سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۴
کد مطلب : 113227

دری را شکستند که تا دیروز بر آن بوسه می‌زدند !

دری را که تا دیروز می‌بوسیدند و غبارش را سرمه چشم هایشان می‌کردند، امروز شکستند! این واقعیت دینداری برخی از مدعیان است که متاسفانه در تاریخ

دری را که تا دیروز می‌بوسیدند و غبارش را سرمه چشم هایشان می‌کردند، امروز شکستند! این واقعیت دینداری برخی از مدعیان است که متاسفانه در تاریخ مواردی از این دست کم ثبت نشده. مواردی که توسل به ظواهر دینی باعث شده تصویری نادرست از " انسان دین دار " در اذهان شکل بگیرد.
هر چند در کل، کارنامه دین ورزی حوزه های علمیه شیعی در قیاس با روحانیت قرون وسطایی کلیسا یا سایر مذاهب اسلامی از این لحاظ بسیار روشن تر بوده و بر خلاف برخی دیگر از مذاهب است که در اذهان انسان امروز اساسا تداعی‌گر جهل و خرافه اند، اما شوربختانه در تاریخ نهادی همه ادیان و مذاهب از جمله مذهب شیعه نیز از این دست جهالت های مقدس و تاریک اندیشی کم و بیش همیشه وجود داشته و دارد.
اما نکته بسیار مهم و مغفول مانده که به بهانه بروز این نوع دین ورزی ظاهرگرایانه شایسته یادآوری است اثرات مثبت انقلاب اسلامی در تحول عمیق باورهای دینی و پیراستن آن ها از این ناخالصی ها و دشمنی های عنادورزانه با عقل و عقلانیت است. به دلیل غلبه گفتمان سیاست در نقدهای اجتماعی کمتر کسی از پژوهندگان و منتقدان جمهوری اسلامی از زاویه فرهنگی به این موضوع اشاره می کند که اگر انقلاب اسلامی در ایران رخ نمی داد و دین و نهادهای دینی دستی از نزدیک بر آتش سیاست و حکومت نمی بردند این تحول در اندیشه شیعی شاید که با تاخیر بسیار بیشتری رخ می داد. انقلاب اسلامی به رهبری یک فقیه اصولی و عارف مشرب موفق به تاسیس یک حکومت دینی شد و این امر علیرغم همه دشواری ها و پیچیدگی های مربوط به این امر بی سابقه در دوران غیبت معصوم و با وجود کاستی های آن ( چیزی که دائماً بر زبان و قلم منتقدان جمهوری اسلامی جاری است) در این زمینه منجر به عقل گرایی بیشتر در باورهای اسلامی شد. اگر تا دیروز در حوزه های علمیه ما برخی در برابر بسیاری از مظاهر جدید با توسل به ظاهرگرایی نوعی مقاومت از خود نشان می دادند یا حتی زبان به طرد و لعن می‌گشودند، امروزه این نوع بینش دینی عمیقا و وسیعا مورد انتقاد و سرزنش خود عالمان دینی قرار می گیرد. متاسفانه برخی روشنفکران همین گسترش و تعمیق عقلانیت باورهای دینی را هم بعضا به حساب گسترش سکولاریسم و عرفی شدن دین گذاشته اند و آن را به عنوان میوه تلخ تجربه جمهوری اسلامی معرفی می کنند!
این دسته از متفکران شاید متوجه نیستند که بینش مسیحیت کلیسایی را در این نقد خود مفروض گرفته اند. در رویکرد مسیحیت کلیسایی هر نوع توجه اهل دین به امورات دنیوی، دین را از حالت آسمانی و خالص خود تهی می کند و به جای توجهات اخروی توجهات دنیوی و عرفی را می نشاند. بنابراین اولیای دین باید همواره دامن کشان از این ورطه خطرناک عبور کنند و دامن خود را به دنیا آلوده نکنند! بماند که تاریخ درباره همین اولیای آسمانی دینی موارد عجیبی از دنیادوستی و دنیاپرستی را ثبت کرده است! بنابراین با وجود اذعان به کاستی ها و نقصان های موجود در یک تجربه جدید سیاسی یعنی جمهوری اسلامی، آن هم در دوران مدرن، باید منصفانه بر اهمیت آن در تاثیرگذاری بر حوزه معرفت دینی نیز اذعان کرد. نوع مواجهه رهبری دینی- سیاسی در جمهوری اسلامی، در قامت ولی فقیه، هیچ نشانی از جهل مقدس نداشته و ندارد و علیرغم تبلیغات سنگین رسانه های غربی این نوع دین ورزی جاهلانه در "جمهوری اسلامی" جایی ندارد. الف 

نویسنده: علی اباذری 

https://siasatrooz.ir/vdcdxs0f5yt0fx6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی