سالها پیش یعنی سال ۱۳۷۶ هنگام انتخابات ریاستجمهوری که رقابت میان دو طیف چپ و راست آن زمان و اصلاحطلبان و اصولگرایان اینزمان برگزار شد، به دستاندرکاران ستاد انتخاباتی دوستان راست سنتی توصیهای کردم.
شاید برخی از نامزدهای انتخابات بهویژه انتخابات ریاستجمهوری تصور میکنند که اگر هرچه تبلیعات پر خرج و چشم پُر کن داشته باشند، میتوانند از اقبال بیشتری برخوردار شوند.
چنین تبلیغاتی شاید در کشورهای غربی و سرمایهداری به خوبی جواب بدهد و مردم را برای رأی دادن به نامزدی که تبلیغات پرهزینهای انجام داده ترغیب کنند اما در کشوری همچون ایران نمیتواند ملاک مردمپسندی برای جمعآوری رأی باشد.
نامزدهایی که خود را برای برگزیده شدن وارد عرصه رقابت انتخاباتی میکنند، سعی و تلاش زیادی را به خرج میدهند تا بتوانند در میان مردم محبوبیت به دست آورند.
محبوبیت برای آنها رأی به همراه خواهد داشت، اما آیا تبلیغات پر خرج و بیحساب و کتاب در شرایط اقتصادی کنونی میتواند مردمپسند باشد؟
شاید برخی از نامزدها تصور کنند که عقل مردم به چشمشان است، اگر ببینند که یک نامزد برای تبلیغات خود خوب پول خرج میکند، به این معنا است که اگر رئیسجمهور شود همین راه و روش را در دولت خود ادامه خواهد داد.
اما این تصور غلط و اشتباهی است، چرا که شرایط اقتصادی موجود که بخش زیادی از آن به خاطر مدیریت اقتصادی گذشته و حال کشور است و بخشی دیگر مربوط به تحریمهای اقتصادی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی است که علیرغم توافق هستهای همچنان ادامه دارد.
نامزدهای کنونی انتخابات ریاست جمهوری باید باور داشته باشند که روشهای تبلیغاتی پرهزینه و پر زرق و برق نمیتواند همه اقشار جامعه را به این نتیجه برساند که هر کدام تبلیغات بیشتری دارند پس بهترین هستند.
اتفاقاً اگر افکار عمومی ببیند کاندیدایی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تبلیغات پرخرجی دارد، از خود میپرسد «هزینه این تبلیغات از کجا آمده است؟»
اگر تبلیغات انتخاباتی در ایران هر چه کمهزینهتر و سنتیتر باشد، درصد موفقیت آن هم بیشتر خواهد شد، البته میتوان از ظرفیتهای تبلیغات در شبکههای مجازی که هزینه زیادی هم ندارد بهره برد.
مردم اکنون در شرایط اقتصادی مناسبی قرار ندارند، در چنین شرایطی قطعاً در میان افکار عمومی جامعه جایز نیست که نامزدی برای تبلیغات خود هزینههای میلیاردی داشته باشد که شاید بتواند رئیس جمهور شود.
آیا میتوان پذیرفت که هدف وسیله را توجیه میکند؟ شاید برخی باشند که با این نظریه موافق باشند، اما باید پذیرفت برای رسیدن به یک هدف متعالی که در آن خدمت به کشور و جامعه نهفته است، وسیله مشروع، قانونی و مردمپسند نیاز است.
پس دستیابی به هر هدفی اگر هم مشروع باشد، برای رسیدن به آن نباید با ابزار نامشروع به آن رسید. ارزش یک هدف هیچگاه نمیتواند ابزار دستیابی به آن هدف را توجیه کند. وسیله و ابزار خود باید مشروع و معقول باشد تا بتواند ابزار صحیح رسیدن به هدف مشروع باشد، نتیجه آن میشود که برای رسیدن به هدف هر وسیلهای مجاز نیست.
اکنون به آن توصیهای که در آغاز نوشتار به آن اشاره کردم میپردازم.
انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ همانگونه که گفته شد میان دو جریان سیاسی چپ و راست برگزار شد، در آن زمان جناح راست سنتی حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری را برای انتخابات نامزد کرده بود، از همان آغاز تبلیغات به دستاندرکاران توصیه شد که هر چه میتوانند هزینه تبلیغات انتخاباتی رقیب آقای خاتمی را پایین بیاورید.
حتی پیشنهاد شد که اگر هم بودجهای از سوی هواداران و تیم تبلیغاتی ستاد انتخاباتی برای این منظور اختصاص یافته است، برای کارهای خیر در همان زمان تبلیغات انتخاباتی اختصاص یابد.
به عنوان مثال پیشنهاد شد که برای این منظور مناطق مرحوم و فقیر نشین شناسایی شده و برای آنها یا مبلغی به عنوان هدیه، یا به اندازه قابل توجه ارزاق در نظر گرفته شود و میان آنها آبرومندانه توزیع گردد.
یا این که هزینههای تبلیغاتی برای ساخت مدرسه، درمانگاه و یا هر آنچه که یک منطقه محروم نیازمند آن است صرف شود.
اکنون هم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که در آغازین روزهای تبلیغات انتخاباتی خود هستند، زمان برای چنین کار خیری همچنان باقی است و میتوان در این راه گام برداشت.
قطعاً هزینه تبلیغات هر نامزدی میلیاردها تومان خواهد بود که حتی بخشی از آن از سوی هر یک از نامزدهای مطرح میتواند حجم قابل توجهی از نیازهای اقشار آسیبپذیر را برآورده کند.
نکتهای هم باید به آن اشاره کرد این است که از تبعات آن هم واهمهای نداشته باشند، چرا که شاید برخی با تبلیغات منفی سعی داشته باشند که چنین اقدامی را یک نوع عوامفریبی جلوه دهند، اما اگر نیت فرد خیر باشد، نتیجه آن را خواهد دید.