حفظ بناهای تاریخی کشور به مشکل بزرگی تبدیل شده است. خارجشدن خانههای تاریخی از ثبت ملی و تبدیل شدنشان به مرکز تجاری و برج هم مشکلی دیگر است که هنوز راهحلی برای آن پیدا نشده است. در واقع روزي نيست كه خبر بدي در خصوص آثار و ميراث ملي خود نشنويم و از آن متاثر نشويم.
در حاليكه همين كشورهاي حوزه خليج فارس فرهنگ و آثار تاريخي شهرها و روستاهاي ما را به نام خود ثبت مي كنند ما در دل تاريخ و فرهنگ و اسطوره هاي خود نشسته ايم و نظاره گر تخريب روزافزون آنها هستيم. اينكه در اين ميان مشكل از كجاست بحث هاي زيادي پيرامون آن مطرح مي شود.عده اي مي گويند قوانين ميراثي در كشور ما مشكل دارد و عده اي نيز بر اين عقيده اند كه نگاه فرهنگي در كشور وجود ندارد. موضوعي كه بايد نگاهي ژرف تر به آن داشت تا بلكه بتوان مشكل را ريشه يابي و حل نمود.
میراث بد دفاع میکند یا قانون مشکل دارد؟
علی صابری، عضو حقوقدان شورای شهر تهران در اين خصوص میگوید: برای این کار «قوانین باید اصلاح شوند تا هم حقوق مردم حفظ شود هم حقوق سازمان میراث فرهنگی محفوظ بماند» به گفته او قانون باید به نوعی اصلاح شود که موارد نقص آن کم شود.
این عضو شورای شهر تهران روشنشدن ضوابط کارشناسی درباره خانههای تاریخی را هم لازم میداند و میگوید تا حدی «میتوان به مردم حق داد که خانههای ثبتشدهاشان را برای خارج کردن از ثبت به دیوان عدالت اداری میبرند به خاطر اینکه در جاهای دیگر دنیا وقتی یک خانه به عنوان میراث فرهنگی شناخته میشود وضع مالكش خوب میشود در حالیکه در ایران متضرر میشود» چون ارگانهای مرتبط که پول ندارند آن خانه را بخرند و مجوز کار دیگری هم به مالک داده نمیشود.
صابری معتقد است اگر این آگاهی وجود داشته باشد که افراد متمول خانههای میراثی را بخرند و بتوانند کارهای سودآور و سرمایهگذاری فرهنگی در آنجا کنند قسمت عمدهای از مشکل خارجشدن خانههای تاریخی از حل میشود برای اینکه وجود آن خانه میتواند برای مالک سودآور باشد.
به اعتقاد این حقوقدان عضو شورای شهر تهران بعد حقوقی موارد خارجشدن بناهای تاریخی از ثبت ملی بررسی نشده است. به گفته او یکسری کارشناس حقوقی باید وارد شورا شوند و از راهکارهایی که در دنیا تجربه شده است برای حل این مشکلات استفاده کنند. چیزی در دنیا وجود دارد که به لوایح دوستانه یا یاریگرانه معروف است. وقتی یک مورد اجتماعی مطرح میشود دادگاهها از حقوقدانها کمک میگیرند یا در دانشگاهها دربارهاش مقالههای علمی نوشته میشود و دادگاهها با خواندن این مقالهها تحت تاثیر قرار میگیرند.
صابری در گفت وگو با CHN با اشاره به اینکه سازمان میراث فرهنگی و شهرداری باید موارد حقوقی اینچنینی را در اختیار کارشناسان قرار دهند میگوید : «باید یک سیستم حقوقی ایجاد شود تا کارشناسان حقوقی از دعواهای حقوقی در این زمینه مطلع شوند و از نظرات آنها استفاده کرد. «میتوان از استادان دانشگاهها خواست تا برای پایاننامه دعواهای حقوقی درباره میراث فرهنگی را به دانشجویانشان پیشنهاد کنند».
به گفته او سازمان میراث فرهنگی باید آرایی که به ضررش صادرشده را در اختیار حقوقدانها بگذارد تا خوانده و نقد شوند. الان اگر حقوقدانی بخواهد به این آرا دسترسی داشته باشد باید از کجا آنها را بخواهد؟
دامنه انتقادهای صابری به دولت هم میرسد و میگوید کارشناسانی که در دولت وجود دارند هم باید وارد ماجرا شوند اما متاسفانه بسیاری از کارمندان دولت کارشان را درست انجام نمیدهد. «کارشناس حقوقی سازمان میراث فرهنگی فکر میکند باید در دادگاه از میراث دفاع کند اگر برد که برد و اگر باخت هم که باخته است» اما کارشناس حقوقی سازمان میراث فرهنگی باید تحقیق کند و درباره موارد حقوقی میراث فرهنگی کتاب بنویسد، در حال حاضر ما نمیدانیم آیا سازمان میراث فرهنگی دارد بد دفاع میکند یا قانون مشکل دارد.
داد و فریادهايی كه به نتیجه نمیرسد
مدیر کل بناها و محوطههای تاریخی سازمان میراث فرهنگی با بیان اینکه باید در دولت و مسئولان دیگر بینش میراث فرهنگی بوجود آید، گفت: این بینش تا به وجود نیاید طبیعتاً داد و فریادهای ما هم به نتیجه مطلوب نمیرسد.
سیاوش صابری در پاسخ به سوالی در خصوص خلاءهای قانونی در حوزه حفظ آثار تاریخی اظهار داشت: معاونت حقوقی سازمان میراث فرهنگی موظف است تمام قوانین مورد نیاز سازمان در حوزههای مختلف را احصا و پیگیری کند، یعنی فهم این موضوع توسط حقوقدان است نه یک باستانشناس؛ چرا که باستانشناسان مشکل را مطرح میکنند و در ادامه این مشکل باید تبدیل به قانون رفع آن شود؛ لذا قطعاً در هر زمینهای کمبودهای قانونی هست و متصدیان امر باید در جاهای مختلف آن را پیگیری کند. وی ادامه داد: این اقدامات حقوقی به فهم عمیق مفهوم میراث فرهنگی نیز برمیگردد که این فهم صرفاً جنبه حقوقي ندارد، بلکه جنبه فرهنگی دارد؛ یعنی باید نسبت به موضوع فرهنگی در دولت یک دانشی وجود داشته باشد و یک بینش؛ دانش تخصص شماست و بینش فهمی است که به واسطه دانش و تجربه به دست میآید، آن فهم در اینکه اگر قانونی میخواهد تهیه شود، چیزی باشد که مشکل را حل کند بسیار تاثیرگزار است.
مدیر کل بناها و محوطههای تاریخی سازمان میراث فرهنگی با بیان اینکه معتقدم پیش از مشکل وجود خلاءهای قانونی، مشکل فهم موضوع میراث فرهنگی را داریم، یادآور شد: کسانی که میخواهند قانون را تصریح و تایید کنند باید در این بینش با شما شریک باشند، الان شما اعلام میکنید میراث فرهنگی مهم است و الان باید کاری برایش انجام داد، اما آن کسی که میخواهد این کار را انجام دهد فکر میکند موضوع آب مهم است، چون فردا صبح مردم تشنه هستند، اینکه شما بفهمانید که فرهنگ به میزان آب اهمیت دارد و چه بسا مهمتر است؛ چرا که اگر فرهنگ مدیریت آب داشته باشم میتوانم آب را مدیریت کنم ولی اگر آب زیاد داشته باشم نمیتوانم فرهنگ را مدیریت کنم، این یک بینش میخواهد.
صابری خاطرنشان کرد: با این حال، شما یک همچنین پیشنهادی به مراجعی که گفته شد میبرید، باید آن مراجع در این بینش با شما مشترک باشند وگرنه میگویند ضرورت ندارد، نمایندگان مجلس هم میگویند که ضرورت ندارد، لذا تصویب نمیشود، بنابراین نیاز به بینش در سطوح مختلف وجود دارد و آن بینش این است که اگرچه اقتصاد و معیشت مهم است ولی فرهنگ هم مهم است. وی خاطرنشان کرد: نام امسال هم همین است و حداقل انتظار این است به اقتصاد و فرهنگ ۵۰، ۵۰ نگاه کنیم، اگرچه سهم فرهنگ از اقتصاد بیشتر است فکر میکنم این بینش تا به وجود نیاید طبیعتاً داد و فریادهای ما هم به نتیجه مطلوب نمیرسد.
حرف آخر
در حاليكه وضعيت ميراثي كشور حال و روز خوبي ندارد راهكاري را كه مي توان در اين ميان جست وجو كرد تدوين چارچوبي براي استقرار مديران ميراثي بر بدنه اين سازمان بزرگ است.سازماني كه طي سالهاي گذشته عده اي مهندس و مدير بي تجربه و فاقد آشنائيت لازم بر بدنه سترگ آن مديريت كرده و سكان اين كشتي بي ناخدا را آشفته تر مي ساختند. در اين ميان پيشنهاد تبديل سازمان ميراث فرهنگي به يك وزارتخانه جديد مي تواند تاثيرگذار باشد چراكه مي توان اميد داشت در پس اين اتفاق ، عده اي از نمايندگان باتجربه مجلس براي سكانداري فرد نخست بدنه ميراثي و تاريخي كشور بحث و بررسي هاي لازم را داشته باشند.