جمهوري اسلامي ايران ديروز ميزبان نشست سران کشورهاي صادرکننده گاز بود. از ويژگيهاي اين نشست آن بود که بسياري از کشورها در سطح سران شرکت نمودند که در آن جمع نام روسای جمهور کشورهای بوليوی، روسيه، گينه استوايی، نيجريه، ونزوئلا، عراق، ترکمنستان(به عنوان ميهمان)، و نخستوزير الجزاير ديده میشود.
نشست تهران در ابعاد مختلفي داراي اهميت ميباشد که در چند بخش قابل بررسي است نخست تصميمات اتخاذ شده در اين نشست و تاکيد حاضران بر طرحهاي جمهوري اسلامي در حوزه گازي ميباشد. آنچه در اين نشست با محوريت طرحهاي ايران و تاييد حاضران مصوب گرديد، ميتواند زمينههاي نقشآفريني فعال کشورهاي صادرکننده گاز در عرصه انرژي جهان را تقويت نمايد به ويژه اينکه قيمت نفت همچنان سير نزولي دارد و در زير ۴۰ دلار در هر بشکه باقي مانده است. همگرايي کشورهاي مذکور فرصتي براي همگان از جمله جمهوري اسلامي ميباشد که در کنار کسب درآمدهاي اقتصادي از مولفه گاز براي حضور فعالتر در معادلات سياسي جهان بهره گيرند. نکته مهم آنکه در اين جمع کشورهاي غربي حضور نداشتهاند که خود نشانگر ظرفيتهاي عظيم سه قاره آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين براي همگرايي جهاني بدون وابستگي به غرب ميباشد. غربي که جز سلطهگري برگي در پرونده خود ندارد.
حضور سران کشورها در نشست تهران بيانگر يک اصل مهم ديگر نيز ميباشد و آن اينکه کشورها به دنبال فاصله گرفتن از وابستگي به ساختار اقتصادي غرب ميباشند چنانکه نمونه مشابه اين رفتار را در نشستهاي اخير آسيا اقيانوسيه در فيليپين و آسهآن در مالزي ميتوان مشاهده کرد که حاضران بر همگرايي منطقهاي بدون وابستگي به اقتصاد غربي تاکيد کردند.
نشست تهران را ميتوان ادامه راه اتحاديههايي مانند شانگهاي، برليکس، آسهآن، آسيا اقيانوسيه در برابر نظام سرمايهداري و اقتصاد غربي دانست که سندي بر افول جايگاه جهاني غرب به ويژه آمريکا ميباشد. اجرايي شدن آنچه در نشست تهران مصوب گرديده مسلما گامي مهم براي تحقق اهداف اعضاء در جهت همگرايي گسترده و مقابله با اقتصاد سلطهگرايانه غرب ميباشد.
دومين نکته در باب نشست تهران نقش و جايگاه جمهوري اسلامي ايران در اقتصاد و سياست بينالملل است. حضور اعضاء در عاليترين سطوح در تهران دو نکته مهم را دربردارد. اولا اذعان جهاني به نقش و جايگاه جمهوري اسلامي در اقتصاد جهاني است به گونهاي که حاضران در نشست بر لزوم همگرايي با جمهوري اسلامي در حوزه اقتصادي از جمله در عرصه گازي تاکيد نمودند. نکته بسيار مهم آنکه حاضران در اجلاس بر اين امر تاکيد داشتند که ايستادگي ايران در برابر تحريمهاي غرب، الگويي ماندگار از جمهوري اسلامي براي ساير کشورها ساخته به گونهاي که يکي از دلايل اصرار کشورها بر حضور در نشست تهران را بهرهمندي از ظرفيتها و تجربيات ايران در مقابله با تهديدات و تحريمهاي اقتصادي غرب تشکيل ميدهد.
لازم به ذکر است بسياري از کشورهاي حاضر در نشست تهران نظير روسيه، ونزوئلا، بوليوي و... مانند ايران، از سوي غرب تحريم گرديدهاند به گونهاي كه نقاط اشتراک همگان را همگرايي براي مقابله با اين تحريمها تشکيل ميدهد.
ثانيا نشست تهران بيانگر ظرفيتهاي عظيم ايران در سياست بينالملل است. اين نشست شايد در مرحله نخست نشستي اقتصادي بوده اما در نهايت نشستي کاملا سياسي است چراکه محور آن را ايجاد قطبي جديد در معادلات جهاني تشکيل ميدهد که ميتواند تاثير بسياري بر سياست و اقتصاد بينالملل داشته باشد. بسياري از ناظران سياسي بر اين عقيدهاند که دستاوردهاي عظيم ايران در حوزه مبارزه با تروريسم و نيز مقابله آن با سلطهگري غرب، زمينهساز گرايش گسترده جهاني به تهران گرديد. چنانکه از ابعاد رايزنيها در تهران را نيز هماهنگي با جمهوري اسلامي در عرصه مبارزه با تروريسم و امنيت بينالملل و البته مقابله با يک جانبهگرايي غرب تشکيل ميدهد. اهميت و جايگاه جمهوري اسلامي در معادلات جهاني زماني آشکارتر ميشود كه حاضران در نشست بر ديدار با رهبر معظم انقلاب و برخورداري از رهنمودهاي ايشان تاکيد داشتهاند. امضاي سندهاي همکاري متعدد ميان جمهوري اسلامي و کشورهاي حاضر در نشست نمودي ديگر از اين جايگاه است.
نکته بسيار مهم در باب نشست تهران آشکارتر شدن واهي بودن ادعاي غرب درباره منزوي بودن ايران و لزوم تعامل با غرب براي خروج از اين وضعيت است. حاضران در نشست نه از کشورهاي غربي بوده، بلكه از آسيا، آفريقا و آمريکاي لاتين به تهران آمدند كه خود بيانگر اين حقيقت است که رويکرد به ايران نه به خاطر غرب، بلکه به دليل ظرفيتهاي عظيم آن در حوزههاي مختلف ميباشد.
غرب چنان القاء ميسازد که مذاکرات هستهاي ايران و ۱+۵ زمينهساز ورود ايران به معادلات جهاني خواهد بود حال آنکه نشست تهران واهي بودن اين مسئله را اثبات كرد و نشان داد که ظرفيتهاي دروني ايران در حوزه اقتصادي و سياسي زمينهساز جايگاه جهاني ايران گرديده و اين امر ارتباطي به مذاکرات هستهاي ندارد. تنها ارتباط اين نقشآفريني با مذاکرات هستهاي در ايستادگي ايران در برابر زيادهخواهي غرب در طول ۱۲ سال باز بودن پرونده هستهاي بود که غرب را به آمدن پاي ميز مذاکره و جهان را به تقدير و تکريم از مقاومت ملت ايران وادار ساخته است.
در نهايت ميتوان گفت، نشست تهران نشانگر ظرفيتهاي عظيمي براي جمهوري اسلامي در آفريقا، آمريکاي لاتين و آسيا ميباشد که بينيازي ايران از غرب را بيش از پيش آشکار ميسازد. اين نشست نشان ميدهد ادعاي اروپا و آمريكا که تلاش دارد تا همه چيز را در سبد خود قرار داده و تعامل با غرب را تنها راه ايران براي رسيدن به جايگاه بهتر اقتصادي - سياسي در جهان معرفي نمايد، ادعايي واهي است چراکه حضور مقامات ارشد کشورها در نشست تهران نشانگر وجود دوستان متعدد براي جمهوري اسلامي است که به واسطه روابط و تعامل با آنها ميتواند به ارتقاي جايگاه اقتصادي سياسي جهاني خود دست يابد.
براين اساس آنچه غرب در باب نقش خود در بهبود اقتصاد و به زعم آنها نقشآفريني ايران در جهان عنوان ميدارد صرفا يک فريب تبليغاتي براي تسليمسازي ايران در برابر زيادهخواهيهايش ميباشد و در حوزه واقعيت، هيچ جايگاهي براي ادعاهاي آنان وجود ندارد که نشست تهران خود سندي مهم بر اين حقيقت است.