آمانو مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در جديدترين مواضع خود ادعاهايي را مطرح کرده است که برگرفته از خواستههاي ديکته شده به آن است. آمانو ادعا دارد که از يک سو اطمينان به رويکرد ايران به پذيرش حضور بازرسان در ايران ندارد و از سوي ديگر چندان اميدي براي به نتيجه رسيدن مذاکرات نيز نخواهد داشت.
ادعاهاي آمانو در حالي مطرح ميشود که گويي حافظه وي در بررسي و تحليل سوابق همکاري ايران با آژانس و نيز نوع رفتارهاي آژانس در قبال ايران به درستي عمل نميکند چرا که به اعتراف آژانس و بسياري از ناظران سياسي و هستهاي ايران تنها کشوري است که بيشترين همکاري را با آژانس داشته و حتي فراتر از تعهدات خود در قالب پارلمان آژانس عمل کرده است.
در باب روند مذاکرات نيز جهانيان گواهند که ايران همواره براصل مذاکره سازنده تاکيد داشته و دارد و در اين عرصه نيز يك خواسته را مطرح ميسازد و آن تدوين يک مداليته مدون و سازماندهي شده است تا مسير مذاکرات به انحراف کشانده نشود. همگان شاهدند که در طول سالهاي گذشته به رغم همکاريهاي گسترده ايران، آژانس در چارچوب تعهدات خود عمل نکرده و همواره در برابر وظايف خود در قبال ايران ابهاماتي را ايجاد کرده است.
نمونه اين رويکرد را در قبال پارچين ميتوان شاهد بود چنانکه ايران ۲ بار به آژانس اجازه بازديد از پارچين را داده است اما باز هم آژانس ادعاهاي جديد و واهي را در قبال اين منطقه مطرح کرده است. حال آنکه براساس خود اساسنامه آژانس مناطق نظامي تحت هيچ شرايطي تحت نظارت آژانس نبوده و اصلا آژانس حق بازديد ندارد. با تمام اين شرايط، ايران براي نشان دادن حسن نيت و اطميناني که به صلح آميز بودن فعاليتهاي هستهاي خود دارد اجازه چنين بازديدهايي را صادر کرده است با اين شرايط سخنان آمانو درباره ايران صرفا سخنپراکني و فضاسازي قبل از برگزاري مذاکرات ايران و آژانس است که هدف نهايي آن نيز جلب خوشايند غرب ميباشد. غربي که همزمان دو سناريو را اجرا ميکند نخست جلوگيري از دستيابي ايران به حقوق هستهاي خود و دوم به حاشيه راندن آژانس بينالمللي انرژي اتمي و محور قرار گرفتن در تحولات جهان. آمانو شايد در ظاهر عليه ايران موضعگيري ميکند اما در عمل آژانس را نابود ميسازد چرا که حرکت بيشتر آژانس در مسير خواستههاي غرب دلسردي و بياعتمادي بيشتر کشورها را به همراه دارد که نتيجه نهايي آن نيز خروج کشورها از آژانس و در حاشيه قرار گرفتن آن خواهد بود.