۱-دشمنی امريكا با ايران و اسلام مربوط به سالهاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي است. آغاز ورود آمريكائيها به ايران مربوط به دوران حكومت قاجار است؛ و از آن زمان تاكنون رفتارهاي فريبكارانه‌اي با ايران داشته‌اند تا بتوانند سهم مهمي در غارت نفت ايران داشته باشند.
الحق جنايات آمريكا و خيانتهاي آن كشور به ايران هيچ وقت در حافظه تاريخي ايرانيان فراموش شدني نيست. البته كساني كه كابينه دولت موقت، را تشكيل دادند ودر آن زمان اكثريت علاقمند رابطه تنگاتنگ با امريكا بودند و خواستار ادامه روابط غلط دوران پهلوي بودند.
اما تاريخ به آنها و امريكا وفا نكرد. همگان ديدند كه سفارتخانه امريكا مركز لانه جاسوسی و توطئه بر اندازي نظام جمهوري اسلامی قرار گرفته است. وبا دستور امام (ره) اين لانه فساد با شكل گرفتن انقلاب دوم بدست دانشجويان متعهد و پيروان خط امام در ۱۳ آبان مورد تسخير قرار گرفت.
۲-سيزده آبان در كشور ما محمل پیدایش حوادث مختلفی بوده كه در شكل‌دهی تاریخ كشور و انقلاب اسلامی نقشی بزرگ و سرنوشت ساز داشتهاست. این روز که در تقویم به عنوان روز مبارزه با استکبار نام‌گذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است .سيزده آبان ۴۲ تبعید حضرت امام خمینی (ره) در پی قیام مردمی ۱۵ خرداد و اعلام مخالفت ایشان با قانون استعماری - آمریكایی كاپیتالاسیون، ۱۳ آبان ۵۷ شهادت جمع زیادی از دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران در زمان اوجگیری انقلاب و بالاخره سيزده آبان ۵۸ تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده توسط دانشجویان پیرو خط امام.
واقعه تسخیر لانه جاسوسی با توجه به ابعاد و پیامدها و همچنین گستره ملی - بین المللی آن از اهمیت و جایگاه ویژهای در تاریخ انقلاب اسلامی برخوردار شده است به طوری كه با گذشت بیش از ربع قرن از آفرینش آن، پیامدها و آثارش همچنان در صحنه سیاست داخلی و خارجی كشور، اثرگذار و بحثانگیز است.
پیروزی انقلاب اسلامی جدای از تاثیراتی كه در زمینه اندیشه سیاسی و ساختار حكومت داشت، تاثیرات عمیقی نیز بر استراتژیهای امنیتی منطقه و توازن قدرت بین غرب و شرق داشت. تمام این وقایع تاریخی که با محوریت امام خمینی (ره) علیه آمریکا صورت پذیرفته، سند آشکاری بر عقیده محکم ضد آمریکایی امام راحل می باشد.
۳-اكنون با توجه به طرح مباحث گوناگون در روزهاي اخير مبني بر حذف شعار مرگ بر آمريكا، مي‌توان در صورت درك دقيق شعار مرگ بر آمريكا چنين استنباط كرد كه حضرت امام (ره) بعنوان منادي بزرگ اسلام بر نظام سلطه بطور حتم، نفي يا فراموشي شعار مرگ بر آمريكا را تاكيد ننموده است. بگونه اي ابراز لعن يا نفرين ازظلم، امري كاملا ستايش شده است.
حتي ظالمين نيز از ظلم بر آنها ابراز بيزاري مي‌كنند پس نمي توان با توجه به شرايط و اينكه بگوئيم شرايط كنوني تغيير كرده است ابراز نفرت از ظلم پس مي‌بايست تغيير كند.
حتي اين امر را براي خود مضر ابراز كنيم ويا در نگاهي ديگر مي‌توان گفت شعار مرگ بر آمريكا پاسخي رسا و فريادي بلند به تمامي صداهايي است كه توسط مثلث زور و تزوير، بدلايل و عوامل گوناگون اقدامي اساسي و بنيادين بر سلطه گر است و مي‌توان شعار مرگ بر امريكا در افق جهاني به مجموعه اقدامات مزبوحانه غرب و قدرتهاي بزرگ ثابت مي‌كند.
اعمال و رفتار آنها تا زمانيكه مورد اصلاح و رعايت قوانين حقوق بشري صورت نپذيرد همچنان مورد نقد و نكوهش قرار خواهد گرفت؛ و اينكه شعار مرگ بر آمريكا عبارتيست كوتاه، صرف آمريكا و واشنگتن براي ما ثابت نشده است و اگر اينكه اين شعار چنانچه مخصوص امريكاست بدليل آنست كه امريكا سمبل نقض حقوق بشري ثابت شده است و اين شعار نقطه آمال روشنفكران و آزاديخواهان است كه معتقدند كه پاسخي كوبنده از آرمانهاي بشری در قبال سكوت مرگبار بشريت است.
محمد رضا آذين
