جامعه‌اسلامي دانشجويان دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد در رابطه با ديدار روز شنبه 14 آذر خود با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام كه در تالار آيينه حرم رضوي برگزار شد، نامه سرگشاده‌اي را خطاب به وي نوشتند كه متن اين نامه به شرح ذيل است؛ بسم الله الرحمن الرحيم انما اموالكم و اولادكم فتنه، والله عنده اجرعظيم (تغابن، 15) پس از گذشت بيش از 2 هفته از ديداراعضاي جمعي از دانشجويان دانشگاه‌هاي خراسان با آيت الله هاشمي رفسنجاني و شنيدن مستقيم و بي‌پرده آنچه از ايشان از رسانه‌ها در مورد مسائل اخير كشور نقل قول مي‌شد، بسي ديرهنگام، دفتر ايشان با دراختيارگذاشتن متن جلسه، مهر تاييدي بر تمام سخنان آقاي هاشمي منقوش نمود، هرچند كه رندانه در برخي از جملات آن جلسه و ان شاء الله ناخواسته دست برده است. لكن در فراري روبه جلو، "روايت و نت‌برداري " جمعي از دانشجويان جلسه را مورد كندوكاو قرارداده، دريغ از آنكه به اذعان خويش جهت تاريخ نويسي(= سازي) 5 سطر عربي روايت سيدبن طاووس را درلابه لاي سخنان آقاي هاشمي جاي داده است، يا سخنان "نماينده " جامعه اسلامي دانشجويان را با "عنوان و سمت دبيرجامعه اسلامي " آورده كه نشان از نگاه يكسويه آن دفتر نسبت به تشكل هاي ارزشي و انقلابي در دانشگاه‌ها دارد؛ حاشا به اين تاريخ نويسي؛ چه آنكه در سخن معروف "حكومت همه چيز را در دست دارد، پول، نيرو و رسانه دارد و بالاخره كساني را دارد كه در مواقع لزوم در خيابان‌ها جمع شوند. بسيج و سپاه را هم دارد كه خودشان از متن مردم برخواسته‌اند. در آن طرف هم عده زيادي از مردم هستند. دانشجو، دانش‌آموز، استاد، معلم، مدير، كارگر، كاسب، زن و مرد و ... كه بعضي‌ها ساكت و بعضي‌ها فعال هستند. " از جمله مشكوك " كه خودشان از متن مردم برخواسته‌اند " استفاده شده است، كه اگر هم به فرض محال درست باشد(به شهادت 10تن از حضار جلسه اين يك جمله را نشنيدند و بسيار بسيار غيرمحتمل مي‌دانند)، به هيچ وجه نمي‌تواند جملات قبل و بعدش را بهم ربط دهد؛ طرفه آنكه آنقدر در انتشار اين متن با دست پاچگي و ناشيانه اقدام كردند كه از غلط املايي آنها نيز نمي‌توان به راحتي عبور كرد. به عنوان مثال در ادبيات فارسي "برخاسته " از ريشه "خاستن " است و نه از ريشه "خواستن ". لكن هرچند كه به خاطر "دستمالي " نمي‌توان "قيصريه " را به آتش كشيد، به آن دفتر محترم توصيه مي‌گردد تا به جاي استفاده از كارمندان آماتور در بيانيه نويسي و ثبت اسناد و وقايع تاريخي، از انسان‌هاي متعهدي استفاده گردد تا ساير تاريخ اين مرز و بوم اين گونه تحريف نگردد. همچنين همانطوري كه آقاي هاشمي در آن جلسه در مورد آزادي رسانه‌ها اشاره كردند، از دفتر آيت ا... هاشمي درخواست مي‌كنيم تا فيلم آن جلسه بدون سانسور از صداوسيماي جمهوري اسلامي پخش گردد. لذا در ادامه مواضع جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه فردوسي و علوم پزشكي مشهد را به عموم مردم شريف ايران تبيين نماييم. 1- پس از رهنمودهاي داهيانه مقام معظم رهبري مبني بر " لزوم خودداري از شايعه سازي، شايعه پراكني و ايراد تهمت به روساي قواي سه گانه و رئيس مجمع تشخيص مصلحت " جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه‌هاي خراسان با حساسيت ويژه بر تاكيدات معظم له در جلسه‌اي به تبادل افكار و آرا با حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني در خصوص مسايل روز كشور برگزار نمود كه هدف از آن جلسه آشنايي اعضا با مواضع ايشان و تاحدي پرنمودن شكاف بين ايشان و نيروهاي مذهبي و انقلابي بوده است لكن برخلاف تاكيدات مقام معظم رهبري، صحبت‌هايي از آقاي هاشمي صادر شد كه حتي دوستداران و همفكران نزديك ايشان را ناراحت نمود زيرا كه در آن صحبت‌ها (كه لزومي به اين همه هزينه‌سازي براي نظام نبود) خبري از وحدت به چشم نمي‌خورد و به هيچ وجه نمي‌توان آنها را حمل به دلسوزي و حتي مصلحت براي نظام دانست. لكن برخلاف ميل باطني، برآن شديم تا به بخش‌هايي از صحبت‌هاي ايشان نقبي بزنيم، بخش‌هايي مهم كه ظاهرا جز وزيرمحترم اطلاعات، ديگران در اين خصوص سكوت نمودند. به نظرما اين سكوت به هيچ وجه زيبنده نبوده و نيست زيرا كه سخنان سنگين آنروز نشان از پشت پرده‌اي عميق از اختلافات اعتقادي و ماهوي به " فلسفه جمهوري اسلامي " دارد و ام المصائب مشكلات و اختلافات كنوني نيز در اينجاست. چه آنكه امروز كساني كه مليون‌ها سال نوري با افكارو بينش حضرت امام خميني(ره) فاصله دارند به جبر زمانه امروز داعيه دار خط امام‌(ره) گشتند و تنها راه خواب فروپاشي نظام را از رسوخ در ياران و نزديكان و بيت ايشان و در ايجاد پلوراليسم و نيز وارونه سازي حقايق مي دانند. آنچه كه مسجل است اينكه روا نبود جناب هاشمي با آن سابقه و عقبه ديروزين، اينگونه علمدار مقابله با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بسيج و دانشجويان مومن و بسيجي، فلسفه حكومت اسلامي و خط امامت ولايت فقيه گردد؛ لكن فقط و فقط با عنايت به منع مقام معظم رهبري از ورود به مقوله‌هاي چالش برانگيز و تنها پس از فروكش كردن جو خبري آن جلسه كذايي، نامه حاضر انتشار مي‌يابد زيرا كه قويا معتقديم اين سطور نه به قصد تخريب و تشويش بل به قصد تنبه و آگاهي دهي است. 2- جناب آقاي هاشمي شما دربخشي از سخنانتان، مقبوليت را شرط مشروعيت ولايت دانستيد تا جايي كه به نقل از روايتي از رسول ا...(ص) به حضرت امير(ع) پرداخته و اين كه " يا علي، تو حق ولايت داري اگر مردم قبول كردند جامعه را اداره كن ولي اگر قبول نكردند خودت را تحميل نكن " ! سپس با اشاره به حوادث انتخابات و تجمعات خياباني طراحي شده از سوي ماهواره ها و اربابان زر و زور و تزوير اين روايت را درلابلاي آن سخنان آورديد. هرچند كه دانشجويان نگارنده اين نامه سواد حوزوي ندارند و به صحت و سقم اين روايت بي اطلاعند، لكن فكر مي‌كنيم كه شما مثل تمام مسلمين به سير تاريخي صدر اسلام اشراف داريد، حتي اگر تاريخي‌هايي كه نه توسط شيعه بلكه توسط اهل سنت و حزب اموي جمع آوري گرديده؛ يك سوال بزرگ تمام تاريخ را شرمنده خود كرده است و آن اينكه اگر قصه بدين منوال است كه مي فرماييد پس علت آن همه جسارت و بي احترامي به ام ابيها حضرت زهرا سلام الله عليه چه بوده است؟ اصلا روند بيعت گيري از حضرت امير(ع) چگونه بوده است؟ مگر آن علي، علي‌اي نبود كه به گفته شما خود را تحميل نكرد؟ آيا اميرالمومنين(ع) در خانه نشست يا ايشان را خانه نشين كردند؟ آيا رواست كه شما نيز مانند محمدخاتمي براي خوشايند عده‌اي يا براي اثبات مدعايتان (باز هم در روز عيدغدير) اينگونه قضايا را به هم بپيچانيد؟ 3- جناب هاشمي، شما كه از مبارزان هسته اوليه نهضت اسلامي بوديد و بهتر از ما امام(ره) را مي شناختيد و لكن شايد كتاب ولايت فقيه ايشان را نيز شما مستقيم يا غيرمستقيم تدوين نموديد بهتر مي دانيد كه اين سخن از كيست: " اين توهم كه اختيارات حكومتي رسول اكرم(ص) بيشتر از حضرت امير(ع) بود، يا اختيارات حكومتي حضرت امير(ع) بيش از فقيه است باطل و غلط است. البته فضايل حضرت رسول اكرم(ص) بيش از همه عالم است و بعد از ايشان فضايل حضرت امير(ع) از همه بيشتر است، لكن زيادي فضايل معنوي، اختيارات حكومتي را افزايش نمي دهد. همان اختيارات و ولايتي كه حضرت رسول و ديگر ائمه صلوات ا... عليهم داشتند، خداوند همان اختيارات را براي حكومت فعلي قرارداده است " آقاي هاشمي، مگر نه اين كه تاريخ پرفراز و نشيب تشيع پر است از گردنكشي عوام و خواص بر راي و نظر ائمه شيعه عليهم السلام. به خصوص شيوع رويكرد واقفيه بر تشيع، همان دردي است كه جامعه امروز ما بدان مبتلاست. بوقلمون صفتاني كه آنروز بنا به حفظ منافعشان بر ولايت موسي ابن جعفر(ع) توقف نموده و امامت امام علي بن موسي(ع) را انكار نمودند، امروز كوس همراهي با امامشان پرده گوش فلك را پاره نموده ولي با نفاق پيچيده، خود را پشت سر ولي فقيه جاي داده‌اند و به قول شهيد بهشتي(ره) ولي فقيه را سپربلاي خويش ساختند. از طرفي به نخست وزيري امام(ره) فخرفروشي مي‌كنند و از ديگرسو بيانيه‌هاي دشمن شادكن داده وعليه انقلابي كه نتيجه سالها مجاهدت امام(ره) و خون جوانان و پيران وطن بوده تجمعات ضدانقلابي راه انداخته و موجب تزلزل امنيت ملي ايران سرافراز در منطقه و جهان شده‌اند. با رجوع به نظر امام(ره) كه در بالا ذكري بدان شد مگر غير اين است كه " خامنه‌اي خميني ديگر است؟ " مگر خط امام خامنه‌اي، جز خط امام خميني(ره) است؟ و مگر اختيارات حكومتي، همان اختيارات رسول ا... را بر عهده ولي فقيه نگذاشته؟ به واقع به نظر شما كه به عنوان دوبال نهاد رهبري هم بر كرسي رياست خبرگان تكيه زده‌ايد و هم رييس مجمع تشخيص مصلحت هستيد، القاي عدم مقبوليت و مشروعيت قدرناشناسي و ناسپاسي به حق رهبرفرزانه انقلاب نيست؟ تا جايي كه گفته ايد " اگر مردم ما را نمي‌خواهند كه حكومت كنيم ، ما مي رويم ". اين صحبت شما ما را به ياد تحريف سخن امام در هفته‌هاي گذشته انداخت. آنجا كه سخن امام كه " هاشمي زنده است، تا نهضت زنده است " را برعكس خواندند. اگر آقاي هاشمي قصد و آهنگ رفتن دارند بحثي نيست اما اگر اين انتظار پيش بيايد يا القا گردد كه بقاي نهضت امامت تشيع كه هدفي جز زمينه سازي براي ظهورقائم آل محمد(عج) ندارد، وابسته اشخاص است خود توهمي است بزرگ، چرا كه انقلابي كه با خون صدها هزارشهيد رنگين شد " اصلها ثابت و فرعها في السماء " 4- اينكه 30 سال است كه جلادان زمانه و آدمكش‌هاي بين‌المللي، نتانياهو، باراك، شيمون پرز، آمريكا وانگليس نفرت خود را از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج پنهان نمي‌كنند و سعي در القاي شكاف در حاكميت مي‌نمايند بحثي نيست، اما چه شده است كه رياست مجمع تشخيص مصلحت، در ديداري رسمي كه به اعتقاد خودشان رسانه‌هاي خارجي اخبار ما را از ما بهتر انعكاس مي‌دهند، همان حرف‌هاي 30 ساله جهانخواران را القا كند و تئوريزه و بومي‌سازي كند جاي بسي تعجب است. آقاي هاشمي، مگر بسيج جداي از مردم كوچه و بازار است؟ جداي از دانشجو و نخبه و طلبه و كارگر است؟ مگر امام(ره) نفرمودند " اگر سپاه نبود كشور هم نبود " و الان هم غير اين است كه اگر سپاه نباشد اين گرگ‌هاي درنده انقلاب را زير پنجه‌هاي خود له مي‌كنند و رحم به چپ و راست و تندرو و كندرو نمي كنند؟ لااقل يك نگاهي به مواضع گذشته تان درباره بسيج و سپاه بيندازيد! در خلاف گويي كساني كه اخبار دانشگاه‌ها را يك‌‌سويه و جهت دار به شما مي‌رسانند، پاسخ دندان شكن دانشجويان بسيجي در روزهاي 16 آذر تا كنون كافي است و نيازي به تشريح ندارد. 5- آقاي هاشمي، يكي از دغدغه‌هايتان آرام نبودن جو دانشگاه‌ها براي سخنراني وزرا بود. البته ما كه مي‌دانيم چه دست‌هاي فتنه‌گري اين خط‌دهي‌ها را به پادوهاي سوروس در دانشگاه‌ها داده است. احتمالا يا حتما روي صحبت آن روزتان به سخنراني‌هاي مهندس صفارهرندي وزيرسابق ارشاد بوده است و اين را نگفتيد كه چگونه با آن‌همه توطئه شعبان بي مخ‌هاي افراطي، ايراد سخن كرد، ولي ايكاش "شما " اين بحث را مطرح نمي‌كرديد. لااقل ما يادمان نرفته خاطره پخش مستقيم سخنراني 15 خردادتان را در حرم حضرت معصومه(س). هنوز تصوير زيرمشت و لگدگرفتن طلبه سوالگر آن‌هم در صحن حرم حضرت معصومه و در مكان درس و بحث حوزه علميه قم از يادمان نرفته. آقاي هاشمي، آيا جرم پرسيدن يك سوال يا حتي اعتراض در حوزه علميه از شما 300 ضربه شلاق است؟ زنداني شدن و زيرمشت و لگد گرفتن است؟ تعقيب شدن تمامي خانواده اعم از پدر و مادر و برادران و خواهران است؟ با اين حال خدابيامرزد پدر مهندس صفارهرندي را كه زيرمشت و لگد مي‌رود و صحبت مي‌كند. آقاي هاشمي شما صحبت از آزادانديشي و دانشگاه كرديد. دفعات گذشته با نامه و خصوصي درخواست حضورتان را به دانشگاه مشهد نموديم. اين‌بار علني خواهشمنديم تا به دانشگاه بياييد و اين‌بار به جاي مهندس صفارهرندي شما در تريبون آزادمان شركت كنيد! يا حداقل فرزندانتان مهدي يا فائزه تا بر شما ثابت گردد كفه دانشگاه و دانشجويان در كدام جهت و جريان سنگين‌تر است. 6- آقاي هاشمي، اينكه دغدغه قبلي‌تان از ايجاد انفجارهاي آتش‌فشان‌ها و خاكسترهاي آتش فشاني و زغالي و دود و گرد وغبار در آن نامه پرمهرومحبت به رهبري ثابت شد، ما را نيز اخيرا به غصه‌ها و دغدغه‌هايتان حساس نمود به ويژه دغدغه اخيرتان در خصوص گسترش تجمعات در دبيرستان‌ها و خانم‌ها و دختران دانشجو و كارگران و اينكه اين دغدغه‌هايتان قانوني است يا فراقانوني ما در مقام قضاوت نيستيم. اما در اين بين دغدغه تان نسبت به كارگران و كارگاه‌هاي توليدي از آن حرف‌ها بود. دوصد حيف كه از حوصله خواننده خارج مي شود و اين مقال را ياراي گنجايش اين همه دغدغه نيست، ولي براي اثبات مدعايتان يك پيشنهاد را مطرح مي سازيم و آن چيزي نيست جز سفرمشترك شما و دكتراحمدي نژاد به مناطق محروم كشور و با كارگران و اقشار مستضعف به خصوص روستاهاي ديارتان بهرمان رفسنجان و نشستن با مردم زجركشيده و مستضعف، تا برشما ثابت گردد مردم ما در كدامين خط اند؟ در صف مديريت صادقانه و معتقد به ولايت فقيه؟ يا در خط اشرافي گري متمرد به امر ولي فقيه؟ 7- آقاي هاشمي در آن جلسه نقل كرديد كه "مهدي ما پولي ندارد كه به كسي بدهد! " از آنجا كه به سخن شما اعتماد داريم پس اين چه پولي است كه فرزندتان 3 ماه با آن در لندن و بيروت و ... به سر مي‌برد؟ آيا نان خالي مي خورد؟ آيا پول دانشجويان دانشگاه آزاد است؟ پول باغ پسته پدري است؟ پول بيت المال است؟ نان بازو خوردن است؟ پول نفت است؟ چه؟ آقاي هاشمي شما را به اين آيه قرآن يادآور مي شويم كه " المال و البنون المذله " شما را به حرف امام راحل قسم مي دهيم كه "پشتيبان ولي فقيه باشيد تا به مملكت آسيبي نرسد "
https://siasatrooz.ir/vdcdsj0s.yt0xj6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی