جمعه ۱۰ تير ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۳
کد مطلب : 66986

انقلاب اجتماعی

انقلاب اجتماعی
حامد سعيدي‌راد: معنای واژه انقلاب را می توان در هر لغت نامه ای متفاوت و متمایز یافت، در هر طیف وقشر و رنگی، تعریف خاصی از پدیده های انسانی ارائه می شود و انقلاب هم یکی از این پدیده هایی است که تعریفی شدیدا سلیقه ای دارد و تابع نرمش و چرخش اندیشه مولفین و مصنفین ایدئولوژی هاست اما جدای از معنا و مفهوم انقلاب،شئون انقلاب هم در گوشه و کنار دنیا با تفاوت هایی همراه است و هیچگاه سؤال از اينكه به چه اتفاقی انقلاب می گویند و آن اتفاق باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا نام انقلاب را بر خود حمل کند یک پاسخ مشترک نخواهد گرفت و گذشته از همه این ها امتیاز دهی به انقلاب ها هم به شدت تابع سلیقه ها و عقیده های شخصی و گروهی است چرا که نظریات مطرح شده پیرامون یک انقلاب هرگز متفق القول نیستند و از منظر های گوناگون به ارزیابی یک انقلاب می پردازند. شاید انقلابی که در تفکر مارکسیستی یک پدیده تاریخی و پیش برنده عنوان شود در تفکر لیبرالی یک حرکت رو به عقب اساسی و یک پسرفت جدی جلوه کند کم اینکه در طول تاریخ بسیاری از انقلاب های بشری با چنین وضعی رو به رو بوده اند و هر کدام از باده تناقضات فکری و ایدئولوژیکی پیمانه ای پر نموده اند. مثلا انقلاب مشروطه ایران را بعضی ها خیانت مشروطه خواهان مزدور انگلیسی می دانند و بعضی دیگر یک انفجار عظیم فرهنگی و سیاسی که توانست جامعه ایرانی را به یک جهش پردامنه در همه ابعاد برساند و...اما اگر از سلیقه های متفرق و متفق و افکار پراکنده و مجتمع بگذریم و به انقلاب به مثابه یک پدیده متغیر بنگریم شاید بتوان به نتایجی رسید.آنچه طبیعی و مسلم است این نکته است که هر واقعه ای که به تغییراتی بیانجامد را نمی توان انقلاب خواند،نه کودتا انقلاب است و نه شورش های کور مردمی حتی اگر این ها به تغییر نظام سیاسی بیانجامند و چند صباحی هم از می ظفر بنوشند هیچگاه نمی توانند خود را هم ردیف انقلاب های مردمی و چند بعدی بدانند چرا که غریب به اتفاق این دسته از دگرگونی ها چه در مبداء و چه در مقصد و از ریشه تا شاخ و برگ ها تک بعدی و تک محوری اند و غالبا حول محور سیاسی و یا اقتصادی می چرخند و از بن مایه های اجتماعی بی بهره اند. انقلاب های صرفا سیاسی و یا صرفا اقتصادی که یا با اراده مردمی و یا به میل حکمران صورت می گیرند چه انقلاب از بالا باشند و درونی و نرم و چه انقلاب های ریشه ای باشند و از خارج دستگاه حکمرانی تحمیل شوند نمی‌توانند عمر چندانی داشته باشند از سوی دیگر نتیجه قابل انتظار را نیز هیچگاه نمی توانند برآورده سازند و معمولا در ادامه یا به کودتاهای نظامی و یا به سزارین های انقلابی ختم می شوند و در آخر یا به وسیله گروه های قدرت داخلی و یا خارجی مورد سوء استفاده قرار می گیرند و همه این ناکامی ها ریشه در عدم آمادگی بستر های اجتماعی مورد نیاز برای تحولات سیاسی و اقتصادی دارد. در واقع اگر یک تحول در هر زمینه ای برخاسته از بطن جامعه نباشد و از تحریکات خارجی و یا التهابات زود‌گذر داخلی نشآت گرفته باشد هیچگاه انقلاب خوانده نخواهد شد حتی اگر به ظفر و پیروزی کوتاه مدت و مجازی نیز نائل آید. در مسیر تحول های اصیل و یا انقلاب اولین گام بستر سازی مناسب و طبیعی و بی دخالت در لایه های مختلف اجتماع است و این مسلم است که بدون برداشتن گام اول هرگز نمی توان به نقطه پایان فکر کرد و به این رتیب انقلابی به سر منزل مقصود خواهد رسید که انقلابی اجتماعی باشد و برخاسته از خواست های عمیق و اصولی جامعه باشد و نه انقلابی ذاتا سیاسی و یا اقتصادی.
https://siasatrooz.ir/vdcepo8p.jh8pvi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی