هیچیک از تئوریسینهای دنیا این روزهای تاریخی را پیشبینی نمیکردند و تنها معدودی از پیشگویان بودند که دراینباره حرفهای ضدونقیضی داشتند و البته تا حدودی به حقیقت پیوست که غرور و نخوت طی چهارصد سال گذشته بیماری لاعلاجی بود و بهمرورزمان در پایگاه کشفیات کریستف کلمب که روزی پا به اینجا گذاشت و قاره جدید را با هند اشتباه گرفت زیرا خود نمونهای از فرصتطلبان راندهشده از قاره سبز بود و به امید کشف معادن طلا به اینسو میآمد . آنگاه توطئههای بزرگ و نابودی اروپا و قسمتی از قاره آسیا در جنگهای اول و دوم جهانی به کمک بمبهای اتمی ریخته شده در ژاپن و سیاستهای مزورانه بریتانیا به تصرف بیت المقدس و ایجاد کشور دست نشاندهای به نام اسرائیل خاتمه یافت! اما درطول گردش زمان هرگز به این کلام الهی نمیاندیشیدند که «ید الله فوق ایدیهم» که امروز تنها پس از گذشت چند ماه از شناسایی اولین بیمار مبتلا به کرونا، مقاله «دکتر فرانک باکلی» استاد حقوق دانشگاه جرچ میسون در روزنامه نیویورک پست به تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۹۸ منتشر میشود تا در آن «تجزیه آمریکا، تهدید قریب الوقوع یک فروپاشی ملی» در غوغای کووید ۱۹ به حاشیه برود! استدلال این استاد دانشگاه در مقاله روزنامه نیویورک پست برای فروپاشی ایالات متحده بر مبنای تفرقههایی که طی این سالها در آن ایجاد شده است تا امروز آمریکا را تجزیه کند خشونتهای ورای سیاست، مبارزات تلخ حزبی، پیچیدگی در قوانین موجود و متناقض، آمارهای ساختگی، وعدههای پوچ و توخالی رفاهی برای جامعه و مناقشات خارج از مرزها با هزینههای مالیاتی مردم که میبایست صرف اداره امور کشور شود، نفوذ صهیونیست بر اراده مدیران و صفر بودن پس انداز های جامعه در حسابهای بانکی که اگر یک روز سرکار نروند، با کسری نیازهای روزمره زندگی مواجه میشوند این تفکر را قوت میبخشد تا آمریکا به کشورهای کوچکتر تقسیم شود که مردم آن شادتر و تبعیض در آن کمتر باشد. آنچه از فحوای کلام این نویسنده در مقاله روزنامه واشنگتن پست استفسار میشود اشاره به سابقه جنگهای داخلی برای جلوگیری از تجزیه آمریکاست که از این تجربه تلخ همیشه به عنوان یک چالش و شاهد برای تقبیح هرگونه تلاش جدید به منظور تجزیه بهره برداری میشود. البته نیازی به اینها نبوده و صندوق آرای آزاد بر خلاف روش انتخاب ریاست جمهوری فعلی و نمونههایی قبلی آن در این کشورمی تواند نتیجه را بدرستی رقم بزند. مبحث انشقاق در ایالات متحده آمریکا حرف تازه و نوظهوری نیست که در سال ۱۸۶۱ میلادی هم پیرو جنگ ایالات شمال و جنوب پیرامون تجارت آزاد و پیروزی آبراهام لینکلن در انتخابات ریاست جمهوری مدنظر بود تا کارولینای جنوبی پس از تحلیف رییس جمهور بلافاصله اعلام استقلال نماید و طولی نکشید که ۱۰ ایالت دیگر نیز به نافرمانی و هنجار شکنی پیوستند و ایالات هم پیمان آمریکا یا همان «CSA» را تشکیل دادند و با اعلان جنگ داخلی توسط لینکلن روبرو شدند که نتیجه آن کشتار هشتصد و پنجاه هزار آمریکایی و پیروزی لشکر رییس جمهور بود و جمهوری تازه تأسیس نیز منحل گردید. رویای تفکیک ایالات و تبدیل به کشورهای مستقل همچون قاره اروپا در تمامی صد و پنجاه سال گذشته در خاطره مردم آن باقی ماند تا بحران سال ۲۰۰۸ و ورشکستگی صدها بانک و شرکت در آن مقطع از زمان به وقوع بپیوندد و بیش از دو و نیم میلیون نفر بیکار شوند و گرسنگان آن در سال ۲۰۰۹ به عدد چهل و نه میلیون نفر برسند و آمریکا با تمام ید و بیضا خود مسیر توسعه منفی را طی کند که وسوسه رؤیایی برای ایجاد کشورهای جدید در ذهنها تداعی گردد زیرا نظام سیاسی به طور کل از هم پاشیده شده بود. با تشکیل جنبش «اشغال وال استریت» یا «۹۹ درصدیها» که سپتامبر ۲۰۱۱ روی کار آمد و به سرعت به یک قیام ملی مبارزه با نابرابریها در آمریکا تبدیل شد بار دیگر کلی نگری به صحنه آمد و بحث تجزیه به حاشیه رفت زیرا اشغال کنندگان بانکها و شرکتها با چالش گزینه جایگزین مواجه میشدند که چون نداشتند این نهضت هم با مارک فروپاشی به حاشیه رفت تا سرمایه داران تسلسلی همچنان در رأس کار بمانند. ورود متقلبانه دونالد ترامپ به دایره کاندیداتوری ریاست جمهوری حاصل تلاشهای پشت پرده سرمایه داران بارها گریخته از انشقاق بود تا به واسطه یک خودی جایگاه میخ تقلب را برای یک دوره هشت ساله دیگر محکم کنند. این انتصاب نه اتتخاب بلکه در قاب انتخاب سال ۲۰۱۶ را به زمان باز شدن زخمهای چرکین ۱۵۰ ساله تبدیل نمود و کالیفرنیا شصت و یک ممیز پنج دهم درصد از آراء خود را به هیلاری کلینتون اختصاص داد تا بار دیگر فریاد انشقاق آمریکا از هر سو بلند شود. حالا نوبت جنبش تجزیه طلب «آری کالیفرنیا» به شکستی بود که هیلاری از دونالد میخورد، بنابراین دولت محلی مجوز برگزاری رفراندوم را برای تجزیه میطلبد که البته نیازمند بود تا ۵۸۵۴۰۷ امضاء جمع آوری کند اما شایعه حدس به یقین دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا و حمایت آن از جنبش استقلال کالیفرنیا باعث شد که اعتبارها هم خدشه دار شوند. افزایش گام به گام و مجدد طرفداران تجزیه ضمن تحلیل اقدامات ترامپ طی سالهای ۲۰۱۷، ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ سرویس جهانی BBC را بر آن داشت تا به رسانهای کردن مقالهای به قلم «راشل نویر» و تبعات جدا شدن کالیفرنیا از آمریکا بپردازد. این مفسر در تحلیل خود مینویسد: «از دست دادن کالیفرنیا قطعاً ضربه سختی به اقتصاد آمریکا وارد خواهد کرد که این ایالت پنجمین اقتصاد بزرگ دنیاست یعنی وسیعتر از کل اقتصاد بریتانیا و مالیاتی که به خزانه دولت مرکزی میریزد از هر ایالت دیگری افزونتر است که با این اتفاق ارزش دلار سقوط خواهد کرد و ممکن است یورو و یوآن چین هم جای آن را در دنیا تصاحب کنند و با جدا شدن کالیفرنیا باید منتظر تجزیه دیگر ایالات متحده هم بود. اما پس از آن نوبت بزرگترین سکهونامی عالم برای آغاز انشقاق قطعی ینگه دنیا فرا میرسد که شیوع کرونا در ابتدای سال ۲۰۲۰ نوید آن را میدهد. اگرچه بعضی از طرفدارن ترامپ در آغاز از واقعهای که در چین میافتاد و سپس دامن غرب آسیا و بخصوص ایران را میگیرد خوشحال بودند اما نگرانی آنها زمانی شروع شد که اروپا هم زنگ آلودگی را به صدا درآورده تا با ارتباط تنگاتنگی که با آمریکا دارد این هدیه بابا نوئل را تقدیم آنها کند! امروز سران ایلات متحده و لابی گرگها در پوشش صهیونیست که در گل فرورفتهاند تنها راه چاره را انتظار میبینند تا هرآنچه را تخم نفرت در زمین شقاوت کشتهاند در آتش خشم طبیعت بسوزد و ویروسی میکرونی به نام کرونا زنگ کلیساها را برای اطلاع جهانیان از تجزیه ایالات متحده و ایجاد کشورهای کوچک و مستقل به صدا درآورد زیرا برای اولین بار در تاریخ آن بود که ظرف ۶ هفته اول سی میلیون نفر بیکار میشدند و آتش اختلافات درون حزبی شعله ور می گردید تا دولت را مجبور نماید برای حفظ اعتبارهای از دست رفته پیرامون آمارمبتلایان به ویروس کووید ۱۹ و تعداد مردگان دروغ بگوید و پارکهای شهر را به گورستان تبدیل و تریلرهای یخچال دار به سردخانه جهت نگهداری اجساد تغییر کاربری دهند و از نظر آمار فاجعه مقام یک جهان را به دست آورند و رئیس جمهور فاقد صلاحیت عقلی آن همچنان بر طبل ادعاهای خود پیرامون انتقال این ویروس از چین یاوه سرایی کند درحالیکه شایعه رونمایی از اولین بیمار کرونایی جهان طی روزهای آغازین دیماه گذشته در فرانسه قوت گرفته که نه به سفر رفته و نه از جایی بازگشته تیتر رسانه ها را به خود اختصاص می دهد که شاید حاصل عملیات پشت پرده تولید ویروس و میکربهای جدید در آزمایشگاههای همین کشور بوده است!
نویسنده: حسن روانشید