اصلاحطلبان در دو اجتماع اخیر خود (همایش کانون توحید و همایش حزب مردمسالاری) هجمهپراکنی بیسابقهای را علیه شورای نگهبان ترتیب دادهاند؛ نگاهی به تاریخچه تحرکات اصلاحطلبان در آستانه انتخابات مختلف نشان میدهد که کنشگران این طیف همواره برای توجیه شکستهای احتمالی خود، گوشه چشمی به شورای نگهبان و متهم کردن این شورا داشتهاند؛ اما به نظر میرسد، آنها اینبار زودتر از موعد، پروژه هجمه به شورای نگهبان را کلید زدهاند.
اجتماعات اصلاحطلبان این روزها به محفلی برای هجمه به نهادها و مراجع قانونی کشور بخصوص شورای نگهبان تبدیل شده است.
هنوز چند هفتهای از گردهمایی اصلاحطلبان در کانون توحید تهران و حمله همهجانبه آنها به شورای نگهبان نگذشته بود که صبح روز پنجشنبه، برخی عناصر این جناح سیاسی از فرصت کنگره حزب مردم سالاری نهایت سوءاستفاده را بردند و بار دیگر ادعاهای کذایی خود پیرامون نهاد متولی امر نظارت بر انتخابات را به زبان آوردند.
تکرار اتهامزنیها علیه شورای نگهبان
سیزدهمین کنگره حزب مردمسالاری در شرایطی روز پنجشنبه در تالار آدینه تهران برگزار شد که از ترکیب و چینش مدعوین و سخنرانان این همایش میشد به ماحصل و نتیجه آن پیبرد، نتیجهای که چیزی جز تکرار اتهامزنیها و هجمه پراکنیها به شورای نگهبان و زیر سوال بردن صلاحیت این مرجع قانونی برای نظارت بر امر انتخابات و احراز صلاحیت کاندیداها نبود.
"عبدالواحد موسویلاری"، "محسن رهامی" و "رسول منتجبنیا"، سه تن از سخنرانان کنگره حزب مردمسالاری بودند که باز هم به مانند همایش دو هفته قبل در کانون توحید، خط هجمه به شورای نگهبان را در پیش گرفتند.
"اصلاحطلبان این روش احراز صلاحیت را قبول ندارند"؛ این بخشی از اظهارات موسویلاری وزیر کشور دولت اصلاحات در همایش روز پنجشنبه است؛ وی که گویا از سوی خاتمی مسئولیت یافته که در اجتماعات اصلاحطلبان حاضر شود در همایش روز پنجشنبه بار دیگر به شورای نگهبان تاخت و تلویحا مشروعیت و صلاحیت این نهاد را برای نظارت بر امر انتخابات و احراز صلاحیتها زیر سوال برد.
موسویلاری در شرایطی اقدام به زیر سوال بردن شورای نگهبان و احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی از سوی این شورا كرد که خود در کسوت تصدی وزارت کشور سابقه برگزاری حداقل دو انتخابات مهم (مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم) را دارد و نیک میداند که برگزاری انتخابات در ایران بدون وجود هیئتهای نظارتی منتسب به شورای نگهبان عملا غیرممکن است.
البته موسویلاری در همایش مزبور تاکید کرد که همطیفانش قصد خروج از زیر چتر حمایتی نظام را ندارند؛ اینکه وزیر کشور دولت اصلاحات مانند اغلب فعالان این طیف از یکسو دم از پشت گرمی خود به نظام جمهوری اسلامی میزند و از سویی دیگر یکی از عالیترین نهادهای این نظام یعنی شورای نگهبان را زیر سوال میبرد و در صلاحیت این شورا تشکیک ایجاد میکند، موضوعی است که به مانند بسیاری از مسائل حیات سیاسی اصلاحطلبان، متناقضنما و به اصطلاح پارادوکسیکال است.
سخنران دیگر کنگره روز پنجشنبه حزب مردمسالاری که او هم به مانند موسویلاری نوک تیز پیکان انتقاداتش را به سمت شورای نگهبان نشانه گرفت، کسی جز "رسول منتجبنیا" قائممقام حزب نیمه تعطیل اعتماد ملی نبود؛ منتجبنیا که در همایش دو هفته پیش هم، حملات سفت و سختی را به شورای نگهبان کرده بود، اینبار هم شورای نگهبان را به شیوهای اصلاحطلبانه! مورد تفقد قرار داد و مکانیزم احراز صلاحیت نامزدها از سوی این شورا را فاجعه دانست. منتجبنیا همچنین به درخواست خود از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای خاتمه دادن به موضوع احراز صلاحیتهای شورای نگهبان در سیاستهای کلی انتخابات نیز اشاره کرد.
وي در ادامه هجمهپراکنیهای خود علیه شورای نگهبان، تلویحا اعضای این شورا را متهم به دخالت دادن سلایق خود در امر تایید صلاحیتها کرد و گفت: هیچکس روی این مسئله بحث ندارد که باید فیلتری در انتخابات برای تأیید صلاحیت افراد وجود داشته باشد، ولی باید قانون حاکم باشد یا سلیقه اشخاص مخصوصی که وظیفه نظارت را برعهده دارند؟
منتجبنیا البته برای شبههافکنی در فرآیند انتخابات تنها به تخریب شورای نگهبان قناعت نکرد و هیئتهای اجرایی انتخابات را نیز زیر سوال برد؛ وی پس از آنکه مجریان انتخابات در دولت گذشته را به تنگنظری متهم کرد، به نوعی به دولت جدید هشدار داد که بدنه وزارت کشور را از عوامل دولت گذشته تصفیه کند! گفتنی است، منتجبنیا در همایش دو هفته پیش اصلاحطلبان نیز خواستار حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان شده بود.
اما از میان سخنرانان کنگره روز پنجشنبه حزب مردمسالاری، اظهارات "محسن رهامی" پیرامون فرآیند احراز صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی از سوی شورای نگهبان، بسیار قابل تامل بود؛رهامی که مسئولیت کمیته انتخاباتی اصلاحطلبان را نیز برعهده دارد، در اظهارنظری عجیب، نحوه احراز صلاحیتهای شورای نگهبان را اینچنین زیر سوال برد: "این چه فیلتری است که جلالیزادهها از آن رد نمیشوند".
لازم به ذکر است،"جلالیزاده" که "رهامی" برای او سینه چاک میکند و از رد صلاحیت او توسط شورای نگهبان آه و فغان سر میدهد، از اعضای حزب منحله مشارکت محسوب میشود که در زمره متحصنین مجلس ششم قرار داشت؛ در کارنامه وی سابقه بازداشت به اتهام تبلیغ علیه نظام و دامن زدن به اختلافات فرقهای نیز به چشم میخورد.
هدف چيست؟
اصلاحطلبان در دو اجتماع اخیر خود (همایش کانون توحید و همایش حزب مردمسالاری) هجمهپراکنی بیسابقهای را علیه شورای نگهبان ترتیب دادهاند؛ نگاهی به تاریخچه تحرکات اصلاحطلبان در آستانه انتخابات مختلف نشان میدهد که این طیف همواره برای توجیه شکستهای احتمالی خود، گوشه چشمی به شورای نگهبان و متهم کردن این شورا داشتهاند؛ اما به نظر میرسد، آنها اینبار زودتر از موعد، پروژه هجمه به شورای نگهبان را کلید زدهاند.
اما سوال اساسی این است که آنها از هجمه به شورای نگهبان و تخریب این نهاد قانونی چه هدفی را دنبال میکنند؟ شاید در وهله نخست، چنین به نظر برسد که آنها به دلیل سیاهه ننگین و آمیخته با خیانت برخی چهرههای سرشناس خود و بیم از رد صلاحیت آنها، ازهمین حالا پروژه تحت فشار قرار دادن اعضای شورای نگهبان را در دستور کار قرار دادهاند.
استدلال فوق میتواند تا حدودی صحیح باشد، بویژه آنکه "آیتالله جنتی" دبیر شورای نگهبان و "نجاتالله ابراهیمیان" سخنگوی این شورا در چند وقت اخیر بر موضع قاطع و سلبی خود درخصوص نحوه رسیدگی به صلاحیت افراد قانونشکن تاکید کردهاند.
بنابراین اصلاحطلبان نیک میدانند که اگر بخواهند برای بستن لیستهای انتخاباتی خود به سراغ تندروهای سرشناسشان بروند با سد محکم شورای نگهبان مواجه میشوند و اعضاي این شورا به طور حتم از تایید صلاحیت افرادی که در دورههای انتخاباتی گذشته بر مصالح و منافع ملی چنگ انداخته و موجبات تشنج و بحران را فراهم آوردهاند خودداری میکنند؛ از همین رو پیشکسوتان جناح چپ با وجود زمان زیاد باقی مانده تا انتخابات، پروژه تخریب شورای نگهبان را کلید زدهاند.
عضو حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاحطلبان هستند، خندهدار است.
اسدالله بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در اين باره گفت : درباره اصلاحات، اصلاحطلبان و اصلاحطلبی باید قبل از هر چیز توجه کرد که اصلاحطلبان اشخاص حقیقی و یک شهروند هستند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و کسی در فکر حذف آنها نیست.
وي با اشاره به اتهامزنی اصلاحطلبان به شورای نگهبان در خصوص روند تائید صلاحیت کاندیداهای ادوار انتخاباتهای مختلف افزود: در موضوع شورای نگهبان باید گفت قانون اساسی در اصل شورای محترم نگهبان را مسئول اصلی انتخاباتها میداند و تائید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را بعهده آن گذاشته است اما اصلاحطلبان همواره شورای نگهبان را به حذف جریان اصلاحطلبی متهم کردهاند.
وی افزود: این ادعای اصلاحطلبان در حالی مطرح میشود که شورای نگهبان آنان را که مشکلات صلاحیتی از هر جناح و گروهی چه اصولگرا و چه اصلاحطلب و چه منفردین نداشتهاند، طبق وظیفه شرعی، انقلابی و قانونی خود "تائید صلاحیت" کرده است و در ۹ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری این امر قابل اثبات است.
به گفته بادامچیان در مجلس سوم و ششم که اکثریت مجلس بدست اصلاحطلبان بوده باز تحت نظارت شورای نگهبان شکل گرفته است ولی اصلاحطلبان با مقاصد و اغراض سیاسی، همواره شورای نگهبان را تحت فشار قرار دادهاند و میدهند.
وی همچنین گفت: اصلاحطلبان برخلاف صراحت قانون اساسی در ایجاد شورای نگهبان و تائید صلاحیت نامزدها، کوشیدهاند بگویند که شورای نگهبان باید عدم صلاحیت نامزدهایی که تائید صلاحیت نمیشوند را اثبات کنند در حالیکه قانون اساسی چنین امری را از شورای نگهبان نخواسته است چراکه اثبات عدم صلاحیت باید از طریق روند قضایی طی شود.
سابقه هجمه به شورای نگهبان
لازم به ذکر است، هجمهپراکنی به شورای نگهبان، عادت هميشگي اصلاحطلبان در آستانه هر انتخابات است و اتهامزنی فعالان این جناح به نهاد قانونی شورای نگهبان مسبوق به سابقه است. اعضای مجمع روحانیون که ریش سفیدان قوم اصلاحطلبی محسوب میشوند در فروردین ۱۳۷۱، انتخابات مجلس چهارم را به دلیل مجادله با شورای نگهبان تحریم کردند و زنگ تنشهای سیاسی دهه ۷۰ را به صدا درآوردند.
در دوران دوم خرداد که جناح اصلاحطلب، دولت و مجلس را قبضه کرده بود، حملات و هجمههای اصلاحطلبان علیه شورای نگهبان حجم وسیعتر و لجام گسیختهتری به خود گرفت؛ حذف نظارت استصوابی، نقطه ثقل درشتگوییهای طیف تندرو اصلاحطلب در مقابله با شورای نگهبان بود.
عنادورزیها و مخالفتهای عناصر اصلاحطلب با نظارت استصوابی شورای نگهبان در آستانه انتخابات مجلس هفتم در سال ۱۳۸۱، زمینهساز یک بحران سیاسی شد، بحرانی که رئیس دولت اصلاحات با لایحهای که در زمینه تحدید اختیارات شورای نگهبان به مجلس ارائه کرد، به تشدید آن دامن زد.
بنابراین با نگاهی گذرا به تاریخچه تحولات اصلاحطلبان، متوجه میشویم که فعالان این جناح همواره هجمهپراکنی و اتهامزنی علیه شورای نگهبان قانون اساسی را در رئوس برنامههای انتخاباتی خود قرار دادهاند؛ اما به نظر میرسد آنها اینبار در آستانه انتخابات مجلس دهم (که به زعم عارف حیاتیترین انتخابات برای اصلاحطلبان است) ماشین تخریب خود را زودتر از موعد به راه انداختهاند؛ باید منتظر ماند، بیشک با نزدیک شدن به زمان انتخابات، حملات اصلاحطلبان به شورای نگهبان شدت و وسعت بیشتری میگیرد.
یقینا چون اصلاحطلبان آگاهند که شورای نگهبان، اشتباهات خود مبنی بر تأیید صلاحیت برخی چهرههای معلومالحال اصلاحطلب در مجلس ششم را تکرار نخواهد کرد (به نقل از "آیتالله احمد جنتی" در برنامه "شناسنامه" تاریخ ۲۵ مهر ۹۳)، از همین حالا اسب اتهامزنی خود علیه این شورا را زین کردهاند تا بلکه بتوانند به قول "مصطفی کواکبیان" دبیرکل حزب مردمسالاری، در کورس انتخابات مجلس دهم همه ۲۹۰ کرسی بهارستان را از آن خود کنند.
چرا اصلاحطلبان تندرو تاييد صلاحيت نميشوند
شورای نگهبان از شش فقیه که منصوب ولی فقیه و شش حقوقدان که منتخب مجلس شورای اسلامی هستند تشکیل میشود ، با اين همه اصلاحطلبان با ادعای اینکه ما در خط امام(ره) هستیم، از گذشته تاکنون شورای نگهبان را آماج انواع تهمتها و حملات و فشارها قرار داده و میدهند.
مشکل بزرگ اصلاحطلبان - بخصوص اصلاحطلبان تندرو - این است که کاندیداهای آنان مشکل تائید صلاحیت دارند و شورای نگهبان در مسئولیت قانونی خود نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند. در حقيقت جریانی که اینهمه رد صلاحیت دارد باز در این موضوع پافشاری میکند که شورای نگهبان آنها را حذف کردهاند و این مسئله را قبول نمیکنند که آنها اعمال و رفتار و گفتاری داشتهاند که شورای نگهبان نتوانسته آنها را تائید کند.
اسدالله بادامچيان عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با رد این ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاحطلبان هستند تصریح کرد: این ادعایی خندهدار است چراکه شورای نگهبان منصوب ولی فقیه عادل و رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و جریان اصولگرا اعضای شورای نگهبان را نصب نمیکند که بخواهد تابع آنها باشد و بخواهد اصلاحطلبان را تائید صلاحیت نکند؛ آیا هیچ فکر عقلایی میتواند این تهمت اصلاحطلبان را بپذیرد؟
این عضو موتلفه تاکید کرد: همین تهمتهای جریان اصلاحطلب به شورای محترم نگهبان و نسبت دروغی که به جریان اصولگرایی میدهند که درصدد حذف رقیب اصلاحطلب از طریق شورای نگهبان است، بیش از گذشته ماهیت جریان اصلاحطلبی را نزد مردم افشا میکند.
بادامچیان با تاکید بر اینکه اصولگرایان همواره به رای اکثریت مردم احترام گذاشتهاند و میگذارند و حذف هیچ جریانی از جمله اصلاحطلبان را نمیخواهند اظهار داشت: اصولگرایان، اصلاح اصلاحطلبان را در بازگشت به خط اصیل اسلام ناب نبوی و خط راستین امام خمینی(ره) و پذیرش ولایت فقیه و فقاهت حوزوی خواستارند.
وی افزود: اصولگرایان به جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دادهاند و به آن به عنوان میراث امام خمینی(ره) وفادارند لذا اصل جمهوریت اسلامی نظام را قبول دارند، نه مانند جریان اصلاحطلبی که جمهوریت را بر اسلامیت غلبه میدهد.
شوراي نگهبان چه ميگويد؟
نجاتالله ابراهیمیان، سخنگوی جدید شورای نگهبان در آخرین اظهارات خود درباره تائید صلاحیتها در انتخابات آتی گفت: نکته مهم این است که گروههای سیاسی باید اجتناب کنند از این که نهاد مهمی را که میتواند در مواقع حساس با داوری خود جلوی بحرانها را بگیرد و در جامعه آرامش و به اختلافات پایان دهد، وسیله ترساندن همدیگر قرار دهند.
وي افزود به طور قطع هر کدام از سلیقههای سیاسی، نامزدهایی را برای شرکت در انتخابات دارند که با موانع قانونی مواجه نباشند، اگر کسی مصالح مملکت را رعایت نکرده و با رفتارهایش امنیت ملی را به خطر انداخته است چه اصراری داریم گرایش و سلیقه ما را در انتخابات نمایندگی کند: از هر دو گروه چپ یا راست فرقی نمیکند.