حمله و تهديد مسلمانان در سايه سکوت مسئولان و اسلام هراسي رسانهها در غرب افزايش پيدا کرده و هيچ مرجعي براي رسيدگي به شکايت اهالي دين مهرباني وجود ندارد.
به گزارش وبسايت انجمن مدافعان حقوق بشر در جديدترين اين اتفاقات، تظاهراتي توسط گروه راست افراطي موسوم به «ليگ دفاعي انگلستان» در شهر «والسال» برگزار شد و جمعيتي در حدود ۱۰۰۰ نفر در اين مراسم شرکت کردند. اين تظاهر کنندگان به افزايش مهاجرت مسلمانان به انگلستان اعتراض داشتند و درخواست داشتند که جلوي مهاجرت مسلمانان به اين کشور گرفته شود.
اين افراد پلاکاردهايي در دست داشتند که بر روي آنها عباراتي نظير: «نه به افزايش گانگسترها» و «اينجا انگليس است نه پاکستان يا بنگلادش» نوشته شده بود.
اين تظاهرات پس از سخنراني يکي از رهبران سازمان «ليگ دفاعي انگلستان» به خشونت کشيده شد و تعدادي از اعضاي اين گروه به سمت نيروهاي پليس که در اطراف تظاهرات کنندگان حضور داشتند، حمله کرده و پليس را به واکنش نشان دادن مجبور کردند.
تظاهرکنندگان با آجر و شيشه به پليس حمله کرده و تعدادي از آنها نيز سطلهاي زباله را به سمت پليس پرتاب کردند. در نهايت اعضاي اين گروه تظاهرکننده به درون اتوبوسهايي که با آنها به محل تظاهرات آورده شده بودند منتقل شده و محل مورد نظر را ترک کردند و اين تهديد مسلمانان با تعريف آزادي بيان، به پايان رسيد.
پس از اين تظاهرات ليگ دفاعي انگلستان در اعلاميه که بر روي وب سايت خود قرار داد که در آن به دلايل برگزاري اين تظاهرات اشاره شده بود. اين گروه افزايش تعداد مسلمانان در نقاط مختلف انگلستان را به عنوان يک زنگ خطر براي اين کشور اعلام و اضافه کرده است که ترس اصلي آنها از اسلام و بلکه ايدئولوژي اسلامي است. يکي از اعضاي اين گروه، چندي پيش در واکنش به دستگيري قاتل نروژي، به حمايت از او پرداخته و کشتن مسلمانان را تلويحا راهي براي رهايي از گسترش اسلام در اروپا توصيف کرده بود.
اين قبيل حرکات در صورتي انجام ميگيرد که هيچ کس نبايد به خاطر مذهب يا عقيدهاش از طرف دولت، نهاد، گروه، يا هيچ فردي مورد تبعيض قرار گيرد. شايد ژنوسيد مناسبترين واژهاي باشد که بتوان براي اين کار انتخاب کرد، چرا که در آن اقداماتي به منظور جلوگيري از توالد و تناسل مسلمانان به وسيله قتل اعضاي آنان صورت ميگيرد. آيا کشتار مسلمانان براي پيشبرد اسلام هراسي ناقض اصل وجود امنيت براي هر شهروندي ولو اينکه از اقليت آن مملکت باشد نيست؟
آيا نمونه فوق را نميتوان «نارواداري و تبعيض مبتني بر مذهب يا عقيده» هر نوع تمايز، طرد، رجحان دادن يا تحديد مبتني بر مذهب يا عقيده است؟
آيا هدف از آن ابطال يا محدود ساختن به رسميت شناختن اسلام نيست؟ آيا آزاديهاي بنيادي بر اساس حقوق بشر نيست؟
ماده ۳ اعلاميه جهاني محو همه اشکال تعصب و تبعيض مبتني بر دين ميگويد: تبعيض ميان موجودات بشري به خاطر مذهب يا عقيده، تعرض به شأن انساني و انکار اصول منشور ملل متحد است و بايد به مثابه نقض حقوق بشر و آزاديهاي بنيادي اعلام شده در اعلاميه جهاني حقوق بشر محکوم شود.
مسلمانان نيز به مثابه ساير اديان حق آزادي ايجاد و برقراري رابطه با افراد و جماعات در زمينه مذهب يا عقيده، در سطح ملي و بين المللي را دارند و نبايد مانع از انجام اين کارها شد.
کشتار مسلمانان نيز ناقض اين اصل ابتدايي براي آزادي اديان است: هيچ کس نبايد تحت فشاري قرار گيرد که بتواند آزادي داشتن مذهب يا عقيدهاي را که به اختيار برگزيده، خدشه دار کند.
در اين بين نقش دولت بريتانيا را نيز نبايد کم رنگ در نظر گرفت چرا که همه دولتها بايد تدابير مؤثري براي جلوگيري و رفع هر نوع تبعيض مبتني بر مذهب يا عقيده، با به رسميت شناختن، به کار بستن و بهرهمند شدن از حقوق بشر و آزاديهاي بنيادي در همهً زمينههاي زندگي مدني، اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي، اتخاذ کنند.
دولت بريتانيا بر طبق کنوانسيون بينالمللي رفع هر نوع تبعيض نژادي بايد نشر هر نوع افکار مبتني بر تفوق يا نفرت نژادي و تحريک به تبعيض نژادي و همچنين اعمال زور يا تحريک به زور عليه هرنژاد و يا هر گروه که از حيث رنگ و قوميت متفاوت باشند و نيز بذل هر نوع مساعدت منجمله کمک مالي به فعاليتهاي تبعيض نژادي را قانوناً از جرائم قابل مجازات اعلام نمايد.