?>?> براندازی نرمی که همچنان دیده نمی‌شود | سیاست روز
يکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۵
کد مطلب : 107405
۹ دی، رسانه‌های منفعل و مدیریت فرهنگی نابینا

براندازی نرمی که همچنان دیده نمی‌شود

امسال نهمین سالگرد واقعه ۹ دی ۱۳۸۸ هجری شمسی است؛ واقعه‌ای به یادماندنی در حافظه تاریخ انقلاب اسلامی که طی آن حماسه با شکوه ملت ایران در برابر فتنه‌گران و براندازان برگزار شد و اقشار مختلف ملت مسلمان، جواب دندان‌شکنی را به دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران دادند.
با نگاه کلی به کارنامه و عملکرد ۹ساله اخیر دستگاه‌های مختلف فرهنگی و بویژه سینمایی به این نتیجه می‌رسیم که نه تنها اقدامات موثری به جز در معدود مواردی صورت نگرفته است بلکه سیاست مشخص و راهبردی اساسی برای این موضوع حساس که اتفاقا معاصر هم هست اتخاذ نشده است و اساسا یک بی‌تفاوتی همگانی در سینما و تلویزیون ما به این موضوع وجود دارد به نوعی که حتی سازمان‌هایی که بودجه‌های ایشان از بیت‌المال تامین می‌شود هیچ اثری در این زمینه تولید نکردند و این امر بسیار تعجب‌برانگیز است.
به عنوان مثال سازمان هنری، رسانه‌ای اوج که بودجه آن مستقیما از نهاد ارزشی و ارگان رسمی پاسداری از انقلاب اسلامی تامین می‌شود، در طی سال‌های اخیر اساسا هیچ کارنامه و دستاورد هنری ویژه‌ای را در رابطه با فتنه ۸۸ از خود بروز نداده و هیچ اثر سینمایی موجهی را تولید نکرده است.
«اوج» مجموعه‌ای است که اساسا هدف از تاسیس و به نوعی وظیفه اصلی آن ترویج و تبیین گفتمان انقلاب اسلامی است؛ سازمانی که با بودجه‌های فرهنگی خوب و مناسب خود حتی گاه و بیگاه به مسائل متفرقه نیز پرداخته است؛ اما رسالت خود ندانسته که اثری در رابطه با واقعه‌ی مهم در تاریخ سیاسی معاصر انقلاب اسلامی بسازد و این در حالی است که همین سازمان در تکلیف مقرری خود دیده است که فیلمی مانند «سوءتفاهم» را در چارچوب وظایف سازمانی خود تولید و بودجه ساخت آن را تامین نماید.
پاسخ به این پرسش که اساسا سازمانی چون سازمان هنری، رسانه‌ای اوج چرا احساس دغدغه‌ای در حوزه ساخت اثری درباره‌ فتنه ۱۳۸۸ نکرده است به افرادی بر می‌گردد که در مدیریت فرهنگی حال حاضر کشور جست‌وجو نمود؛ مدیریتی که با سیاست‌های محافظه‌کارانه آن، از یک‌سو به تحقیر سازمان‌های ارزشی می‌پردازد و از سوی دیگر راه کار برون‌رفت از این تحقیر را در اقدام ایشان به برجسته‌سازی کارگردان‌های منورالفکر و استفاده از امثال ایشان را به جهت ایجاد وجاهت و اعتبار سازمانی همچون اوج در عرصه‌ سینمایی کشور توصیه می‌نماید.
در این میان شاید حضور سازمان اوج را بتوان به خاطر نوپا بودن توجیه نمود؛ اما به راستی حوزه هنری انقلاب اسلامی که سابقه‌ای به مراتب بیشتری از سازمان اوج دارد و پروژه‌های هنگفتی را تحت قالب سرمایه‌های خود هدایت کرده است و... در زمینه حفظ و به تصویر کشیدن حماسه‌ای همچون ۹ دی کجاست!؟
حوزه هنری سازمان عریض و طویلی است که اگر چه زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی می‌باشد؛ اما دغدغه تبلیغ مبانی انقلاب اسلامی را در تولیدات سینمایی خود حس نمی‌کند و با کمال تاسف تولید چنین آثاری را در شرح وظایف خود ندیده است و اساسا بر این عقیده نمی‌باشد که اثری در رابطه با فتنه شوم دشمنان انقلاب اسلامی در سال ۸۸ بسازد و فقط تنها وظیفه سینمایی خود را معطوف تولید آثار مجعولی در حوزه اجتماعی کرده است؛ آثاری پرهزینه و فاقد کیفیت با کارگردان‌های یکبار مصرف نموده و این مجموعه را به جولانگاهی از برای حضور شخصیت‌های معلوم‌الحال و اعتبار بخشیدن به آنها مبدل ساخته است.
جای تعجب دارد که سازمانی همچون حوزه هنری انقلاب اسلامی که سعی داشته خود را همواره دغدغه‌مند معرفی کند و سال‌های متمادی هست که از مدیریت ثابت و مقتدری همچون محمد حمزه زاده در راس سازمان سینمایی خود بهره‌مند است؛ چطور دغدغه‌ای در زمینه انعکاس و ثبت سینمایی حماسه ۹ دی ۱۳۸۸ هجری شمسی در خود احساس ننموده است؛ حماسه‌ای مهم که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته و متاسفانه سازمان مسئول تبلیغ انقلاب اسلامی، توصیه امام امت را که از آثار تلخ اجتماعی پرهیز کنید را مورد توجه قرار نداده و قریب به ۹ سال است که اجابت ننموده است.
البته مهمترین سازمان و شاید بزرگترین سازمان رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران یعنی صداوسیما نیز عملکرد و کارنامه‌ای بهتر از سایر نهادهای متولی فرهنگی کشور ندارد؛ سازمانی که علی‌رغم وسعت و گستردگی آن نتوانسته آثاری شاخصی را با موضوع فتنه ۸۸ تولید کند و نه تنها در این زمینه ناموفق بوده است، بلکه در بازبخش معدود آثار موفق در این حوزه از جمله فیلم سینمایی قلاده‌های طلا نیز بی‌رغبت مختارگونه از خود نشان داده است!
اما پس از رسانه ملی، قطعا سازمان سینمایی به عنوان مهمترین سازمان متولی در تبیین براندازی نرم در قالب فتنه دشمنان شناخته می‌شود؛ سازمانی که می‌بایست با بهره‌گیری از مجموعه‌های تحت مدیریت خود، فتنه ۱۳۸۸ و ابعاد و جوانب آن را به صورت نمایشی و با بهره‌گیری از ابزار تاثیرگزار سینما و صد البته سیاستگزاری دقیق در این حوزه پوشش دهد.
به عبارتی دیگر؛ سازمان سینمایی به عنوان زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در قالب نهادی که بودجه آن مستقیما از بیت‌المال تامین می‌شود و مهمترین نهاد سیاست‌گذار در موضوعات فرهنگی، ملی در عرصه سینما شناخته می‌شود و... اساسا وظیفه دارد تا عملکردی ویژه‌ای در نگاه داشت تاریخی حماسه ۹ دی، به عنوان یکی از موضوعات شاخص درپیکره فرهنگی، ملی ایران اسلامی از خود نشان داده و با زبان هنر و بالاخص با حمایت از تولید آثار سینمایی، به عنوان میراث فرهنگی کشور به ثبت و ضبط این مهم همت گمارد. اما مع‌الاسف سازمان سینمایی نه تنها نتوانسته در انجام این وظیفه خطیر خود سربلند باشد، بلکه درست عکس مسیر اصولی و درست حرکت کرده و با حمایت و دادن پروانه ساخت به فیلم‌هایی که سعی در تقابل با حماسه ملت ایران در ۹ دی و تطهیر فتنه‌گران داشتند و...، خلاف جهت وظیفه ذاتی خود عمل نموده است.
در این میان، نکته جالب آن است که بدانیم، در کنار حمایت و اکران این قبیل آثار، فیلم ضعیف و حتی مجهولی همچون ماه‌گرفتگی به عنوان تک‌اثر انجمن سینمای انقلاب و دفاع‌مقدس که در تلاش برای تصویرسازی از فتنه ۸۸ برآمده، نیز با بایکوت شدید مدیریت سینمایی کشور مواجه شده و حتی با گذشت دو سال از ساخت اثر هنوز موفق به نمایش عمومی نشده است و به دلایل نامشخص پشت در اکران عمومی مانده است.
شاید بهتر باشد که بگوییم مافیای صنعت سینما، حضور آثار و تولیدات سینمایی حول فتنه ۸۸ را نمی‌دهد؛ مافیایی که بخش وسیعی از حضور مدیران فرهنگی و سینمایی را تحت کنترل خویش داشته و دارد؛ مافیایی پُرنفوذ که هر اثری را با موضوع فتنه ۸۸ بایکوت ساخته و با تحریم مواجه می‌نماید و در میان فیلم‌هایی هم هستند که با تحریم بازیگران مواجه شدند از جمله فیلم سینمایی قلاده‌های طلا (محصول سال ۱۳۹۰) و فیلم سینمایی فیلم پایان‌نامه (اولین فیلم سینمایی با موضوع فتنه ۸۸ و محصول سال ۱۳۸۹) که بازیگران آنها حتی قرارداد هم امضا کردند اما با تهدید جریان پُرقدرت مافیایی، عقب‌نشینی کرده و اعلان انصراف یا پشیمانی شدید نمودند.
با این وجود؛ نکته جالبی که درباره‌ معدود فیلم‌های ساخته شده در رابطه با موضوع فتنه ۸۸ وجود دارد این است که هیچ‌گاه این فیلم‌ها در جشنواره‌های معتبر داخلی مود توجه قرار نگرفته‌اند تا تشویقی برای دیگر فیلمسازان برای ساخت آثاری از این دست نباشد.
همچنین سازمان‌های تابعه سازمان سینمایی، همچون بنیاد سینمایی فارابی که مهمترین نهاد حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است هیچ‌گاه بودجه یا وام اختصاصی برای این دست فیلم‌ها تعیین نکرد تا عاملی برای تشویق فیلمسازان باشد که البته این امر که جای تعجب ندارد چون رئیس وقت بنیاد سینمایی فارابی از نسبت خونی شاخصی با یکی از سران فتنه ۸۸ برخوردار است.
البته در این میان همچنان باید امید داشت و امیدوار بود؛ امید داشت تا در سال‌های آتی بتوانیم هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی آثاری با موضوع فتنه ۸۸ و حماسه ۹دی داشته باشیم؛ آثاری که بتوانند میراث گرانبهای حضور مردم مسلمان ایران در دفاع از کیان انقلاب اسلامی را ثبت و ضبط نموده و به نسل‌های آتی معرفی نماید. 

مسعود نفری - سینماپرس

https://siasatrooz.ir/vdce7f8znjh87ei.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی