جهان در حالی معطوف به تحولات سوریه و عراق و جنایات گروههای تروریستی از جمله داعش در مناطق مختلف جهان بود که در ۲۶ مارس ۲۰۱۵ عربستان سعودی یمن را آماج حملات گسترده زمینی و هوایی قرار داد. ائتلافی از عربستان و ۹ کشور عربی با حمایتهای آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی از زمین و هوا یمن را هدف بمبارانهای شدید قرار دادند در حالی که ارتش و کمیتههای مردمی یمن نیز به مقابله با اين حملات روی آوردند. اکنون در حالی اين تجاوز ائتلاف سعودی - آمریکایی به یمن وارد پنجمین ماه شده است که روند تحولات نکاتی مهم و قابل تامل را در باب اين کشور و سرنوشت جنگ و عوامل آن آشکار ساخته است. در اين شرایط این سوال مطرح میشود که دستاوردهای متجاوزان به یمن چه بوده و چه میزان از اهداف آنان محقق شده است؟ دستاوردهای مقاومت یمن چه بوده و چه سرنوشتی در انتظار کشورشان است و در نهایت نقش مولفههای منطقهاي و جهانی از جمله سازمان ملل و کشورهای غربی در اين فرآیند چیست؟
مراحل تجاوز عربستان به یمن
هر چند که عملیات نظامی و رسمی عربستان به یمن از ۲۶ مارس آغاز گردید اما بررسی ریشهاي تحولات یمن زمان اين تجاوزات و دخالتها در امور داخلی یمن را از مدتها قبلتر نشان میدهد. اين دخالتها در چند مرحله قابل بررسی است.
مرحله نخست تجاوز عربستان به یمن را میتوان در اوایل سال ۲۰۱۵ دانست یعنی زمانی که منصورهادی رئیسجمهور وقت یمن با نادیده گرفتن توافق «صلح و مشارکت» مورد تایید تمام جریانها و گروههای یمنی در ماه سپتامبر ۲۰۱۴ یمن را در مسیر چالش سیاسی قرار داد. براساس اين توافق که منصورهادی نیز آن را امضا کرده بود، دولت حق اقدام یکجانبه را نداشته و باید با گروههای یمنی به مشورت بپردازد تا در نهایت یمن برای برگزاری انتخابات فراگیر و تشکیل دولت مردمیآماده گردد.
منصورهادی بدون نظر سایر گروههای سیاسی قانون اساسی جدید یمن را به مجلس فرستاد در حالی که براساس آن یمن به ۶ منطقه تجزیه میشد. اين امر موجب مخالفت اکثریت گروههای یمنی قرار گرفت. منصورهادی به درخواست عربستان با ارسال استعفای خود به پارلمان سناریوی گرفتار سازی یمن در بحران سیاسی را تکمیلتر نمود در حالی که هیات دولت وی نیز از اداره امور کشور خودداری نمود.
براساس توافق «صلح و مشارکت» گروههای یمنی با تشکیل شورای ریاستی برآمده از ۵۱ نفر از مقامات و سران قبایل و نیز تشکیل ساختاری ۵۰۰ نفری از نمایندگان پارلمان و جریانهای سیاسی اداره امور کشور را در دست گرفتند تا مانع از بحران سیاسی و اقتصادی و امنیتی در کشور گردند.
در فاز دوم طراحی سعودی - آمریکایی، منصورهادی از صنعا پایتخت فرار و در منطقه عدن در جنوب یمن به تشکیل دولت پرداخت. وی که رسما از سمت ریاست جمهوری استعفا داد و از مسئولیت خود در خارج ساختن کشور از بحران سر باز زده بود، ادعای بازپسگیری استعفا و اداره کشور از عدن را مطرح نمود. اقدامیکه عملا یمن را به دو بخش با پایتختی صنعا و عدن تقسیم مینمود.
اقدامیکه با مخالفت مردمی و گروههای یمنی همراه گردید چنانکه حتی مردم عدن نیز به برپایی تظاهرات علیه منصورهادی و وابستگی وی به عربستان پرداختند. جالب توجه آنکه برخی از کشورهای عربی و غربی سفارتخانههای خود را به عدن منتقل کردند که از آن جمله قطر، عربستان و امارات بودند تا عملا تجزیه یمن را اجرایی سازند. اين سناریو با بیداری کمیتههای مردمیبا محوریت انصارالله و ارتش یمن و تسلط آنان بر بسیاری از مناطق از جمله بر عدن ناکام ماند.
فاز سوم بحرانسازی در یمن شامل فرار منصورهادی به عربستان بود. اين اقدام در حالی ماهیت واقعی وی و عوامل بحرانساز در یمن را آشکار ساخت که همزمان تحرکاتی خاص در حوزه منطقه اي و جهانی آغاز گردید. از یکسو شورای همکاری خلیجفارس ادعای حمایت از منصورهادی تحت نام رئیسجمهور یمن را مطرح و راهکاری چند بندی را برای به اصطلاح خروج یمن از بحران ارائه کرد که محور آن را نیز خلع سلاح تمام کمیتههای مردمی و مخالفان منصورهادی و عربستان و بازگشت وی به قدرت تشکیل میداد.
نهایت این طرح بازگرداندن یمن به دوران پیش از توافق مشارکت و صلح در سپتامبر ۲۰۱۴ بود که عملا انقلاب مردم یمن و خواست آنان برای خروج از دیکتاتوری منصورهادی و سلطه عربستان را در پی داشت. همزمان کشورهای غربی با محوریت انگلیس و آمریکا قطعنامه شورای امنیت را تصویب کردند که به نوعی تکرار مصوبات شورای همکاری خلیجفارس بود که براساس آن هیچ حقی برای مردم یمن مبنی بر داشتن حق تعیین سرنوشتشان وجود نداشت.
در نهایت عربستان در ۲۶ مارس به بهانه درخواست منصورهادی رئیسجمهور فراری و مستعفی یمن مبنی بر آزادسازی اين کشور از آنچه عاملان بیثباتی کشور مینامید عملیات نظامی گسترده علیه یمن را با ائتلافی از ۹ کشور عربی و حمایت کشورهای غربی علیه یمن آغاز کرد. اين بهانه در حالی همچنان زمینه ساز کشتارهای عربستان در یمن است که منصورهادی به دلیل استعفا و فرار از انجام مسئولیتهایش در قبال یمن به عنوان رئیسجمهور، نه تنها اختیار چنین درخواستی را نداشته بلکه به عنوان خائن به وطن باید مورد شدیدترین مجازاتها قرار میگرفت.
نکته قابل توجه آنکه نماینده سازمان ملل در امور یمن رسما اعلام نموده که حمله عربستان به یمن دقیقا زمانی صورت گرفت که گروههای یمنی در حال توافق نهایی برای اجرای راهکار سیاسی بودند و صرفا موارد اختلافی بسیار کوچکی میان طرفین مانده بود اما حملات عربستان تمام اين دستاوردها را نابود کرد.
مقاومت یمنیها در قالب کمیتههای مردمی با محوریت انصارالله و ارتش یمن در حالی طرح سلطه بر یمن با حملات نظامیرا ناکام ساخت بگونهاي که جهانیان عربستان را به رغم کشتار بیرحمانه مردم غیرنظامی و نیز نابودسازی ۹۰ درصد زیر ساختهای یمن بازنده جنگ نامیدند که دشمنان یمن فاز چهارم طرح خود را به روی صحنه بردند. در حالی نشست ژنو برای بررسی راهکار سیاسی با محوریت بانکیمون دبیرکل سازمانملل برگزار گردید که عربستان با کارشکنی در روند برگزاری نشست از جمله ايجاد اخلال در پرواز هیات انصارالله و زمینگیر ساختن پرواز آنان در جیبوتی و نیز اعمال فشار بر سازمانملل برای محور قرار دادن خواست عربستان در مذاکرات عملا راهکار سیاسی برای پایان بحران یمن را به ناکامی کشاند.
عربستان و سناریوی تیر طلایی
عربستان که در ۴ مرحله با شکست مواجه شده بود، بعد جدیدی از تجاوز به یمن را آغاز کرد و آن اجرای عملیات تیر طلایی برای به اصطلاح آزادی عدن بود. براساس اين طرح عربستان رویکرد جدیدی در قبال یمن در پیش گرفت که به نوعی میتوان آن را تکرار سرنوشت لیبی در یمن دانست.
در سال ۲۰۱۱ کشورهای غربی برای آنکه بتوانند بر لیبی مسلط شوند بنغازی را مرکز نیروهای وابسته به خود قرار داده و با تسلیح و حمایتهای هوایی و لجستیکی از آنان و ايجاد فضای رسانهاي برای دادن مشروعیت به اقدامات این گروهها هدایت آنان به سوی اهداف از پیش تعیین شده را اجرایی نمودند. البته در نهایت غرب برای رسیدن به منافع خویش از اجرای تعهدات خود در قبال لیبی خودداری کرده و اين کشور را در مئوجی از بحران و ناامنی رها ساخت چنانکه اين کشور اکنون در آتش تروریسم و جنگ داخلی میسوزد.
آنچه به گفته مقامات اماراتی به عنوان متحد اصلی عربستان در طرح تیر طلایی برای آزادی عدن طراحی گردیده بود آن است که نیروهای وفادار به منصورهادی در عدن با حمایت ائتلاف آمریکایی - سعودی مستقر شده و تشکیل میدهند و از آنجا نیز تسلط بر سایر مناطق را آزاد میکنند.
همزمان با این ادعای اماراتیها، الحاج نخستوزیر فراری منصورهادی نیز از تشکیل هیات دولت در عدن خبر داد و رسانههای عربستانی نیز از پرواز هواپیماهای عربستانی به فرودگاه عدن سخن گفتند. اين اقدام در اوایل مرداد ماه در حالی صورت گرفت که گروههای یمنی آن را تکذیب و حبابی رسانهاي برای پنهانسازی شکستها و جنایات عربستان عنوان نمودند.
نکاتی پیرامون عملیات تیر طلایی
عملیات به اصطلاح تیر طلایی در عدن اوایل مرداد در حالی آغاز گردید که در باب آن چند شاخصه قابل تامل وجود دارد که بیانگر ورود تحولات یمن به دورانی حساس و سرنوشتساز است.
عربستان در حالی ادعای ورود نیروهای منصورهادی به عدن را بهانه اجرای عملیات تیر طلایی عنوان داشته که شواهد و مدارک نشان میدهد بخش اعظم این نیروها، از القاعده و حتی داعش بودهاند که ماموریت سلطه بر مناطقی همچون حضرالموت، تعز، مارب و اب به آنان واگذار شده بود. داعش با انتشار بیانیهاي رسما همکاری خود با عربستان در عملیات تیر طلایی را اعلام داشت که نشانگر عمق ورشکستی عربستان در عملیات نظامی و رویکرد آن به بهرهگیری از تروریستهای القاعده و داعش برای فرار از شکست در برابر ايستادگی یمنیها است.
در حالی بسیاری از کشورهای عربی از ادامه همکاری با عربستان سرباز زدهاند که امارات تمام قد وارد عرصه کشتار مردم یمن شده و بر حضور در عملیات تیر طلایی تاکید کرده است. بسیاری بر اين عقیدهاند که امارات از موقعیت بندری و تجاری عدن به شدت نگران است و با ورود به اين عملیات و نابودسازی عدن به دنبال حفظ موقعیت دبی میباشد در حالی که همزمان با اجرای خواستههای عربستان در تصور رسیدن به قدرت منطقهاي در رقابت با قطر است.
اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا در اوایل مرداد در حالی با ادعای آگاهسازی عربستان از روند مذاکرات هستهاي جمهوری اسلامی ايران و گروه ۱+۵ به عربستان سفر نمود که محور اين سفر را دادن بمبهای جدید و آزادی عمل برای ادامه کشتار در یمن تشکیل میداد. همزمان محافل رسانه اي از جمله المیادین اعلام کردند انگلیس بمبهای هدایت شونده در اختیار عربستان قرار داده که در یمن به کار گرفته میشود. فرانسه نیز که در اوایل مرداد به تفریحگاه ملک سلمان پادشاه سعودی مبدل گردید نیز از ارسال تسلیحات برای عربستان و متحدانش خبر داد.
لازم به ذکر است محافل رسانه اي اعلام کردند رژیم صهیونیستی نیز در اتاق عملیات تیر طلایی و حتی بمباران یمن نقشی اساسی دارد.
موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز ۵ مرداد در حالی به عربستان سفر نمود که سخنی از جنایت سعودی در یمن به میان نیارود تا نشانگر حمایت اروپا از اين جنایات و کشتار باشد که سندی دیگر بر واهی بودن ادعای بشردوستی و صلحطلبی غرب میباشد.
عربستان که در طول ۴ ماه از هیچ جنایتی فروگذار نبوده همزمان با حمایت از تروریستها در عملیات تیر طلایی در عدن، بمباران گسترده مناطق مسکونی یمن را اجرا کرد چنانکه در حملات سعودی در دوم مردادماه به تعز و بویژه منطقه المخاء بیش از ۱۰۰ نفر شهید و صدها نفر زخمیشدند در حالی که بسیاری از آنان را زنان و کودکان تشکیل میدادند. محافل رسانهاي اين جنایات را برابر با جنایتهای رژیم صهیونیستی در قانا دانستهاند که به شهادت و زخمی شدن صدها زن و کودک منجر شد.
سازمانملل متحد نیز نقشی قابل تامل در اجرای سناریوی تیر طلایی و دور جدید کشتار مردم یمن داشته است. براساس گزارشهای منتشره در حالی نمایندگان کمیتههای مردمی از جمله انصارالله در حال رایزنی با سازمان ملل برای راهکار سیاسی بودند، آنان به درخواست سازمان ملل به کاهش حضور نظامی در عدن و مناطق جنوبی پرداخته و در حال واگذاری امور امنیتی به قبایل جنوبی بودند که عربستان از اين خلاء استفاده و ورود تروریستها در لوای نیروهای وفادار به منصورهادی به عدن را اجرایی ساخت.
برخی ناظران سیاسی خیانت سازمان ملل به گروههای یمنی را از عوامل آغاز بحران عدن و تحرکات عربستان در اين منطقه میدانند. جالب توجه آنکه سازمانملل که از ارسال کمکهای بشردوستانه و دارویی به یمن خودداری میکرد همزمان با آغاز عملیات تیر طلایی سعودی از پهلو گرفتن کشتی امدادرسان در سواحل عدن خبر داد. جریانهای وابسته به کمیتههای مردمییمن اعلام کردند عربستان تحت نام کمکهای بشردوستانه زیر چتر سازمانملل در حال وارد ساختن تسلیحات به عدن برای داعش و القاعده است.
سرنوشت عملیات تیر طلایی
عربستان با نسلکشی با بمبهای اهدایی آمریکا، انگلیس و فرانسه و همراهی برخی کشورهای عربی و صهیونیستها در حالی در تصور تبدیل یمن به لیبی دیگر و استفاده از عملیات تیر طلایی عدن برای جبران شکستهایش بود که روند تحولات از ناکامی اين طرح حکایت دارد. مهمترین مسئله فروپاشی ادعای اصلی عربستان برای تجاوز و کشتار در یمن بود. سعودیها در حالی مقابله با انصارالله و قدرتطلبی آن را بهانه جنگ عنوان نمودند که همزمان با عملیات تیر طلایی، ۱۶ گروه سیاسی و قبیلهاي بزرگ یمن رسما به انصارالله برای پاسخگویی به تجاوزات سعودی اختیار تام دادند و کمیتههای مردمی و ارتش یمن نیز بر همراهی با انصارالله تاکید کردند.
همزمان مردم یمن تظاهراتهای متعددی در مناطق مختلف یمن برگزار کرده و ضمن محکومسازی حملات سعودی و سکوت سازمانملل، بر حمایت از انصارالله تاکید کردند. اين تحولات از یکسو نشانگر جایگاه مردمی و سیاسی انصارالله بوده و از سوی دیگر عدم مشروعیت مردمی و سیاسی منصورهادی را نشان میدهد که شکستی سخت برای ریاض است. در حوزه عملیاتی و نظامی نیز کمیتههای مردمی و ارتش در کنار پاکسازی بسیاری از مناطق تعز، عدن و... از تروریستها توانستهاند پایگاههای نظامیعربستان را هدف قرار دهند که از آن جمله مرکز فرماندهی نیروهای بحرینی و اماراتی و پایگاه نظامی جازان عربستان بوده است. یمنیها عملا دامنه جنگ را به خاک عربستان کشاندهاند.
نکته قابل توجه آنکه بخشهایی از عربستان از جمله نجران نیز مردم علیه عربستان دست به سلاح و مقاومت بردهاند که عربستان با بمباران و کشتار گسترده ساکنان این مناطق به دنبال پنهانسازی عملیات مردمی است.
نکته دیگر آنکه در حوزه جهانی نیز عربستان موقعیت مناسنی ندارد چنانکه از یک سو عفو بین الملل در گزارشی ضمن تاکید بر آنکه بیش از ۴ هزار نفر در حملات سعودی کشته و بیش از ۲۰ هزار نفر مجروح شده اند، حملات سعودی را مصداق بارز جنایت جنگی و هم ردیف جنایات صهیونیستها در غزه دانسته است.
مجموع این ناکامیها موجب گردید تا عربستان اجبارا در ۵ مردادماه آتشبس یکجانبه اعلام دارد تا فضای افکار عمومی را از جنایات خود بویژه کشتار در المخاء و نیز شکست عملیات تیر طلایی به اصطلاح آزادسازی عدن و بویژه اعتماد سراسر یمنیها به انصارالله و دادن اختیار تام به این جریان مردمیبرای پاسخگویی به تجاوزات ائتلاف آمریکایی - سعودی را پنهان سازد. البته در دوران آتش بس نیز حملات سعودی متوقف نشده و به کشتار مردم یمن ادامه داد.
این شکست چنان سنگین بوده که برخی ناظران سیاسی آغاز حملات ترکیه به سوریه به بهانه مقابله با پ.ک.ک و داعش را طراحی سعودی - آمریکایی برای انحراف افکار عمومی از تکرار شکست عربستان در برابر مقاومت مردم یمن میدانند.
البته روند تحولات نشان میدهد که ائتلاف سعودی – آمریکایی همچنان از شکستهای متعدد در یمن درس نگرفته و بر کشتار و حمایت از القاعده و داعش در یمن ادامه میدهند که میتواند نشانههای آغاز توطئه جدید آنان برای اجرای فاز جدید بحرانسازی در یمن یعنی تجزیه این کشور به دست القاعده و داعش باشد در حالی که وحدت ملی یمنیها در قالب ارتش و کمیتههای مردمیتحت رهبری انصارالله از هماکنون به نتیجه رسیدن اين سناریوی دشمنان یمن را درهاله از ابهام فرو برده است.
لازم به ذكر است گزارشهاي نهادهاي بينالمللي از آمار ميليونها نفر يمني نيازمند كمكهاي انساندوستانه حكايت دارد كه بسياري از آنان كودكان ميباشند. كودكاني تاكيد دارند هرگز تسليم گرسنگي و حملات ائتلاف سعودي و آمريكايي نميشوند و تا آخرين نفس به مقاومت ادامه ميدهند چراكه آنان از كودكان غزه آموختهاند كه هرگز تسليم نشوند و در برابر دشمن زانو نزنند و ايستاده بميرند.