شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۵
کد مطلب : 106739
دودستگی ایجاد می‌کنند و از وحدت حرف می‌زنند!

اعتراف به اشتباه شجاعت می‌خواهد

اعتراف به اشتباه شجاعت می‌خواهد

می‌گویند حال و روز امروز و تحریمها را دلواپستان رقم زده‌اند، این دلواپستان چه قدرتی دارند که چه زمانی که دولت دارند و چه زمانی که دولت و مجلس را ندارند همه چیز از آنها نشات می‌گیرد؟! اصلا اگر چنین قدرتی وجود دارد چرا برخی از طیف مقابل دلواپسان به خود زحمت فراوان می‌دهند و هزینه های میلیاردی خرج می‌کنند که یک صندلی تصاحب کنند؟! چرا؟
سخنرانی های زیبایی در مدح آزادی بیان دارند، همچنین خیلی خوب از وحدت داشتن و فواید ایجاد نشدن تفرقه می‌گویند اما زمانی که پای خودشان و نقد خودشان وسط باشد آزادی بیان را به آنی قربانی کرده و هر نقد را خنجری می‌بینند که بر پیکره دولتشان وارد می‌شود! در عین حال وقتی نوبت به خودشان برسد که وحدت را رعایت کنند برای اینکه نمی توانند پاسخگوی وعده های بر باد رفته باشند، منافع حزبی را بر منافع عمومی اولی‌تر دانسته و بیخیال پز وحدت ملی و اتحاد شده و دکمه نقدهایشان را روشن می‌کنند و تا می‌توانند بر طبل ایجاد دودستگی می‌کوبند، قصدشان تخریب جامعه و ایجاد فضای نفوذ برای دشمن نیست، حتی قصدشان اعمال دیکتاتوری و نداشتن آزادی بیان هم نیست اما چه کنند که این باورها قیمت دارد و وقتی قیمتش قربانی شدن احزابشان باشد توان پرداخت این قیمت را به پای منافع ملی ندارند و ناگزیر منافع عمومی را قربانی منافع حزبی می‌کنند.

دلواپسان مقصرند نه طلبکار!
بعد از سخنرانی رئیس جمهور و انتقاد از رسانه های منتقد برای ندیدن دستاوردهای دولتش در کسب سه پیروزی در دادگاه لاهه، حالا همانهایی که دم از ضرورت وحدت در مقابله با دشمنان می‌زدند و می‌گفتند نباید انتقاد کرد تا دشمن پررو و گستاخ شود، به جای شلیک به دشمن، خودی‌ها را هدف گرفته و گلوله‌های‌شان را رو به کم‌ اثرترین افراد در حال و روز امروز نشانه رفته اند، داریوش قنبری در این زمینه روز گذشته به ایلنا گفته که:«آنهایی که همه تلاششان را برای تضعیف تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به کار بستند و پس از برجام هم با کارشکنی بهانه به دست دشمنان دادند حالا دلواپس شده و دولت را مسبب همه مشکلات می‌دانند. این افراد در آن مقطع به جای آنکه به منافع ملی فکر کنند رنگ جناحی و سیاسی به توافق هسته‌ای دادند و به رغم هشدار دلسوزان کشور که هشدار می‌دانند در جهت امیال دشمنان حرکت نکید؛ مخالفت‌ها و سنگ‌اندازی‌هایی کردند که به نفع آمریکا، اسرائیل و مخالفین منطقه‌ای تمام شد. نهایتا هم همین کارشکنی‌ها در حوزه عملی و تبلیغاتی بهانه به دست دشمنان داد تا با عنوان اینکه ایران به روح برجام پایبند نبوده است از برجام خارج شوند.»
این نقیض گویی از سوی فعال اصلاح طلب به قدری عجیب و غیرقابل باور است که نمی توان درباره آن چیزی گفت و تنها باید سکوتی الهام بخش کرد و به افق خیره شد و تنها او و همه موافقان نظریاتش را به گزارشات آژانس بین المللی انرژی اتمی حواله داد و از آنها خواست همه تاییدیه‌هایی که از روز نخست اجرای برجام تا کنون توسط این آژانس صورت گرفته که نشان می‌دهد علی رقم هشدارهای دلواپسان و .. دولت در مسیر انجام تعهدات برجامی گام برداشته را مرور کنند تا متوجه شوند که همه فریادهای دلواپس و منتقد و ... تاثیری در اجرای برجام نداشته، البته در کنار این مرور لطفا صدای منتقدان در امریکا و اروپا را هم بشنوید و ببنید که آنها مانند کره شمالی با برجام رفتار نکرده و همه در حمایت از دولت هم صدا نبودند!!!!
اینکه این فعالی سیاسی اصلاح طلب که طیف سیاسی اش دغدغه آزادی بیان را داشته چطور حاضر است منتقدان را خاموش کرده و در موقعی که کار دست خودشان است دیکتاتوری محض در قبال تصمیماتشان حاکم شود خود جای تاملی عمیق به آنچه طیفشان شعارش را می‌دهد دارد و بس!
در این بین علی مطهری هم به عقیده قنبری گفتند که این طیف(دلواپسان) در شکل‌گیری وضعیت کنونی کشور مسئول هستند اما حالا طلبکارانه با دولت برخورد می‌کنند که گویی دولت مسبب تمام مشکلات کشور است. مشکلات کنونی کشور نه تنها نتیجه عدم درک درست این افراد از شرایط بین‌المللی در دولت یازدهم و دوازدهم است بلکه آنها با همین عدم درک و ترجیح منافع جناحی خود بر منافع ملی در دولت قبل نیز باعث شکل‌گیری تحریم‌های فراوانی علیه کشور شدند!!!!!
اگر این سخنان را علی مطهری هم مهر تایید زده باشند به او هم همین توصیه را می‌کنیم تا یکبار دیگر روندهای صورت گرفته و مستندات قانونی و تطبیقی را مطالعه کنند!
جناب قنبری در آخر مصاحبه هم به همه توصیه کرده‌اند که گذشت داشته باشیم!!! ما هم می‌گوییم چشم اما خوب است همه توصیه‌ها قبل از بیان از خود شروع شود و بعد رنگ و بوی نصیحت و توصیه بگیرد.

اگر ..... از پس تحریم‌ها برمی‌آییم
اما در ادامه این روند جالب برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز مصاحبه ای اتفاقا با همان خبرگزاری که با جناب قنبری داشت، داشته اند و گفته اند که اگر برخی همراهی کنند از پس تحریمها بر می‌آییم و این برخی را با منتقدان و صدا و سیما معنی کرده اند!
محمدهاشمی هم در این گفت و گو به جای تاکید بر وحدت و اعلام دشمنی های غربی‌ها به عنوان عامل اصلی تحریم اینطور گفته که «اگر مجلس و صدا و سیما همراهی کنند و سیاه‌نمایی نداشته باشند قطعا از پس تحریم‌ها برخواهیم آمد اما اگر سیاه‌نمایی کنند قطعا شکست می‌خوریم.»
بر این اساس توپ را در دروازه خودی شوت کرده به جای اینکه در اتفاق غیر معقول و غیر انسانی پیش آمده بخواهد طرف غربی را عامل دانسته و او را متهم کند و تلاش داشته باشد با ایجاد وحدت نقشه های شوم آنها را نقش بر آب کند همه چیز را بر گردن خودی‌ها می‌اندازد.

هیچ سیاستمدار باوجدانی پیگیری برجام را به قیمت ذلیل شدن ایران برنمی‌تابد
اما در مقابل این سخنان سید مصطفی میر سلیم گفت و گوی مفصلی را با یکی از خبرگزاری‌ها انجام داده و گفته که:«هیچ سیاستمدار باوجدان و باشرفی پیگیری برجام را به قیمت ذلیل شدن ایران برنمی‌تابد. اگر تعاملات خارجى دولت به گونه اى پیش رود که مثلا در جستجوى رفع برخى از مشکلات مادى روزمره، آزادگى مردم ما را خدشه‌دار کند و نوعى وابستگى اسارت بار براى این نسل و نسل‌هاى آینده، برخلاف آرمان‌های انقلاب اسلامی، به وجود آورد یعنى در واقع دستیابى به نوعى توسعۀ مادى آنى به قیمت کند شدن یا توقف پیشرفت نهایى ما بینجامد، انحراف شکل گرفته است و باید در مقابل آن ایستاد و منافع آنى را فداى آرمان‌ها کرد پیگیری برجام را به قیمت ذلیل شدن ایران در مقابل آمریکا هیچ سیاستمدار با وجدان و باشرفی برنمی‌تابد.»
این رفتار میرسلیم در همه موارد مشابه هم برخواسته از نوع نگاه حزبشش به منافع عمومی باشد جای تقدیر دارد

نتیجه نهایی
آنچه در انتهای این متن باید نوشته شود نه گلایه از دولتی‌ها و اصلاح طلبان است و نه دفاعیه از دلواپسان و منتقدان برجام، در آخر این متن همه احزاب را به دفاع از حقوق مشروع ملت و دیدن منافع عمومی ارجاع داده و از آنها می‌خواهیم اگر شجاعت اعتراف به اشتباهات خود را ندارند برای مبری دانستن خود و حزبشان دستشان را به سوی یکدیگر دراز نکنندو جامعه را به دوقطبی نکشانند تا دشمن از داخل همین شکافهایی که خودی‌ها ایجاد می‌کنند نفوذ کرده و به مردم آسیب بزند. وگرنه انتقاد در چارچوب قانون حق طبیعی هر حزب و جناحی است و نقد منصفانه هیچگاه پیامدهای وخیمی برای هیچ ملتی نداشته و آنچه پیامدهای وخیم می‌آورد، دیکتاتوری پنهان در افکار روشنفکرنماها و نادیده گرفتن اشتباهات خودی و بزرگ کردن اشتباهات مخالفان حزبی است و بس. 

نویسنده: مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdcds90fnyt0z56.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی