پاکستان در هفته‌هاي اخير با دو چالش عمده مواجه است. از يک‌سو ارتش عمليات گسترده‌اي را عليه طالبان آغاز کرده که صدها کشته و زخمي بر جاي گذاشته است. از سوي ديگر جريان‌هاي مخالف دولت بر تغيير در ساختار سياسي تاکيد و خواستار برخي دگرگوني‌ها در رده‌هاي بالاي حکومتي شده‌اند. البته بحرانهاي جاري در افغانستان و نيز ادامه تنش‌ها با هند را نيز بايد به چالشهاي اين کشور افزود.
شرايط مذکور در حالي بر پاکستان حاکم گرديده که منابع خبري از سفر نواز شريف نخست‌وزير اين کشور به عربستان خبر داده‌اند. با توجه به حساسيت‌هاي جاري در پاکستان اين سوال مطرح است که چرا شريف راهي عربستان مي‌شود و چه اهدافي را پيگيري مي‌کند؟
بخشي از اين پرسش را در چارچوب تحولات داخلي پاکستان مي‌توان مشاهده کرد. چنانکه ذکر شد پاکستان در حوزه سياسي و امنيتي با چالشهاي گسترده‌اي مواجه است به ويژه اينکه بحران اقتصادي نيز بر اين چالش‌ها افزوده است. اين سناريو مطرح است که شريف با سفر به عربستان از يک‌سو به دنبال دريافت کمکهاي اقتصادي از آل‌سعود است و از سوي ديگر تلاش دارد تا از نفوذ عربستان براي مقابله با طالبان و مخالفان سياسي برخوردار شود.
تحقق اين دو مولفه مي‌تواند تاثير بسياري بر ادامه حيات سياسي نواز شريف داشته باشد به ويژه اينکه رياض نيز براي حضور گسترده‌تر در منطقه تمايل به اين ميانجي‌گري دارد. نگاه رياض به پاکستان، نگاه داشتن مهره‌هاي منطقه‌اي براي رسيدن به اهداف بيشتر است لذا با وعده‌هاي اقتصادي و سياسي و البته بهره‌گيري از مهره طالبان به دنبال حفظ پاکستان در جمع مهره‌هاي خود مي‌باشد.
محور ديگر در سفر شريف به عربستان را رويکردهاي منطقه‌اي عربستان تشکيل مي‌دهد. رياض به رغم ميلياردها دلار هزينه نتوانسته اهداف خود در منطقه از جمله در سوريه و عراق را اجرايي سازد و مهره‌هاي تروريست آن هر روز با شکست‌هاي بيشتري همراه مي‌شوند. عربستان براي جبران اين شکست اقدام به جمع‌آوري نيرو از ساير کشورها نموده به گونه‌اي که در سفر وزير خارجه عربستان به پاکستان منابع خبري از اعزام ۳۰ هزار نيروي طالباني به سوريه و عراق خبر داده‌اند. اکنون نيز اين سناريو مطرح است که رياض به دنبال تکرار اين خواسته باشد هر چند که تحولات ماه‌هاي اخير به سران پاکستان نشان داده که همراهي با رياض در بحرانهاي منطقه گريبان اين کشورها را نيز خواهد گرفت که ناآرامي‌هاي اخير در پاکستان و فضاي امنيتي جاري در عربستان نمودي از آن مي‌باشد به هر تقدير مي‌توان گفت که نواز بار ديگر براي رفع چالشهاي سياسي و اقتصادي و امنيتي راهي عربستان مي‌شود حال آنکه اسناد و آمارها نشان مي‌دهد که محور و ريشه‌هاي بحرانهاي پاکستان را عربستان و آمريکا و انگليس تشکيل مي‌دهند و گرايش به اين کشورها در نهايت دستاوردي براي اسلام‌آباد نخواهد داشت چرا که اين کشورها صرفا منافع خود را مي‌بينند و در اين راه قرباني ساختن نزديک‌ترين متحدان براي آنها قابل اجرا مي‌شود که پاکستان يکي از اين قربانيان خواهد بود.
