بن زاید ولیعهد سعودی که همچون بن سلمان همتای عربستانیاش به دنبال پادشاه شدن زودهنگام است و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نیست پنجشنبه روابط رسمی با رژیم صهیونیستی را اعلام کرد. این اقدام هر چند که در ظاهر یک شکست برای فلسطینیها و پیروزی برای رژیم صهیونیستی عنوان میشود اما بررسی دقیق و ریشه این مسئله چند نکته مهم را نشان میدهد. نخست آنکه این اقدام نقاب از چهره منافقانه امارات و برخی کشورهای عربی برداشت. آنانی که در ظاهر ادعای حمایت از فلسطین سر میدانند و در خفا با صهیونیستها زد و بند می کردند. اکنون فلسطینیها آشکارا خیانتکاران را می شناسند و دیگر دلبسته وعدههای آنها نمیشوند. دوم آنکه ادعای امارات سازش برای مقابله با حملات صهیونیستها به فلسطین و لغو طرح اشغال کرانه باختری بوده است حال آنکه نه تنها چنین مسئله ای روی نداده بلکه از یک سو صهیونیستها بمباران غزه را تشدید کردهاند و از سوی دیگر طرح اشغال کرانه باختری استمرار دارد. سوم آنکه این اقدام امارات با محکومیت گسترده ملتها و بسیاری از دولتهای اسلامی و غیر اسلامی مواجه شد که بیانگر حمایت های گسترده جهانی از آرمان فلسطین است. این مسئله می توان پشتوانهای برای فلسطین جهت رویکرد به انتفاضهای جدید باشد بویژه اینکه آنها دریافتهاند مقاومت تنها گزینه برای احقاق حقوقشان است و سازش در نهایت ذلتی همچون ذلت امارات را به همراه خواهد داشت. بر این اساس میتوان گفت که اقدام امارات هر چند خساراتهایی برای فلسطین به همراه دارد اما در نهایت دستاوردی بزرگ به نام افشای خیانتکاران به فلسطین و تکیه بر مقاومت به عنوان تنها راه مقابله با اشغالگران به همراه داشته است. بر این اساس میتوان گفت چنانکه سال ۱۹۸۲ مقاومت لبنان و در سال ۲۰۰۰ انتفاضه بزرگ فلسطینیها شکل گرفت اکنون نیز مقاومتی به وسعت جهان اسلام علیه سازشکاران و در حمایت از فلسطین شکل میگیرد که زمینه ساز آزادی فلسطین به پایتختی قدس شریف خواهد بود.
نویسنده: فرامرز اصغری