تمام محافل رسانهای و سیاسی جهان دیروز خبری واحد را پوشش دادند و آن خبر شهادت سردار سرافراز آزادی خواهان جهان سردار سپهبد قاسم سلیمانی و جمعی هم همراهانشان در کنار معاون فرمانده حشدالشعبی عراق نزدیک فرودگاه بغداد در حمله هوایی آمریکا بود. این جنایت بزرگ آمریکاییها دو واکنش را به همراه داشت. واکنش اولیه که از سوی مقامات کلخ سفید از جمله شخص ترامپ رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت و تلاش نمود تا خود را قهرمانی برای آنچه حفظ جان آمریکاییها نامید، نشان دهد. این لبخندهای ترامپ البته زیاد دوام نیاورد چرا که واکنشهای جهانی از سوی محافل رسانهای و سیاسی حکایت از محکومیت گسترده این جنایت ضد بشری آمریکا دارد. واکنشی که انزجار جهانی از آمریکا و اعتماد جهانی به جمهوری اسلامی ایران را آشکار میسازد. در کناب ابعاد مختلف این جنایت آمریکا، چند نکته مهم قابل توجه است. نخست آنکه اقدام آمریکاییها نقش حاکمیت یک کشور مستقل است که در قالب تروریسم دولتی صورت گرفته است. آمریکا در حال ایجاد بدعتی خطرناک است که می تواند زمینه ساز هرج و مرج و آشوب در سراسر جهان شود. بر این اساس سازمانها و نهادهای بین المللی موظف به محکوم سازی و محاکمه و مجازات آمریکا هستند. اگر زمانی که آمریکاییها بدون مجوز سازمان ملل اشغال عراق را با بهانههای واهی صورت دادند، سازمان ملل در مقابل آن می ایستاد امروز آمریکا به خود جرات تروریسم دولتی و ترور آشکار مقامات رسمی کشورها را نمیداد. به هر تقدیر مسئلیت جامعه جهانی اکنون مجازات آمریکاست در غیر این صورت در آینده جهان روی امنیت نخواهد دید و این رفتار مداخله جوایانه و ضد بشری آمریکا ادامه مییابد. دوم آنکه آمریکا ادعا می کند این ترور برای امنیت آمریکاییها بوده است. این سوال اساسی مطرح است که ترور افرادی که محور مبارزه با تروریسم بودهاند چگونه می تواند ایجاد کننده امنیت باشد؟ رفتار آمریکاییها نشان می دهد که آنها اصلی ترین حامی تروریسم هستند که راه برقراری امنیت مقابله با آنان است. سران آمریکا رسما آشکار کردند که هیچ اهمیتی به امنیت شهروندانشان نمیدهند چه رسد به سایر کشورها و خود ریشه بحران هستند. سوم آنکه واکنش های جهانی بویژه افکار عمومی به ترور سردار سلیمانی نشان داد که مقاومت امروز به امری جهانی مبدل شده است. تفکری که نه وابسته به یک فرد و یا گروه بلکه اندیشهای جهانی شده است چنانکه برخلاف تصور آمریکا ، موجی جهانی در محکومیت تروریسم دولتی آمریکا و شهادت سردار آزادیخواهی به پا شد که خود بیانگر نهادینه شدن تفکر مقاومت در صحنه بین الملل است. با توجه به این حقایق می توان گفت که جهان امروز شاهد ابعاد دیگری از تروریسم دولتی آمریکا بوده که واکنش به آن تحکیم اتحاد و همراهی با جبهه مقاومت است. مقاومتی که به لطف مردانی همچون سردار سلیمانی و بزرگانی همچون شهید عماد مغنیه به رسالتی جهانی مبدل شده است. در این میان سازمان ملل برای تحقق مسئولیت جهانی خود یک گزینه بیشتر ندارد و آن محکومیت و مجازات تروریسم دولتی آمریکاست که در غیر این صورت باید آماده تکرار سرنوشت جامعه ملل یا همان فروپاشی خود باشد.
نویسنده: قاسم غفوری