کنفرانس ژنو ۲ در شهر مونتروي سوئیس آغاز گرديده است. در اين كنفرانس دولت سوریه، ائتلاف مخالفان سوریه و متحدان بینالمللی آنها، شرکت دارند. اكنون با توجه به فضاي بينالمللي به وجودآمده ضروري به نظر ميرسد چند نكته را درخصوص سوريه، اين كنفرانس و مخالفان سوريه يادآور شويم:
يكم) از زمان آغاز بحران سوريه در بهمن ماه ۱۳۸۹، طبق آمار و ارقام ارايه شده از سوي سازمان ملل، تاكنون بيش از صد هزار نفر كشته شده و نزديك به دو و نيم ميليون آواره سوري به كشورهاي همجوار پناه بردهاند. ضمن اينكه بيش از ۴ ميليون نفر از مردم اين كشور هم به ترك خانه و شهرهاي خود و نقل مكان به ديگر شهرها و مناطق سوريه مجبور شدهاند. بر اين اساس، بحران سوريه بحراني است كه نه تنها براي اين كشور نتايج وخيمي به همراه داشته است بلكه با تسري آن به ديگر كشورهاي منطقه باعث گرديده تا خاورميانه بعنوان منطقه بحران خيز، بحرانيتر گردد.
دوم) كارشناسان براساس شواهد معتقدند؛ بحران سوریه در پایان جنگ ۳۳ روزه لبنان برنامهریزی شد. جنگی که درپایان سال ۱۳۸۵ منجر به شکست رژیم صهیونیستی از حزبالله لبنان شد. در بررسیهای انجام شده از سوی کمیته وینوگراد که متشکل از یک گروه ۸۰ نفری از شخصیتهای حقوقی، نظامی، سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود علت شکست ارتش این رژیم در مقابل حزبالله را کمکهای تسلیحاتی سوریه به آنها اعلام کردند. در آن زمان گفته شد که اگر قرار باشد معادله امنیتی به نفع اسرائیل عوض شود باید نظام سوریه تغییر کند و اساساً وضع فعلی سوریه که به عنوان عضو جبهه مقاومت فعالیت میکند دگرگون شود. از آن سال به بعد آنها به دنبال این بودند که این تغییر وضعیت را در سوریه شروع کنند.
سوم) کنفرانس ژنو ۲ که در ادامه کنفرانس سال ۹۰ ژنو یک برگزار میشود بیشتر به این خاطر برگزار میشود که بحرانآفرینی در سوریه به بنبست رسیده است و از این طریق مانع از بین رفتن سرمایههای غرب در بحران سوریه شود. به همین خاطرکسی امیدی به نتیجهبخش بودن این کنفرانس ندارد و کنفرانس ژنو ۲ از یک کنفرانس فعال به یک کنفرانس منفعل و ضعیف تبدیل شد.
چهارم) بازيگران اصلي اين كنفرانس، آمريكا و روسيه ميباشند. با اينكه واشنگتن و مسكو براي برگزاري نشست هم نظر بودهاند ولي اختلافات اساسي ميان آنان وجود داردكه در همان روز نخست و اظهارات وزراي خارجه اين دو كشور كاملاً نمايان بود. در اين ميان، دعوت بانكيمون از ايران براي شركت در ژنو ۲ وسپس، پس گرفتن آن كه به يك رسوايي براي دبيركل سازمان ملل و دستاندركاران اين نشست تبديل شد از حاشيههاي مهم اين نشست بود. كاملاً واضح بود كه اين عقبنشيني دبيركل سازمان ملل در اثر فشارهاي آمريكا بوده است. در اين حال، بسياري از ناظران ايران را غايب بزرگ اين نشست عنوان كرده و تأكيد كردند بدون حضور ايران به عنوان قدرت بزرگ منطقه، اميدي به حصول نتيجه از ژنو ۲ وجود ندارد.
پنجم) اگر نگاهي به رويكرد طرفهاي درگير در بحران سوريه و طرفهاي حاضر در نشست ژنو ۲، بيندازيم، متوجه خواهيم شد كه اين نشست بر بستر اختلافهاي بنياديني قرارگرفته است. از يك سو اختلاف نظرهاي شديدي بين گروههاي معارض سوري كه خود را «گروههاي مخالف» مينامند، وجود دارد، و از ديگر سو، شكاف عميق بين كشورهاي شركتكننده در اين اجلاس بر سر چگونگي رسيدن به يك راهكار براي حل بحران ياد شده ديده ميشود كه اين امر باعث ميگردد تا نتيجهبخش بودن اين كنفرانس در سايه ترديد قرار گيرد.
ششم) برخي حاضران در اين نشست خود از متهمان قتلعام مردم سوريه هستند و نماينده واقعي مردم اين كشور نيستند. در واقع كساني كه اين مذاكرات را هدايت كرده و مدعي حمايت از سوريها و منافع آنها هستند، كشورهايي هستند كه طي سه سال گذشته با حمايتهاي مالي و تسليحاتي از بنيادگرايان به خشونت در منطقه دامن زدهاند. چنانچه در ميان اين متهمان افرادي ازكشورهاي اروپايي هم حضور دارند. نهايتا آنچه براي سوريه باقي مانده است كشوري آسيب ديده و جمعيتي آواره و بيسر پناه است. مسئول اين رويداد تروريستها و خصوصا اعراب،
رژيم صهيونيستي، آمريكاييها و اروپاييها هستند كه در حال حاضر داعيه حمايت از مردم سوريه را دارند. اين كشورها نه تنها نماينده واقعي مردم نبوده بلكه عامل اتفاقات و مصائب رخ داده نيز هستند.
حداكثر نتيجهاي كه ميتوان از اين نشست انتظار داشت اين است كه درباره نشست يا حتي نشستهاي بعدي توافق شود. در چنين شرايطي تحولات ميداني است كه كماكان حرف اول را در عرصه بحران سوريه خواهد زد. با اين حال با توجه به فضاي كنفرانس ژنو ۲ و واقعيات جاري در سوريه، بسيار بعيد است؛ اين كنفرانس نتيجهاي به همراه داشته باشد