مطابق آمارها، کودکآزاری در کشور رو به رشد نهاده و متاسفانه مرگهای حاصل از این رفتار نیز افزایش داشته است.
«سارینای ۱۰ ساله قربانی مادر بیرحم شد»، «کودک ۵ ساله ساوجی زیر شکنجههای مادر بیرحم جان باخت»، «پریای ۵ ساله بر اثر آزارهای جنسی به کما رفته و جان باخت»، «کیمیای ۷ ساله بیش از ۷۰ بار تحت آزار جنسی توسط ناپدریاش قرار گرفت». روزی نیست که یکی از این خبرها از رسانههای مختلف به گوشمان نرسد و از شدت افسوس و ناراحتی به خود نپیچیم.
اخیرا، حسین اسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور با اشاره به آخرین وضعیت کودکآزاری در کشور، اظهار کرد: براساس گزارشهای دریافتی میزان کودکآزاری در ۶ ماه سال ۹۶ نسبت به زمان مشابه در سال گذشته افزایش یافته است.
وی تصریح کرد: طبق آمار گرفته شده در سطح کشور در ۶ ماه ابتدایی سال ۹۶ در حوزه کودکآزاری، تعداد تلفنهای ثبت شده از طریق (خط ۱۲۳ ) ۸ هزار ۴۷۸ تماس، خدمات سایر ۵ هزار ۶۷۲ مراجعه و مرکز مداخله در بحران یک هزار و ۱۹۳ بوده است.
تعریف کودکآزاری چیست؟
کودکآزاری عبارتست از آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان ویا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک بهدست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند. معمولا کودکآزاری نتیجه بحرانی خانوادگی است و معضلی محسوب میشود که روز به روز در جامعه در حال گسترش است.
آزار رساندن به کودک یا همان کودکآزاری عملی است که از طرف بزرگترها متوجه کودک میشود و یکی از عوامل مهم آن احساس مالکیت والدین بر فرزندانشان میباشد که سبب میشود جهت تنبیه یا مانع شدن از کاری اشتباه توسط کودک به هررفتاری که میخواهند با کودک برخورد کنند.
طبق دیدگاه جامعهشناختی، پدر و مادرها چون کتک در کوتاهمدت جواب میدهد به آن روی میآورند اما در واقع کتک زدن در درازمدت پیامدهای بسیار جدی دارد و نه تنها موجب بهبود رفتار کودک نمیشود، بلکه رنجش و میل به انتقام را در کودک تقویت میکند. بچههایی که کتک میخورند، اصولاً آنهایی هستند که سایرین را کتک میزنند.
تعریف سازمان جهانی بهداشت از کودکآزاری
سازمان بهداشت جهانی در تعریف کودکآزاری آورده است: «آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افراد دیگر که نسبت به او مسئول هستند. به عبارت دیگر هرگونه رفتار یا نارسایی از طرف والدین یا هر کسی که سرپرستی کودک را به عهده دارد که منجر به مرگ کودک، صدمات و آسیبهای روحی، آزارهای جنسی یا استثمار کودک شود، کودکآزاری تلقی میشود. اگرچه کودکآزاری میتواند در محیط خانه یا خارج از آن اتفاق افتد، اما اکثر مطالعات نشان میدهد حدود۷۰ درصد کودکآزاریها در محیط خانواده صورت میگیرد».
طبق یک تحقیق پایاننامهای که در سال ۱۳۸۲ انجام شده است: عواملی چون: ناخواسته به دنیا آمدن فرزندان، تعداد زیاد فرزندان، بیسوادی والدین، اعتیاد والدین، تنبیه والدین در کودکیشان در ایجاد کودکآزاری مؤثر است. ۵۶ درصد کودکان آزار دیده دختران و ۴۴ درصد پسران هستند. ۴۴ درصد از موارد کودکآزاری توسط پدران و ۱۲ درصد توسط مادران صورت میگیرد.
فشارهای عمومی و محل، مواجه شدن با یک بچه عقبمانده یا بچهای با اختلال رفتاری، خاطره شخصی از مورد آزار قرار گرفتن (ضربه روحی و آسیب دوران کودکی)، استفاده از الکل و داروهای روانگردان، اختلافات زناشویی، بیکاری و مشکلات اقتصادی از عمدهترین دلایلی هستند که دست به دست هم میدهند تا یک کودک مورد آزار قرار بگیرد.
یکی از علتهای قابل ملاحظه این است که افرادی در گذشته مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند زمانی که خودشان والدین یا مراقب میشوند، بیشتر از سایرین تمایل به تکرار این عمل دارند. بهعلاوه بسیاری از اشکال آزار و سوءاستفاده از نادانی، انزوا و بیتوجهی والدین نشأت میگیرد. گاهی اوقات فرهنگ (اعتقادی) سنتی باعث آزار میشود.
علت میل به کودکآزاری چیست؟
در یک مطالعه، محققان به مدت سه سال زنانی را که در کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته بودند پیگیری کردند و متوجه شدند که ۷۰ درصد آنها با کودکان خود بدرفتاری میکنند و یا بهصورت ناکارآمد از کودکان خود مراقبت میکنند، در حالیکه مادرانی که مورد بدرفتاری قرار نگرفته بودند، با کودکان خود چنین رفتاری نداشتند.
علاوه بر این عواملی مانند ناآگاهی والدین از رفتار درست با فرزندان، بیکاری، اعتیاد و مشکلات خانوادگی از مهمترین عوامل بروز و شیوع گسترده این معضل اجتماعی در ایران عنوان شدهاند.
کارشناسان حقوق کودک در ایران میگویند علت اصلی بروز کودکآزاری، غفلت و کمتوجهی والدین و جامعه به کودک است. تحقیقاتی که در فاصله سالهای ۹۰ تا ۹۲ انجام شده نشاندهنده این است که مرگهای ناشی از کودکآزاری جسمی ۸۷ درصد در بین کودکان زیر پنج سال و ۶۵ درصد در بین کودکان زیر یک سال بوده است.
براساس ماده ۱۹ پیماننامه حقوق کودک، دولتهای عضو ملزم میباشند تمام اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند تا از کودکان در برابر تمام اشکال خشونت جسمی، روانی، آزار یا سوءاستفاده، بیتوجهی یا سهل انگاری، بد رفتاری یا بهرهکشی از جمله سوءاستفاده جنسی در حین مراقبت والدین یا والد، سرپرست یا سرپرستان قانونی یا هر شخص دیگری که مسئولیت مراقبت از کودک را به عهده دارد، حمایت کند. کودکآزاری جسمی، بدرفتاری عاطفی آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روانشناختی، رفتار و رشد کودک را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و بهرهکشی اقتصادی که بیشتر آن را در جامعه خودمان تحت هنوان کودکان کار مشاهده میکنیم که مراقبان کودک جهت کسب درآمد با فشار اوردن به کودک و تحمیل انجام کارهای مختلف، از او بهرهکشی مالی میکنند از جمله انواع کودکآزاری است.
کودکآزاری جنسی هم که اخیرا در جامعه ما زیاد سر و صدا به پا کرده است و هر روز یکی از مواردش نمایان میشود و جامعه جز تاسف خوردن و همدردی کار دیگری نمیکند در حالی که باید برای پیشگیری از تکرار اینگونه موارد کارهایی اساسی شود.
امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به اینکه کودکآزاری جسمی ریشهای تاریخی دارد و در گذشته زدن کودک عادی و حق والدین محسوب میشده است، گفت: کودکآزاری پدیدهای است که متعلق به همه دنیاست و در کشورهای غربی هم بیشتر از کشور ما مشاهده میشود. وی کودکآزاری و هر پدیده اجتماعی را چندعلتی دانست و افزود: بیبرنامگی مسئولان، محرومیت جنسی، فقر، اعتیاد، بیسوادی از جمله عوامل کودکآزاری محسوب میشود. البته کودکآزاری در گذشته هم وجود داشته اما در خفا بوده که امروز به مدد رسانهها خبرهای آن به صورت فوری منتشر میشود.
این جامعه شناس با بیان اینکه آگاهی بخشی، آموزش، رفع محرومیت و بیکاری از جمله عواملی هستند که کودکآزاری جسمی را کاهش میدهند؛ اظهار کرد: به خاطر فروریختن ارزشها و باورها دچار بیماری فرهنگی شدهایم و همه این عوامل منجر به افزایش کودکآزاری شده است.
قرایی مقدم با تاکید بر اینکه جامعه ما بیمار است گفت: اراده آزاد وجود ندارد و این شرایط اجتماعی است که انسان را مجبور به کاری میکند. تا وقتی که این عقیده وجود دارد که خود انسان این کار را انجام میدهد و نظام اجتماعی مقصر نیست این پدیده افزایش پیدا میکند.
در پایان گفتنی است که هرچند کودکآزاری جنسی این روزها سوژه رسانههای مختلف شده است و ذهنیت جامعه به آن حساس شده اما شاهد هیچگونه برخورد و حساسیتی با موضوع کودکآزاری جسمی و عاطفی در محیط خانواده و البته آموزش و پرورش و کودکآزاری اقتصادی که در مورد بچههای کار صدق میکند نیستیم.
به نظر میرسد رسانههای همگانی باید در زمینه آگاه کردن خانوادهها برای تربیت صحیح فرزند به دور از هرگونه آزار جسمی، برنامههایی آموزشی را تدارک ببینند و البته اورژانس اجتماعی و بهزیستی هم با اطلاع دادن اینگونه موارد به دستگاههای قانونی کشور، زمینهساز برخورد با کودکآزاران شوند.(باشگاه خبرنگاران)