سرانجام پس از ۵۱ روز مقاومت به اذعان جهانيان غزه توانست بر ارتش صهيونيستي پيروز گردد. شايد در تئوريهاي ظاهري و ساختاري جنگ، فلسطينيان با دادن هزاران زخمي و شهيد و ويران شدن بخش گستردهاي از غزه و زير ساختهاي آب، برق، بيمارستانها، مراكز درماني و مدارس دستاورد چنداني به دست نياوردهاند اما با بررسي لايههاي زيرين نبرد غزه نكات قابل توجهي به دست ميآيد كه ميتوان از آن با نام پس لرزههاي جنگ غزه ياد كرد.
مهمترين مسئله تغيير موازنه وحشت است. صهيونيستها همواره اين اصل را تاكيد داشتند كه هر زمان بخواهند ميتوانند به غزه حمله نمايند و آن را نابود سازند. آنها حتي نام فرماندهان مقاومت كه قصد ترور آنها را داشتند نيز منتشر ميكردند. آنچه در جنگ اخير غزه روي داد تغيير اين معادلات بوده بگونهاي كه اين فلسطينيها بودند كه تعيين ميكردند چه نقطهاي را و در چه زماني هدف قرار دهند اين امر موجب شد تا از يكسو ميليونها صهيونيست روزهاي متمادي در پناهگاهها باشند و از سوي ديگر حتي پادگانها نيز براي نظاميان و غيرنظاميان صهيونيست امن نباشد.
معادله ديگري كه مقاومت غزه رقم زد زنده كردن مقاومت و انتفاضه در كرانه باختري بود بگونهاي كه در طول دوران ساكنان كرانه باختري نيز همواره به تظاهرات و مقابله با صهيونيستها پرداختند و اگر داراي سلاح بودند مسلما سرنوشتي ديگر را رقم ميزدند.
پسلرزههاي مقاومت غزه را در تزلزل و شكاف عميق ميان سران صهيونيستها ميتوان مشاهده كرد بگونهاي كه اكنون سخن از بركناري نتانياهو نخستوزير صهيونيستها است كه ميتواند به جنگ قدرت در اين رژيم منجر شود.
نكته بسيار مهم در جنگ غزه را حمايتهاي گسترده ملتها از غزه تشكيل ميداد. صهيونيستها همواره با استفاده از ابزار رسانه و حمايتهاي غرب سعي كردهاند تا چهرهاي دموكراتيك از خود به نمايش گذاشته و مانع از توجه جهاني به جناياتشان شوند. آنچه در طول جنگ غزه روي داد حمايتهاي گسترده جهاني از مقاومت بود كه نمود آن را در تظاهرات مردم سراسر جهان در مخالفت با رژيم صهيونيستي ميتوان مشاهده كرد.
مهمترين اين امر را در عملكردهاي منسجم مردم و دولتهاي آمريكاي لاتين ميتوان مشاهده كرد. آنها با قرار گرفتن در كنار حق و حقيقت و حمايت از فلسطين جايگاهي جهاني براي خود رقم زدند. آنها نشان دادند كه جبهه ضد استكبار صرفا معطوف به درون آمريكاي لاتين نميباشد و دامنه آن اكنون به سراسر جهان رسيده است كه مبارزه با صهيونيستها نمودي از آن است.
در نهايت ميتوان گفت كه مقاومت پيروز واقعي ميدان نبرد بوده است كه زمينهساز پيروزيهاي بعدي مقاومت براي تحقق آرمان آزادي فلسطين خواهد بود.