یکی از مناسبتهای این ایام، دهه اوقاف و امور خیریه است و امروز هم در این دهه به اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال نامگذاری شده است.
در این میان یکی از وجوه ممیزه این مناسبت به نسبت سنوات پیشین، توجه جدیتر متولیان این سازمان به انعکاس تبلیغی این دهه نزد افکار عمومی است به ترتیبی که بخش قابل توجهی از بیلبوردها و تابلوهای شهری با پیامهای متنوع به این موضوع اشاره دارد و با تعابیر، روایات و جملاتی شهروندان به وقف دعوت شده اند.
حال سوال اینجاست، این حجم تبلیغات به چه میزان قادر خواهد بود نگاه مخاطب را به این امر مهم معطوف سازد؟ و بیننده شهرنشین را به وقف تشویق نماید؟
فارغ از مقدمه فوق یادآوری فراز ذیل بسیار محل تامل است. در روزی که به "اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال" موسوم شده است اگر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بر این باور بودند که؛ "میتوان با اوقاف، فقر را ریشهکن کرد" اکنون چه دیدگاه و قضاوتی از این کارکرد داشتند؟ به عبارت دیگر نقش اوقاف در هندسه پراضلاع اقتصاد و رفع محرومیت فزاینده از چهره مملکت اسلامی از چه مختصاتی برخوردار است و چگونه ارزیابی میشود؟
حضرت امام(ره) در دوران رژیم پیشین معتقد بودند با اوقاف میتوان فقر را ریشه کن کرد. با این بیان دو فرضیه پیش روی قرار میگیرد؛ یا ایشان بدون اندیشیدن به ابعاد این موضوع به این مهم اشاره کردهاند یا اینکه ضعف مفرط مدیریتی تحقق این امر را ناممکن ساخته است.
البته نگارنده بدون مطالعه عمیق بر این باور است که بیان حضرت امام(ره) دور از دسترس نیست و منطقپذیر است و به این ترتیب فرض دوم قرین به واقعیت ارزیابی میشود. مگر اینکه با مستندات اثبات شود که اوقاف در چهار دهه گذشته علیرغم مدیریت کارآمد قادر به ریشهکنی فقر نبوده، که در آن صورت مساله تغییر خواهد کرد.
علیهذا در نوشتار مختصر پیش روی به چند نکته اشاره میشود ضمن اینکه این چند سطر بنای نادیده گرفتن زحمات و تلاشهای صورت گرفته در این سازمان را ندارد.
۱- به نظر میرسد علیرغم ابعاد گسترده اقتصادی حوزه وقف در سپهر اقتصاد جامعه اسلامی، این مجموعه از فقدان یک نگاه راهبردی بلندمدت اقتصادی منبعث از ظرفیتهای عظیم خویش و ایفای نقش کلیدی در اقتصاد کشور رنج میبرد.
۲- شواهد و قرائن حاکی از این است که دامنه اعتماد و انگیزه عمومی به وقف از سوی مردم بسیار محدود شده است و غالب مردم در میزان تاثیرگذاری این مهم در اقتصاد عمومی کشور به طور ملموس و محسوس ابهام دارند.
۳- نگاه سطحی، سمبلیک و شعاری به وقف نمیتواند این خلاء و نارسایی را در میان آحاد جامعه مرتفع سازد و این شکاف صرفا با اقدامات عملی قابل پر شدن است.
۴- بعضا ممکن است این تصور عامیانه وجود داشته باشد که اوقاف صرفا باید در اختیار افراد روحانی باشد. چه اینکه مبرهن است میتوان با استفاده از افراد غیرروحانی خوشنام در چارچوب احکام اسلامی این رکن مهم اقتصاد حکومت اسلامی را شکوفا کرد و در راستای رونق اقتصادی اقشار جامعه خصوصا قشر آسیب پذیر و محروم جامعه به حرکت درآورد.
نکات فوق ممکن است به زعم برخی از متولیان امر از روی جهل نگارنده و عدم اطلاع از حجم فعالیتهای سازمان اوقاف تحریر شده باشد. اما خبر اخیر منسوب به ریاست محترم سازمان منبی بر اینکه؛ "برای اداره بقاع متبرکه ۷ هزار میلیارد تومان بودجه مورد نیاز است". درک نقش عملکرد و کارکرد اوقاف در اقتصاد کشور را کمی دشوار میسازد.
نویسنده: محمد پیرعلی