هاشمی نسبت داده است، از ذهن افکارعمومی بزداید که چندان آسان نمی‌نمایاند و سپس اینگونه ادعا کند که تفکر خود به تفکر هاشمی نزدیک‌تر است!
به باور نگارنده ، اصلاح‌طلبی در نبود هاشمی حتی ممکن است هویت خود را برای همیشه از دست بدهد. هم‌چنان که در دو دهه اخیر نام و نشانی از نهضت آزادی و جبهه ملی نمی‌توان یافت. زیرا پدیده اصلاح‌طلبی مانند اصولگرایی ریشه مقومی در متن جامعه ندارد. اصلاح‌طلبی عمر و تجربه‌ای بسیار کمتر از اصولگرایی دارد.
اصلاح‌طلبان به خوبی می‌دانند که در مقایسه با اصولگرایان در کشور از پایگاه‌اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند و دولت کنونی آنان هم – که خود بهتر می‌دانند برآمده از دایره اختلافات عمیق درون‌گروهی و سواستفاده از نام هاشمی بوده - مستعجل است!
نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان در دوره اول دولت احمدی‌نژاد تا مرز فروپاشی پیش‌رفتند و اگر نبود جریان انحرافی دوره دوم دولت احمدی‌نژاد و «خودشیفتگی‌»ها و «خودبزرگ‌بینی‌»های این دولت، چه بسا این اتفاق رقم می‌خورد.
اصلاح‌طلبان صرفاً با سواستفاده از نگاه هاشمی به دولت احمدی‌نژاد فرصتی برای احیای دوباره یافته‌اند. سران اصلاح‌طلبان این نکته را به خوبی می‌دانند و در محافل خود بارها بر آن تأکید کرده‌اند.
حضور و وجود آقای هاشمی به زیست سیاسی آنان معنا و مفهوم دوباره بخشیده بود و اکنون آنان از این نعمت محروم مانده‌اند. از هم‌اکنون - با توجه به رفتار اصلاح‌طلبان در دومین شورای شهر تهران و ششمین دوره مجلس شورای اسلامی و انتخابات اخیر ریاست جمهوری - شکل‌گیری چند صدایی و فریادهای ناشی از خودمحوری‌ها و انحصارطلبی‌ها در اردوگاه اصلاح‌طلبان قابل پیش‌بینی است.
تا برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا کمتر از ۵ ماه وقت باقی است. سیاست‌پیشگان ایران اولین انتخابات بدون هاشمی را تجربه می‌کنند.
در نمایی کلی در هر دو اردوگاه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان برای دست‌یابی به نسخه‌ای واحد تب و تاب فراوانی شکل‌گرفته است. البته اصلاح‌طلبان - به دلیل حاکمیت روحیه انحصارگرایی و سهم‌خواهی - کار سخت‌تری در پیش دارند. وجود و حضور هاشمی عامل بسیار قدرتمندی در بازدارندگی‌ انحصارطلبی‌ها و سهم‌خواهی‌ها بوده است. 

محمد کریمی

https://siasatrooz.ir/vdcdjf0n.yt0jj6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

یاسر
با وجود گذر از شوک اولیه ارتحال مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنان تصور ایرانِ منهای هاشمی ناشدنی و دلهره آور است.
samar
الجزیره در این باره می نویسد: آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران حق دارد که نگران از دست دادن یکی از اعضای پیشرو حاکمیت مذهبی ایران در سال انتخابات باشند.

ایشان روز یکشنبه با اشاره با آیت الله هاشمی عنوان کردند: فقدان هاشمی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید.