هر چه به زمان انتخابات مجلس دهم نزديكتر مي‌شويم موج سواري اصلاح‌طلبان بر تخته اختلاف پررنگ‌تر مي‌شود و حالا اين گروه كه حتي نتوانستند حزب نوپاي ندا را در ميان خود تحمل كنند تلاش مي‌كنند تا اصولگرايان را براي به وحدت رسيدن به چالش كشيده و اينطور وانمود كنند كه اندك اختلاف و تزلزلي كه در جريان اصولگرايايي به وجود آمده بود اينك به گسل بزرگي مبدل شده است كه تكيه بر آن خطايي بزرگ است.
نگاهي به سرفصل حضور قدرتمند اصولگرايان در صحنه قدرت نشان مي‌دهد كه انتخابات شوراي شهر دوم آغازي بر ورود تمام قد اصولگرايان به عرصه قدرت بود و اين حضور چندان قوي بود كه اين نگاه را تقويت كرد كه اصولگرايان براي هميشه در سطح اول قدرت در كشور باقي خواهند ماند. حتي فتنه ۸۸ و رفتار منافقانه برخي از اصلاح‌طلبان در اين جريان نيز موجب تقويت روز افزون موقعيت اصولگرايان در قدرت بود.
با اين حال وجود برخي از تندروي‌ها در اين جريان اثر خود را بر اين نمايش قدرتمند گذاشت و در انتخابات ۹۲ اصولگرایان با خیال اعتماد همیشگی مردم به آنها و همچنین با توجیهات صالح و اصلح، حاضر به وحدت نشدند و عرصه انتخابات را در حالی که فکرش را هم نمی‌کردند از دست دادند و معتدلين به راحتي صحنه قدرت را در خالي بودن جايگاه آنها و عدم مقبوليت اصلاح‌طلبان در دست گرفتند.
در چنين شرايطي اصلاح‌طلبان از فرصت به وجود آمده بهره جستند و با انتصاب خود به روحاني تلاش دارند كه وي عبور كرده و جرياني هدفمند را به راه بيندازند تا فرصت انتخابات مجلس دهم و رياست جمهوري بعدي را از دست ندهند.
براي اين كار پروژه‌اي را در دستور كار دارند كه از جريان گذشته درس گرفته و سياست تفرقه بينداز و حكومت كن را در جريان اصولگرايي ترويج دهند از اين رو هرچه به زمان انتخابات نزديكتر مي‌شويم اين دستورالعمل قوي تر بكار مي‌رود و حالا بر طبل اختلاف ميان اصولگرايان مي‌كوبند.
با نگاهي كوتاه به صفحات روزنامه‌هاي اصلاحات در طول هفته‌هاي اخير مي‌توان به خوبي به اين نكته پي برد كه آنها از ايجاد وحدت و يگانگي در ميان اصولگرايان هراس داشته و به دنبال آن هستند تا با راهكارهاي رسانه‌اي اين را به جامعه انتقال دهند كه جريان رقيب‌شان در انتخابات آتي نخواهد توانست به يك وحدت حداقلي هم برسد.
به عبارت ديگر از راهكارهاي اصلي جريان اصلاحات براي انتخابات رياست جمهوري سال ۹۴، ايجاد اختلاف در اردوگاه اصولگرايان است كه موجبات تعدد ليست‌هاي انتخاباتي و همچنين شكسته شدن رأي كانديداي آنها را فراهم خواهد آورد.
سياست اين جريان آن است كه وقتي خود برگي براي پيروزي ندارد، مهره‌ها را به گونه‌اي بچينند كه پيروزي رقيب با كمترين اعتبار رقم بخورد، بنابراين اصلاح‌طلبان مي‌كوشند در صورتي كه خود هيچ شانسي براي پيروزي يا باخت آبرومندانه در خرداد ۹۴ و حتي بعد از آن ندارند، فضا را به گونه‌اي هدايت كنند كه هم تعداد شركت‌كنندگان كمتري در انتخابات حاضر شوند و نظام نتواند از پشتوانه مردمي‌اش دفاع كند و هم اصولگراهاي منتخب مردم با حداقل نفرات به مجلس بعدي راه يافته و در اقليت قرار بگيرند.
تقسيم كردن اصولگرايان به ميانه‌رو و افراطي و ابراز تمايل برخي چهره‌هاي اصلاح‌طلب براي قرار گرفتن پشت سر يك اصولگراي به زعم خود معتدل و نيز اصالت دادن به رهبران فتنه ۸۸، از راهكارهايي است كه اين جريان براي ايجاد و القاي چنددستگي ميان اصولگرايان از آن بهره مي‌جويد و تأسف آنجاست كه برخي چهره‌هاي اصولگرايي نيز ناخواسته بر اين آتش مي‌دمند.
در عين حال آنها تلاش مي‌كنند تا حداكثر تلاش از اختلاف جبهه پايداري و برخي از اصولگرايان را پررنگ كرده و تاكيد كنند كه اصولگرايان از نبود رهبر رنج مي‌برند و بر اين عقيده هستند كه اصولگرايان ديگر نمي توانند با محوريت جامعتين به وحدت برسند و اينگونه مطرح مي‌كنند كه اصولگرايان پيش از اين با مديريت آيت‌الله مهدوي‌كني و مرحوم عسگراولادي مي‌توانستند نامداران مدعي جناح خود را به بهانه شكست رقيب دور يك ميز جمع كنند اما حالاجناح آنان بدون «شيخ و پدر معنوي» مانده است.
روزگذشته هم روزنامه آفتاب‌يزد با تيتر «اتحاد با اصولگرايان غير ممكن » در اين باره نوشت: وحدت مهم‌ترين آرزوي اصولگرايان در اين روزهاست. اتحاد و وحدت در بین اصولگرایان قابل تصور نیست و هرگونه شعار وحدت هم با شکست مواجه می شود»
به باور تئوريسين‌هاي جبهه اصلاحات جا انداختن اين موضوع در جامعه كه اصولگرايان نمي توانند به وحدت برسند مي‌تواند راه رسيدن به قدرت - كه در گام اول صاحب شدن كرسي‌هاي مجلس دهم است - را هموار كرده و از انزواي كنوني جدا سازد. هرچند اين تنها يكي از تاكتيك‌هاي اين جريان به حساب مي‌آيد و بايد آن را قطعه‌اي از پازل كلان آنها به شمار آورد.
تقدم بر وحدت گفتماني
در عين حال بايد گفت كه اصولگرايان چندان خام و نپخته نيستند كه از آنچه كه در سال ۹۲ گذشت بهره نگرفته باشند و آن را توشه ادامه راه خود قرارندهند . در حال حاضر بسياري بر اين عقيده هستند كه ممكن است وحدت تشکیلاتی هم که همه تشکل‌های اصولگرا با هم جمع شوند و یک حزب را تشکیل دهند، بعید و دور از واقعیت باشد اما مي‌توان بحث ائتلاف ميان تشكل‌ها را مطرح كرد. در اين زمينه نيز مي‌توان با بهره گيري از يك گفتمان واحد همه افراد را دور هم جمع نمود كه براي بدست آمدن اين گفتمان واحد نياز است تا به بازتولید، به‌روز كردن، جذاب، مقبول و مشهور کردن گفتمان پرداخت و در عین حال آنها باید سازوکارهایی را هم برای ائتلاف طراحی كرد.
بسياري بر اين باورند كه در حال حاضر درگذشت مرحوم عسگراولادي و بيماري آيت‌الله مهدوي و موقعيت خاص آقاي ناطق عملا رهبري سياسي معتدل در اصولگرايان را تضعيف كرد، در واقع به نحوي علي لاريجاني محور معتدلين شده است كه وجود اختلافاتي با ايثارگران و رهپويان و پايداري‌ها موقعيت اصولگرايان را به خطر مي‌اندازد و از اين رو لازم است تا هر چه سريع‌تر جريان اصولگرايي روي محور عقلانيت و اعتدال بازتعريف و نوسازي شود.
در حال حاضر وحدت اصولگرايان براي آنها پيروزي در انتخابات مجلس را كه هدف آتي اصلاح‌طلبان نيز است به دنبال دارد و اگر اصولگرايان بتوانند حضور خود را در اين ركن مهم قدرت به اكثريت برسانند مي‌توانند كنترل دولت را در دست داشته باشند و مانند مجالس سه گانه اصولگرايي هفتم تا نهم، مجلس دهم را نيز با اكثريتي اصولگرا در اختيار خود داشته باشند.
امير محبيان در اين‌باره مي‌گويد: اصولگرايي حتما احتياج دارد تا به سوي همگرايي پيش رود، تاكيد بر همگرايي به اين دليل است كه اتحاد كمي دور از دسترس است، اگر با وجود و ظهور جريانات تندرو همگرايي هم دشوار شد بايد توافقاتي مبني بر عدم تنازع پديد آيد. نبايد فراموش كنيم كه رقباي اصولگرايي مترصد اختلاف اصولگرايان هستند، اگر كوتاهي شود چه بسا اصولگرايان و حتي كشور هزينه‌هاي سنگيني مي‌دهد ضمن آنكه ضعف اصولگرايان فرصت اعمال فشار اصلاح‌طلبان تندرو به دولت را فراهم مي‌كند و بعيد نيست دولت را از تعادل خارج كند.
ريشه‌هاي انشقاق كجاست؟
ريشه‌هاي انشقاق اصولگرايان متعدد است بسياري با يكديگر در مفهوم اصولگرايي تفاهم نداشته و به گونه‌اي اصولگرايي را تعريف مي‌كنند كه يا دايره در برگيرندگي آن بسيار تنگ است و برخي نيز مفهوم اصولگرايي را آنچنان گسترده و رقيق تعريف مي‌كنند كه اصلاح‌طلبان را نيز در بر مي‌گيرد. به همين دليل اين تعريف‌ها جامع و مانع نبوده و نمي تواند تفاهم همه گروهها را بر سر مفهوم اصولگرايي فراهم بياورد. چنين امري موجب ايجاد اختلاف در منش اصولگرايي شده و برخي خواهان تندروي و گروهي بر اعتدال چانه‌زني مي‌كنند. همچنين اين امر موجب اختلاف در تشخيص رقيب نيز مي‌شود برخي، بعضي اصلاح‌طلبان را رقيب مي‌دانند بعضي اصلاح‌طلبان تندرو! و البته بعضي همه غير از خود را دشمن مي‌دانند حتي اصولگرايان ديگر را! در تشخيص رهبري اصولگرايان هم اختلاف هست، گروهي جامعتين را پذيرفته‌اند و گروهي آيت‌الله مصباح را!
در نهايت نكته اي كه وجود دارد اين است كه اكثريت اصولگرايان در مفاهيم و منش و... وحدت دارند ولي اقليتي هستند كه در همه موارد با اصولگرايان ديگر اختلاف داشته و در همه موارد سازمخالف مي‌زنند. و اين نكته اي است كه اصولگرايان بايد تكليف آن را يكسره كنند.
همچنين نبايد فراموش كرد اين اختلافات بعضاً در ميان اصلاح طلبان بسيار شديد تر است به نحوي كه اين گروه حتي نتوانست حزب تازه تاسيس ندا را نيز در ميان خود بپذيرند.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از تشکیل کارگروه انتخابات مجلس ذیل کمیته سیاسی جامعه روحانیت مبارز خبر داد.
برنامه آينده اصولگرايان
حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم در نشستی خبری با اشاره به نشست سه‌شنبه گذشته جامعه روحانیت مبارز و مصوبات این نشست، گفت: جامعه روحانیت مبارز در آخرین نشست خود مصوبات مهمی داشت که امیدواریم برای فعالیت‌های سیاسی اصولگرایان سرنوشت‌ساز باشد و کمک بزرگی به انتخابات آینده مجلس کند.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز اضافه کرد: بر این اساس کمیته سیاسی جامعه روحانیت مبارز به عنوان کمیته انتخابات مورد تصویب قرار گرفت و مقرر شد این کمیته فعالیت‌های مربوط به انتخابات آینده را سیاستگذاری و هدایت کند.
وی ادامه داد: کمیته سیاسی جامعه روحانیت مبارز دو کارگروه تشکیل داد؛ یکی از این کارگروه‌ها انتخابات مجلس خبرگان را پیگیری می‌کند چرا که انتخابات آینده با انتخابات خبرگان همزمان خواهد بود و در این زمینه باید بین جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین هماهنگی کامل برقرار باشد.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز اضافه کرد: کارگروه دوم کمیته سیاسی جامعه روحانیت مبارز نیز مربوط به پیگیری انتخابات مجلس است. ما همواره بر این روش بوده و هستیم که اولا مبنا را ائتلاف بین جریان‌های اصولگرا قرار دهیم و بر همین اساس سعی جامعه روحانیت مبارز این است که گروه‌های اصولگرا را به هم نزدیک کند که مدیریت آن با کارگروه انتخابات مجلس در جامعه روحانیت مبارز خواهد بود.
مصباحی‌مقدم خاطرنشان کرد: اینطور نیست که جامعه روحانیت مبارز در عرض گروه‌های دیگر وارد موضوع انتخابات شود و لیست ارائه کند بلکه تلاش این است که مجموعه جریانات اصولگرا را به لیست واحدی برساند. در همین زمینه جامعه روحانیت با همه گروه‌های اصولگرا گفت‌وگو کرده و خواهد کرد و امیدواریم که این تلاش مجدانه نتیجه‌بخش باشد.
