?>?>
نتایج سفر و اهداف آن را مطرح کنید و اینکه در گفتوگوی خود با مسئولین ایرانی بر چه محورهایی تمرکز کردید؟
درباره سفرمان به جمهوری اسلامی ایران بگویم که این سفر در چارچوب سفر پارلمانی فراکسیون پارلمانی جنبش حماس به ریاست محمود الزهار انجام شده است که طی آن به کشورهای آفریقای جنوبی، لبنان، ترکیه و اکنون جمهوری اسلامی ایران سفر کردهایم و پس از آن، سفر خود را تکمیل میکنیم.
معتقدم سفر به ایران، موفقیتآمیز، نتیجهبخش و سازنده بود، ما در این سفر با مسئولان ایرانی در ردهها و جایگاههای مختلف دیدار کردیم، معتقدم که مقامات ایرانی درک بالایی از مسئله فلسطین به ویژه چالشهای پیش روی مسئله فلسطین به ویژه آنچه معامله قرن خوانده میشود و ضرورت یکپارچه سازی تلاشهای گروههای مقاومت و بازدارندگی در منطقه برای مقابله با این طرح صهیونیستی(معامله قرن) دارند و اینکه ضرورت دارد تلاشهای عربی و اسلامی مشترک برای حمایت و پشتیبانی از ملت فلسطین در رویارویی با معامله قرن و نیز مقابله با چالشهای بزرگی که مسئله فلسطین با آن روبرو است، انجام شود، در نتیجه بر این باورم که این سفر موفقیتآمیز است و گامهای عملی در این راستا بر اساس آن برداشته خواهد شد.
جنبش حماس در انتخابات سال ۲۰۰۶ به پیروزی بزرگی در نوار غزه دست یافت که به این جنبش، این امکان را دارد تا دولت فلسطین را تشکیل دهد، اما پس از آن پیروزی بزرگ در آن انتخابات، رخدادهای زیادی برای هدف قرار دادن حماس اتفاق افتاد، پس از آن دوره که حماس پیروز شد، دیگر شاهد برگزاری هیچ انتخاباتی برای مجلس قانونگذاری نبودهایم، چه مشکلاتی رخ داده و مانع برگزاری انتخابات برای بار دیگر شده است؟
مشکل این است که جنبش فتح هنوز تغییر موازنههای قوای سیاسی و مردمی در صحنه فلسطین را درک نکرده است این در حالی است که جنبش حماس که اکثریت را پس از پیروزی در کسب ۶۰ درصد کرسیهای پارلمان(مجلس قانونگذاری فلسطین) تشکیل داد، اما جنبش فتح برای کودتا علیه قانونی بودن حکومت جنبش حماس تلاش کرد. معتقدم بحرانی شدن وضعیت داخلی فلسطین مانع برگزاری انتخابات در زمان مقرر شد،چرا که دوره قانونی ریاست محمود عباس در سال ۲۰۰۹ پایان یافته و ریاست وی پس از آن مشروعیت ندارد و وی انتخابات را از آن تاریخ برگزار نکرده است، در حالی که شایسته بود که انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین پس از گذشت چهار سال برگزار شود، اما دوره فعالیت پارلمان همچنان ادامه دارد و تنها با برگزاری انتخابات پارلمانی پایان مییابد.
تلاشهای آشتی فلسطین بر ضرورت برگزاری انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان و پارلمان و مجلس ملی تاکید کرده است و جنبش حماس تمام موانع رسیدن به آشتی را برطرف کرده است، تا فضاها پس از آن برای برگزاری انتخابات فراهم شود، ولی متاسفانه جنبش فتح از برگزاری انتخابات هراس دارد و میداند که انتخابات هرگز به نفع این جنبش نخواهد بود، بر همین اساس، جنبش حماس بر آمادگی کامل خود برای ورود به انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان، پارلمان و مجلس ملی تاکید میکند.
اخیرا شاهد یورش نیروهای ویژه رژیم اسرائیل بودیم که گفته شد با هدف ربودن برخی رهبران جنبش حماس صورت گرفت، واقعیت این یورش رژیم اسرائیل و شکست آن در رسیدن به اهدافش چه بود؟
آنچه رخ داد، شکست امنیتی و اطلاعاتی فاحشی برای نیروهای صهیونیستی بود که به داخل نوار غزه رخنه کرده بودند، شکستی که به سبب هوشیاری و قدرت مقاومت برای مقابله و افشای این طرح امنیتی بزرگی بود که هدف از آن ضربه زدن به توانمندیهای نظامی و امنیتی مقاومت بود، معتقدم مقاومت توانست این طرح را به شکست بکشاند و شماری از این نیروها را به هلاکت برساند و قدرت خود را بر این نیروهایی تحمیل کند که نتوانستند عقب نشینی کنند مگر زیر آتش حملات جنگندههایشان که افسرانشان را که کشته و زخمی شده بودند از صحنه خارج کرند، مقاومت، معادله جدیدی را بر دشمن تحمیل و در این معادله تاکید کرد که سرزمین غزه بر صهیونیستها حرام است و گوشت غزه تلخ است و دشمن صهیونیستی در صورتی که فکر هرگونه نفوذ به داخل نوار غزه یا رویارویی با مقاومت فلسطین در این منطقه به ذهنش خطور کند، بهای سنگینی خواهد پرداخت.
مقامات و سران رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی، جنبش حماس را متهم میکنند که سلاحهای خود را از طریق جمهوری اسلامی ایران یا حزب الله تامین میکند، نظر شما چیست؟
شکی نیست که اتهام قرار گرفتن و حمایت از مقاومت فلسطین به هر کشور و طرفی به ویژه جمهوری اسلامی ایران یک افتخار است، زیرا در طرح آزادی فلسطین و قدس از چنگال غاصبان شریک است، معتقدم جمهوری اسلامی ایران نقش مستقیمی در حمایت از مقاومت فلسطین به شیوههای و وسایل مختلف دارد، مقاومت فلسطین با وجود محاصره، توانسته است توانمندیهای خود در زمینه نظامی و موشکی را برای مقابله با دشمن صهیونیستی از طریق توان خود در زمینه ساخت در سایه محاصره تحمیلی بر نوار غزه توسعه دهد. شکی نیست که در نبرد اخیر کارایی این سلاحها از نظر دقت در اصابت و قدرت ضربات و گستردگی آن اثبات شد، زیرا مقاومت در کمتر از ۴۸ ساعت، حدود ۵۰۰ گلوله و موشک به سمت دشمن صهیونیستی شلیک کرد تا این حقیقت مورد تاکید قرار گیرد که آنچه مقاومت در نبرد اخیرش رو کرد، بخش کوچکی از توانمندیهای نظامیاش بود که به لطف خداوند عز و جل و با صبر و تحمل زیاد در مدیریت نبرد با دشمن صهیونیستی در اختیار دارد چه از طریق توانمندیهای نظامی خود که با ابتکار خود در داخل فلسطین تولید کرد یا از طریق حمایتهای نظامی خارجی که از نوار غزه صورت گرفت یا از طریق وحدت و یکپارچگی مقاومت فلسطین که در چارچوب اتاق عملیات مشترکی صورت گرفت که نبرد با دشمن را با هوشمندی و اقتدار کامل به لطف خدا مدیریت کرد.
ما همواره میدیدیم و همچنان هم مشاهده میکنیم که روسای جمهوری در آمریکا در جریان تبلیغات انتخاباتی اینطور حرف میزنند که طرح یا برنامهای برای حل مسئله فلسطین در اختیار دارند، اما در نهایت و هنگامی که به قدرت میرسند، میبینیم که در عمل هیچ کاری را برای مسئله فلسطین انجام نمیدهند، شما به این حرف و حدیثهای رهبران و رئیسان جمهوری در آمریکا چگونه نگاه میکنید، آیا واقعا آنها خواهان حل عادلانه مسئله فلسطین هستند یا اینگونه نیست؟
زیرا دولت آمریکا هرگز برای مسئله فلسطین طرف امین و مورد اعتمادی نیست، برای منطقه هم طرف امین و مورد اعتمادی نیست، دولت آمریکا روی دیگر رژیم صهیونیستی است، دولت آمریکا هر روز میزان جانبداری آشکار خود از دشمن صهیونیستی را اثبات میکند، دیگر مورد اعتماد هیچ طرفی نیست حتی کسانی که طرح سازش و مذاکرات با اشغالگران را مطرح میکنند،زیرا آنچه ارائه میکند، توهماتی بیش نیست،زیرا فقط در کنار دشمن بر ضد مسئله عادلانه ما ایستاده است و در شورای امنیت در کنار دشمن قرار دارد، به طوری که حدود پنجاه قطعنامه با وتوی آمریکا به نفع دشمن و به زیان منافع ملت ما و مسئله عادلانهاش روبرو شده است، شکی نیست که انتقال سفارت آمریکا به قدس هم بخشی از این حمایت آشکار دولت آمریکا از دشمن است در نتیجه معتقدم هیچ آیندهای برای طرح سازشی که دولت آمریکا به پیش میبرد، وجود ندارد و آینده امروز فقط از آن طرح مقاومت است.
متاسفانه در برهه اخیر مشاهده کردیم که برخی کشورهای عربی کار را به جایی رسانده اند که علنا روابط خود را با رژیم اسرائیل عادی کردهاند، اخیرا شاهد سفر نتانیاهو به یکی از کشورهای عربی بودیم، با تاسف فراوان با وجودی که ملتهای عربی موافق عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل نیستند نظر شما درباره این عادیسازی چیست، آیا خیانت به مسئله فلسطین است؟
عادیسازی گامی علیه مسئله فلسطین و ملت ما است، عادی سازی صفبندی و قرار گرفتن در کنار اشغالگران علیه عادلانه بودن مسئله ما است، قطعا، عادیسازی،جنایتی علیه خون شهیدان، مجروحان و اسیران است، در نتیجه سرمداران و منادیان عادیسازی و کسانی که عادیسازی را به پیش میبرند، باید از آن دست بردارند و این نکته را درک کنند که این مسئله آشتی آشکار با طرح صهیونیستی و اشغالگران علیه ملت ما و سرزمین و مقدساتشان است، و آنها باید به این اقدامات پایان دهند و ملتها باید فشار واقعی بر تمام منادیان عادی سازی و این رژیمهایی وارد کنند که این اشتباه تاریخی و جنایت دینی را علیه عادلانه بودن مسئله فلسطین مرتکب میشوند، معتقدم ملت فلسطین در مقابل عادی سازی با تمام قدرت میایستد و هر کس این خیانت را علیه مسئله فلسطین مرتکب شوند، مجرم میشناسد.
متاسفانه برخی کشورهای عربی برای تضعیف روابط میان حماس و حزب الله تلاش میکنند، نظر شما درباره حمایت حزب الله از مسئله فلسطین و روابط شما در حال حاضر با حزب الله چگونه است؟
شکی نیست که اگر وحدت در مواضع عربی و اسلامی ضرورتی برای مقابله با طرح صهیونیستی و آزادی فلسطین است، وحدت در این زمینه میان گروههای مقاومت منطقه، واجبتر و میان لبنان و فلسطین از همه ضروریتر است، زیرا همانطور که سرزمین فلسطین، اشغال شده، بخشی از خاک لبنان هم اشغال شده، همچنین سرزمین سوریه(بخشی از آن اشغال شده) و تلاش مشترک گروههای مقاومت برای مقابله با آن ضروری است و نیز تلاش برای آزادی این سرزمینهای عربی از چنگال غاصبان ضروری است به یاری خداوند عز و جل. در نتیجه معتقدم رابطه میان گروههای مقاومت در منطقه، رابطه قوی و مستحکم است و ما به آن پایبند هستیم. تسنیم