?>?> وزارت ورزش يا وزارت فوتبال يا وزارت منهاي جوانان | سیاست روز
دوشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۰
کد مطلب : 92012

وزارت ورزش يا وزارت فوتبال يا وزارت منهاي جوانان

وزارت ورزش يا وزارت فوتبال يا وزارت منهاي جوانان

از زمان ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان همه چیز بر روی کاغذ به نفع جوانان به نظر می رسید اما در همان ابتدای کار معلوم شد که مدیریت این دو سازمان حیاتی و مهم به راحتی ادغامشان نبود، حال بايد ابتدا به اين سوالات جواب داد:
چند درصد جوانان كشور ورزشكار هستند؟ چند درصدشان ورزش را تا حد حرفه اي انجام مي‌دهند؟ چند درصد از اين ورزشكاران حرفه اي در رشته فوتبال فعاليت مي كنند؟! چند درصد ملي پوش هستند؟!
اينها سوالاتي است كه ابتدا بايد مطرح شود تا بتوان نقدي منصفانه بر عملكرد وزارت ورزش و جوانان داشت.
از زمان تشكيل وزارت ورزش و جوانان تا كنون اين وزارت خانه بيشتر متولي امر ورزش آن هم ورزش قهرماني و اكثرا در رشته فوتبال بوده است تا پرداختن به مسايل جوانان!
اين جمله اي است كه بلا استثناء به هر كارشناسي كه براي نقد اين وزارت خانه تماس مي گيريم مي‌شنويم. وزارت ورزش و جوانان غرق در پرداختن به حاشيه ها و مسايل تمام نشدني فوتبال حرفه اي شده و متاسفانه بايد براي اين مهم راهكاري بينديشد.
يك ماه به روز جوان باقي مانده است و هر ساله تنها در اين روز است كه وزارت ورزش و جوانان يادي از جوانها مي كند. امسال هم يك ماه مانده به اين مناسبت وزير نامه اي را براي عفو جوانان زنداني غير عمد به دادگستري نوشته است اما يك سوال؛ رقمي كه براي جواناني كه جرم غير عمد دارند بايد پرداخت شود بيشتر از قرارداد مربي تيم ملي است كه گفته شده مالياتش دو ميليارد تومان است؟!
قصد مقايسه نداريم اما اگر كمي منصفانه به ماجرا بينديشيم حتما از اين تناقضات رفتاري در اين وزارت خانه كه قرار است به امر ورزش آن هم طبق قانون اساسي همگاني كردن آن ومسايل مربوط به جوانان بپردازد،مي بينيم.
همين چند وقت پيش بود كه رهبرمعظم انقلاب نامه اي را به جوانان غربي نوشتند، حال سوال اينجاست وزارت ورزش چقدر تلاش كرد اين نامه حداقل بين جوانان كشور معرفي توسط آنها به جوانان غربي ابلاغ شود؟! آيا درخواست اشاعه اين نامه توسط جوانان با هدايت وزارت ورزش و جوانان خواسته نابه جايي است؟!
وزارت ورزش و جوانان به جز صدور مجوز چند سايت همسريابي كه با حواشي گوناگوني همراه بود تا كنون چه اقدام عملي براي جوانان كه توسط رهبري بارها تاكيد شده آينده كشور را در دست دارند انجام داده است؟!
آيا اشتغال جوانان،ازدواج آنها، پيگيري وام ازدواج و كاريابي و مشاوره و ..از درجه كمتري از اهميت نسبت به فوتبال برخوردار است كه نماينده اين وزارت خانه براي سر و سامان دادن دو تيم پايتخت حداقل هفته اي يكبار از روند اين دو باشگاه به جامعه پاسخگو است اما معاون جوانان اين وزارت خانه ماهي يكبار هم درباره برنامه هاي جوانان از طرح هاي حمايتي چيزي نمي گويد؟!
آيا رفتن كارلوس كي روش مهم تر است يا رشد چشمگير اعتياد در بين جوانان كه وزير خود براي تعيين وضعيت اين مربي جلسه مي گذارد و بارها در محافل ورزشي اينچنين حاضر مي شود اما در برنامه جوانان صندلي وي خالي است؟!
درست است كه گودرزي در رشته تربيت بدني تحصيل كرده از لحاظ شخصي هم شايد به ورزش گرايش بيشتري داشته باشد اما چرا بايد مشكلات فوتباليستهاي حرفه‌اي در اولويت كاري او نسبت به مسايل جوانان يا حتي مسايل ديگر رشته هاي مردمي باشد؟!

اولویت های فراموش شده جوانان
لازم به ذكر است كه جوانان به عنوان سرمايه و آينده ساز كشور بايد در اولويت اين سازمان قرار گيرند هر چند كه فوتبال هم با توجه به طرفداران بي حد و حصرش بايد حمايت شود! اما حمايت صرف از فوتبال آن هم در سطح قهرماني شايد ظلمي باشد به باقي جوانان كه در اين سطح و اين رشته ورزش نمي كنند.
پرورش نیروی جسمانی و تقویت روحیه سالم در افراد ، توسعه و تعمیم ورزش و هـماهنگ ساختن فعالیتهای تربیت بدنی و تفریحات سالم ، ایجاد و اداره امور مراکز ورزش وتوسعه و ترویج ورزش قهرمانی به منظور تحقق اهداف نظام، حل مسائل جوانان ، اعتلا و رشد نسل جوان کشور و استفاده بهینه از استعداد و توانایی‌های نسل جوان از اهداف کلی سازمان مذکور است. از بدو ریاست جناب آقای گودرزی تعداد جلسات غیر ورزشی در سازمانی که مهمترین هدف آن توجه به جوانان است به کمتر از تعداد انگشتان دست می رسد و جز جلسات ورزشی و حضور در همایش های پیاده روی اقدامی قابل توجه از سوی ایشان به چشم نمی خورد.
سازمان وزارت ورزش و جوانان در نمودار مدیریتی خود هم نظم قابل توجهی ندارد و انگار همه چیز به هم گره خورده است .معاونت ساماندهی امور وزارت ورزش وجوانان که باید بررسی دقیقی از وضعیت موجود داشته باشد و برای حل مشکلات جوانان برنامه ریزی دقیق و آینده نگرانه‌ای انجام دهد هنوز در زمینه انتخاب مدیران کل این حوزه نیز موفق عمل نکرده است و از آغاز دوران فعالیت خود در دولت یازدهم تا کنون به جز تنها یک یا دو نفر از مدیران بقیه تغییر کرده اند، به عنوان مثال دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان هم اکنون بدون سرپرست است و یا دفتر هماهنگی و ساماندهی امور جوانان نیز مسئولی ندارد که به اوضاع جوانان رسیدگی کند. اتمام دوره مأموریت برخی از مدیران حوزه جوانان در وزارت ورزش و جوانان و استعفای ناگهانی از جمله دلایلی است که برای رفتن مدیران گفته می‌شود، اما هیچ کدام از اینها دلیلی برای بی توجهی وزیر شود.آیا جوانان نخبه و المپیادی از جوانان همین کشور نیستند؟ آیا جوانان تحصیلکرده جویای کار را باید تنها تا دم دانشگاه حمایت کنیم؟ آیا باید برای مورد توجه بودن مدال آور المپیک بود؟ یا ورزش را در سطح ملی و حرفه ای دنبال کرد؟
باید دید و امیدوار بود که اگر قرار است جناب وزیر اقدامی برای سرنوشت جوانان کنند هر چه زودتر به سرانجام برسد چرا که آمارها بسیار نگران کننده است ممکن است بسیار زود دیر شود و سرمایه های بار ارزش کشورمان را دست داده باشیم؛ چرا كه اگر در سخنان رهبري و بنيانگذار جمهوري اسلامي كمي با دقت بگرديم حتما جملات كليدي را درباره اميد جامعه به جوانان ديده و بارها مي توانيم تاكيدي كه اين دو رهبر بر پرداختن به امور جوانان داشتند را بخوانيم. بارها و بارها تاكيد شده كه جامعه اي سالم است كه از جوانان سالم و هدفمند برخوردار باشد، حال از آقاي گودرزي مي‌پرسيم شما كه‌ مسئول سلامت جامعه آينده هستيد براي اين مهم چه كرديد؟ شايد جوابي باشد كه ما از آن اطلاعي نداريم بي‌صبرانه منتظر پاسختان هستيم.

مائده شيرپور

https://siasatrooz.ir/vdcdxz0n.yt0xf6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی