مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری در تاریخ ۱۲ مردادماه سال جاری دولتمردان جدید را به «تکیه بر هویت انقلابی، کار جهادی و بهرهمندی از حمایت مردمی و سرمایههای مادی و معنوی کشور» توصیه کردند و در بیان سه جهتگیری دولت آینده فرمودند: «پرداختن به مشکلات مردم بویژه مشکلات معیشتی و اقتصادی» به عنوان اولویت اصلی، «تعامل گسترده با دنیا و ارتباطات وسیع با ملتها و دولتها» و «ایستادگی همراه با صلابت و قدرت در مقابل سلطهطلبان»، سه جهتگیری اصلی است که باید بهطور همزمان در دستور کار دولت باشد.
ایشان همچنین با تاکید برمساله اقتصاد مقاومتی فرمودند: «لازم میدانم بار دیگر دربارهی اجرای برنامهی اقتصاد مقاومتی و توجه ویژه به موضوع اشتغال و تولید داخلی تأکید کنم و یادآوری نمایم که رأی ملّت و تنفیذ آن موکول به حفظ و رعایت تعهّد به صراط قویم و مستقیم اسلامی و انقلابی است.»
این سخنان مقام معظم رهبری در خصوص معیشت مردم و تاکید معظم له به متولیان مبنی بر توجه به این مساله به خوبی بیانگر آن است که موضوع معیشت و اقتصاد زندگی مردم همواره دغدغه ایشان بوده و هست و این مساله چیزی نیست که تنها مربوط به امروز و دیروز باشد.
مقام معظم رهبری درتاریخ ۲۹ خرداد ماه سال ۱۳۷۹ در دیدار با نمایندگان مجلس ششم نیز از دغدغههایشان در این زمینه سخن گفته و فرموده بودند"امروز در بعضى از گفتهها و اظهارات، راجع به شأن و شخصيّت و شرف و كرامت انسان در جامعه حرف زده مىشود. اين بلاشك از اصول اسلامى است؛ اما كدام نقض كرامت انسانى بالاتر از اين كه انسانى، رئيس عائلهاى، پدر خانوادهاى، در جامعهاى كه در آن همهچيز هم هست، نتواند اوّليات زندگى فرزندان خودش را تأمين كند؟! كدام تحقير از اين بالاتر است؟! كدام نقض شخصيّت و شرف و كرامت انسانى از اين بالاتر است؟!
صبح تا شب كار كند، آخرش به من يا به شما يا به آن مسئول ديگر نامه بنويسد كه من دو ماه است به خانهام گوشت نبردهام! يك وقت در جامعه گوشت و ميوه نيست، من و شما هم نمىخوريم؛ يك وقت در جامعه امكانات رفاهى نيست، من و شما هم استفاده نمىكنيم؛ يك وقت ايام عيد كه مىشود، فرزندان من و شما هم لباس نو بر تن نمىكنند.
در اين حالت كسى احساس سرشكستگى نمىكند - البلية اذا عمت طابت - اما وقتى همه چيز هست، وقتى كسانى در جامعه با استفاده از فرصتهاى نامشروع توانستهاند براى خودشان آلاف و الوف و زندگيهاى تجمّلى فراهم كنند، وقتى طبقاتى در جامعه هستند كه برايشان پول خرج كردن هيچ اهميتى ندارد، جمع كثيرى از مردم كه در بين آنها رزمندگان و عناصر نظامى و كارمندان دولت و معلمان و روستاييان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنير بچههايشان را فراهم كنند، كدام شكستن شخصيّت و شرف انسانى از اين بالاتر است؟! شما مىخواهيد جواب چه كسى را بدهيد؟ شما مىخواهيد دل چه كسى را خوش كنيد؟ شما مىخواهيد چه كسى از شما راضى باشد؟
بله، مسأله معيشت قطعاً در اولويّت اوّل است. معيشت كه نبود، دين هم نيست؛ اخلاق هم نيست؛ حفظ عصمت و عفت هم نيست؛ اميد هم نيست. كسى را كه به موقعيتى دست پيدا كرده، به خاطر اين كه براى رفع نابسامانى و فقر، تلاش و مجاهدت كند و شب و روزِ خودش را صرف نمايد، ملامت نخواهند كرد. اولويّتها را پيدا كنيد. مسائل اساسى جامعه اينهاست.
عزيزان من! شما بدانيد كه دشمن شما، دشمن اين انقلاب، دشمن اين نظام، بُرندهترين حربهاى كه در اختيار خواهد داشت، فقر و گرفتارى اقتصادى مردم است. روى اين مسأله بايد فكر كرد.
گرفتاريهاى اقتصادى مردم، همين بيكارىاى است كه در كلمات شما تكرار مىشود و درست هم هست؛ همين كمبودها و همين مشكلات فراوان است. البته فسادهاى گوناگون، سوءاستفادههاى گوناگون، تبعيضهاى گوناگون، مشكلات ادارى و مشكلات قضايى هم در كنارش هست. اولويّت اوّل براى شما اين است كه اميد مردم را حفظ كنيد. اولويّت اوّل اين است كه شكم مردم را سير كنيد»
این متن بخشی ازدغدغههاي رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در ۱۶ سال پیش منتشر شده است اما اینکه امروز هم معظم له همچنان نگران و دغدغه معیشت مردم را دارند نشان میدهد که در تمام این سالها آنطور که باید به آنها توجهی نشده و بنا بر تعبیر عدهای گویی مسئولان در این موارد و رفع آنها همچنان خود را به ندانستن میزنند.
آمارها سخن میگویند
آمارهای مرکز آمار نشان میدهد که در دهه گذشته نرخ بیکاری پس از یک دوره افزایش مستمر طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹، با افزایش ۳ واحد درصدی، در سال پایانی دهه ۱۳۸۰ با ثبت رکورد ۵/ ۱۳ درصد به بیشترین میزان طی ده سال اخیر رسید. این متغیر در سال ۱۳۹۰ مسیر حرکت خود را تغییر داد و طی سه سال کاهش مستمر، ضمن بازگشت از قله به سطوح ثبت شده برای نرخ بیکاری در سال ۱۳۸۶
(۵/۱۰ واحد درصد) بازگشت. اما پس از سال ۱۳۹۲ و در اثر برآیند مجموعهای از تغییرات در نیروی کار فعال و کاهش مستمر جمعیت غیر فعال، نرخ بیکاری مسیری صعودی در پیش گرفت و از ۵/۱۰ درصد در سال ۱۳۹۲ به حدود ۴/ ۱۲ درصد در سال ۱۳۹۵ رسید.
برمبنای آمارهای مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۸۶ در حدود ۵/ ۲۰ میلیون ایرانی در وضعیت اشتغال به سر میبردهاند. اگرچه این رقم پس از سه دوره صعود متوالی در سال ۱۳۸۸ به محدوده ۲۱ میلیون نفر رسید، اما آمار منفی خالص شغل ایجاد شده در دو سال پایانی دولت دهم باعث کاهش تعداد شاغلان به ۵/ ۲۰ میلیون نفر شد. بررسی روند تغییرات این متغیر نشان میدهد که پس از سال ۱۳۹۱ تعداد شاغلان روند رو به افزایش مستمری را سپری کرده است و تعداد شاغلان در پایان سال ۱۳۹۵ در مقایسه با سال ابتدایی دهه حاضر در حدود ۵/ ۱ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است.
بررسی روند اشتغالزایی در ۱۰ سال اخیر نشان میدهد در سال ۱۳۸۶ با وجود کاهش بیش از ۲۰۰ هزار فرصت شغلی، به علت کاهش ۶/ ۰ درصدی نرخ مشارکت اجتماعی نرخ بیکاری در مقایسه با سال ۱۳۸۵ حدود ۸/ ۰ درصد کاهش یافت. مقایسه آمار مربوط به فرصتهای شغلی سالانه طی ۱۰ سال اخیر نشان میدهد که سال ۱۳۸۶ لقب بدترین سال در ایجاد اشتغال در دهه گذشته را به نام خود به ثبت رسانده است. در سال ۱۳۸۷ ادامه روند کاهشی نرخ مشارکت اجتماعی در کنار ایجاد بیش از ۳۰۰ هزار فرصت شغلی باعث کاهش ۱/ ۰ درصدی نرخ بیکاری در سال مذکور شد. افزایش نرخ مشارکت اجتماعی در سال ۱۳۸۸ باعث شد که با وجود ایجاد بیش از نیم میلیون فرصت شغلی نرخ بیکاری در مقایسه با سال پیشین، حدود ۵/۱ درصد افزایش پیدا کند. آمارهای مرکز آمار نشان میدهد طی سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ تقریبا معادل تعداد فرصت شغلی ایجاد شده در سال ۱۳۸۸، فرصت شغلی از بین رفته است، با وجود کاهش نرخ مشارکت اقتصادی در سال ۱۳۸۹ نرخ بیکاری طی سالهای یاد شده حدود ۴/۰ درصد افزایش یافته است. روند اشتغالزایی در سال ۱۳۹۱ بار دیگر تغییر جهت داد و ایجاد اشتغال بیش از ۷۰۰ هزار نفری (بر مبنای اطلاعات مرکز آمار) باعث تعدیل اثر افزایش ۵/ ۰ واحد درصدی نرخ مشارکت اقتصادی (معادل افزایش ۳۴۰ هزار نفری جمعیت بیکار) و کاهش نرخ بیکاری به میزان ۷/ ۰ درصد شد.
بر مبنای اطلاعات مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۲ نیز در پی ایجاد ۲۰۰ هزار فرصت شغلی و افزایش ۲/ ۰ درصدی نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری با ثبت رقم ۴/ ۱۰ درصدی به کمترین مقدار خود طی دهه گذشته رسید. طی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ نیز به دنبال بهبود تصویر ذهنی فضای اشتغال و افزایش مطلوبیت شاغل بودن در نگاه عمومی، نرخ مشارکت اقتصادی بیش از
۲/۲ واحد افزایش یافت. این افزایش سبب افزایش ۶/ ۱ واحد درصدی نرخ بیکاری در بازه یاد شده، شد.
حال با این مرکز آمار ایران میگوید؛ نرخ بیکاری در سال جاری با افزایش ۱.۴ درصدی، ۱۲.۴ درصد شده است و این یعنی کار دولتمردان دولت دوازدهم به مراتب سختتر از ۴ سال پیش است که سکان را به دست گرفتند. این رقم در حالی حاصل شده که نرخ بیکاری در سال ۹۴، حدود۱۱ درصد اعلام شده بود.
دخلی که با خرج جور درنمیآید
تمام مشکلات معیشتی به نرخ بیکاری منتهی نمیشود بلکه افرادی هم که شغل دارند با آن حقوقهای کم نمیتوانند معیشت خانواده خود را تامین کنند چراکه دخلشان با خرجشان جور در نمیآید و ماحصل کار این میشود که کارشناسان میگویند ۱۲ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران زیر خط فقر هستند. البته که این امار تنها براساس امار ثبت شده است و این متولیان هیچگاه نتوانستند آمار دقیقی در این زمینه داشته باشند و همیشه آن را به صورت تقریبی اعلام کردهاند و آنچه از برایند کار برمیآید برای همین رقم هم کاری نشده است.
مطرح کردن دو موضوع بیکاری و دستمزد تنها بخشی از صورت مساله معیشت مردم است و آمار و ارقام ها در این میان نشان میدهد که تیم اقتصادی روحانی کاری به مراتب سختتر از ۴ سال پیش دارند و باید جور بسیاری از کم کاریها را در این ۴ سال بکشند اما انچه مسلم نقشه راه مشخص و معلوم است اگر متولیان دولت دوازدهم اقتصاد مقاومتی و الگوهای مربوط بهآن را مدنظر قرار دهند قطعا بخش اعظمی از مشکلات این چنین حل شده وما به ازای آن چالشهای سایر بخشها نیز مرتفع خواهد شد چراکه مشکلات اقتصادی ریشه عمیقی در سایر مشکلات از جمله اجتماعی، فرهنگی و...دارد.