این روزها ایجاد سازوکار استانی برای انتخابات مجلس در قالب طرح "اصلاح قانون انتخابات مجلس" در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی ست.
استانی شدن انتخابات که محدوده جغرافیایی انتخابات مجلس را به صورت استانی معرفی میکند، به معنی کماثر شدن رای شهرستانهای کوچک نسبت به استانهای بزرگ در انتخابات مجلس میباشد. به همین دلیل گفته میشود این سازوکار موجب به فراموشی سپرده شدن نقاط کمجمعیت و محروم کشور، سرخوردگی و دلسردی مردم از مشارکت در انتخابات و همچنین تزئینی و غیر واقعی شدن مشارکت مردم در اداره کشور میشود. این در حالی ست که سند ابلاغی مقام معظم رهبری تحت عنوان سیاستهای کلی انتخابات، تاکید جدی بر مشارکت بالای مردم در انتخابات دارد.
از سوی دیگر ارتباط حداقلی موجود میان نمایندگان و مردم در حوزههای انتخابیه کمرنگتر میگردد و این یعنی دور شدن نمایندگان از مردم و خدشهی دیگر این طرح بر مردمسالاری.
عدهای از موافقین این طرح، این سازوکار را باعث تقویت نظام حزبی میدانند. پوچ بودن این ادعا واضح است چراکه اصلاح نظام حزبی در کشورمان، زیرساخت تصویب چنین قانونی برای انتخابات میباشد.
لذا، به دلیل عدم وجود احزاب مردمی و سالم در کشورمان، تصویب این قانون کمکی به تقویت تحزب در کشور نمیکند. نمایندگانی که بدون توجه به زیرساختها و زمینهها، صرفا به دنبال تصویت قوانین هستند باید به این مهم توجه کنند.
در صورت تصویب این قانون بدون توجه به زیرساخت فوق، مجلس شورای اسلامی از مجلس مردمی تبدیل به مجلس متعلق به احزاب میگردد؛ آن هم نه حزبی که به دنبال درد مردم است بلکه حزبی که پول و قدرت بیشتری دارد.
این سازوکار انتخابات که شناخت فرد به فرد مردم نسبت به نمایندگان و کارامدی شان را از مردم گرفته و انتخابات را لیستی تر میکند، نتیجهای جز رای آوردن قشر دور از مردم ندارد. این سازوکار راه ورود نمایندگان کارامدی که توانایی پرداخت پول برای گنجانده شدن نام شان در لیست استانها ندارند را به مجلس میبندد و نمایندگانی که برای راهیابی به لیستها هزینههای گزاف پرداخت کردهاند شانس ورود بیشتری به مجلس دارند.
و اینجاست که اتصال به مافیای قدرت و ثروت ضرورت رای آوردن میشود، نه شایستگی و مردم داری.
با وجود همه این مسائل و ضرباتی که تصویب این قانون بر مردمسالاری و مشارکت مردم وارد میسازد، اصرار عدهای از نمایندگان بر این طرح دو مسئله را در ذهن متبادر میسازد:
عدم دغدغه نمایندگان در حفظ و تداوم ارتباط حداقلی شان با مردم در حوزههای انتخابیه و شنیدن مشکلات آنها و فرار از اندک پاسخگویی و مواجههی مردمی نمایندگان و یا کرسی قدرت پنداشتن صندلیهای خدمت مجلس شورای اسلامی و چشم دوختن به انتخابات دوره بعدی مجلس برای تصاحب دوبارهی کرسیهای آن توسط آن نمایندگان، نمایندگانی که کارنامهی درخشانی نزد مردم ندارند و با روی آوردن به این قانون به دنبال ماندگاری خود در مجلس با توسل به پول و قدرت و رسانهاند.
اگر نمایندگان ملت این طرح را مناسب و به نفع مردم میدانند و خودشان نسبت به ابعاد آنچه در حال تصویبش هستند آگاهی دارند، جزئیات آن را صرفا برای مردم توضیح دهند.
خارج از شان نمایندگان است که به جای حل معضلات کشور چشم به انتخابات بعدی مجلس دوخته باشند.
وضعیت کنونی کشور نیاز دارد که نمایندگان به دور از منفعتطلبی و با دوراندیشی و مشورت با متخصصین این حوزه به دنبال رسیدن به مردم سالارانه ترین قانون انتخاباتی مجلس باشند تا حقیقتا لابیگریهای موجود در حوزههای اجرایی را از بین ببرند. نه این که با سطحینگری در تصویب قوانین، لابی موجود را از حوزه اجرایی نمایندگان به حوزه دیگری (لابی احزاب صاحب پول و قدرت برای پیروزی در انتخابات) منتقل سازند.
انتظار میرود نمایندگانی که بر کرسیهای مردمیترین رکن نظام تکیه زدهاند به دور از شتابزدگی، با مشورت با متخصصین این حوزه و با صرف نظر از منافع حزبیشان و در راستای منافع مردم، به دنبال طرحی مطابق با سیاستهای کلی انتخابات، قانون اساسی و مردمسالاری حاکم بر جمهوری اسلامی ایران باشند.
نویسنده: مریم آخوندی