يکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ - ۲۰:۳۶
کد مطلب : 69578

وزن‌کشی سیاسی اصولگرایان!

از سال ۸۸ که آن ماجراها بر کشور رفت، برخی از نیروهای انقلاب که خود را در جبهه اصولگرایان دسته‌بندی می‌کنند، بر سر ...

از سال ۸۸ که آن ماجراها بر کشور رفت، برخی از نیروهای انقلاب که خود را در جبهه اصولگرایان دسته‌بندی می‌کنند، بر سر تعیین وزن سیاسی و جایگاه خود در میان مردم، رقابتی را با یکدیگر آغاز کرده‌اند که این روزها یعنی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، اشکال تازه‌ای پیدا کرده است. اصلی‌ترین استدلال این طیف در تشدید این رقابت، این است که طیف رقیب سنتی یعنی اصلاح‌طلبان، اینک در صحنه سیاسی کشور حضور ندارند و دلیلی ندارد که ما هم مانند گذشته در صدد ائتلاف و وحدت شکلی باشیم و با یکدیگر رقابت نکنیم.
این استدلال از چند جهت قابل بررسی است و اشکالاتی را ایجاد می‌کند که توجه به آنها ضروری است.
اول این که اصلاح‌طلبان یک جریان بزرگ سیاسی در کشور هستند که نمی‌شود و نباید آنها را نادیده گرفت. این جریان حتی اگر رسماً از صحنه قدرت کنار گذاشته شود باز هم در صحنه جامعه حضور دارد و میلیونها هوادار فکری اصلاح‌طلبان در سطح جامعه، می‌توانند به اشکال مختلف بر فضای سیاسی جامعه موثر باشند و از جمله با رفتار سیاسی «مشارکت نکردن» می‌توانند بر همین انتخابات پیش‌رو اثر بگذارند. بنابراین اصلاح‌طلبان هستند و نمی‌توان آنان را نادیده گرفت و مطلوب نظام اسلامی هم نیست که این جریان در انتخابات نباشد.
دوم این که رقابت انتخاباتی و کثرت نامزدها، یکی از عوامل جدی مشارکت بالای مردم محسوب می‌شود و اصولگرایان هم برای ایجاد رقابت و تشویق مردم به شرکت در انتخابات، نیازمند ایجاد رقابتند. در واقع اصولگرایان اگر بخواهند با اصلاح‌طلبان رقابت نکنند مجبورند با خودشان رقابت کنند تا شور انتخاباتی ایجاد شود. این امر یعنی ایجاد شکاف میان نیروهایی که ظاهراً با یکدیگرند و هیچ اختلاف اصولی ندارند اما به خاطر یک انتخابات مجبورند با یکدیگر رقابت کنند.
سوم این که این رقابت انتخاباتی نمی‌تواند صوری و دست‌ساز باشد، یعنی مردم باور نمی‌کنند که یک نیروی سیاسی، صرفاً به قصد کشانیدن مردم به پای صندوق رأی، خودش را به دو یا سه طیف تقسیم کرده و رقابتی صوری و شکلی ایجاد کند. بنابراین رقابت واقعی مورد نیاز است تا در ذهنیت مردم، امکان گزینش ایجاد شود و برای غلبه یک سلیقه بر سلیقه دیگر، وارد صحنه انتخابات شوند.
چهارم این که رقابت واقعی نیروهای اصولگرا با یکدیگر، اگر شکل بگیرد خودش مقدمه دو یا چندپارچه شدن یک پیکره واحد است. در واقع اگر اصولگرایان بخواهند با یکدیگر مرزبندي کنند تا به صورت واقعی به رقابت با یکدیگر بپردازند، باید گفت که این خود آغاز صف‌بندی تازه سیاسی در کشور است. آیا اصولگرایان حاضرند هزینه این امر را بپردازند؟
پنجم این که متأسفانه نگرش حذفی حاکم بر ذهنیت بسیاری از نیروهای سیاسی کشور، کارکرد خود را در رقابت اصولگرایان با یکدیگر هم خواهد داشت یعنی خیلی طول نمی‌کشد که رقابت اصولگرایان با یکدیگر منجر به حذف یک طیف از سوی طیفی دیگر می‌شود. ممکن است اکنون، اصولگرایان از رقابت درونی خود، چنین تصوری نداشته باشند، اما این اتفاق به تدریج رخ می‌دهد و کار به جایی می‌کشد که هر کدام از این طرفهای رقابت، هم منطق طرد طرف مقابل را پیدا می‌کند و هم تشکیلات متفاوتش را فراهم می‌آورد و سرانجام کار به حذف و طرد اصولگرا به دست اصولگرا می‌انجامد. مگر همین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در مقاطعی از انقلاب، کاملاً در یک جبهه و در مقابل ده‌ها دشمن و مخالف و منتقدان اساس نظام اسلامی در کنار یکدیگر نبودند؟ آیا امروز این دو جریان کاملاً با هدف حذف با یکدیگر مواجه نمی‌شوند؟
خلاصه کنم. رقابت صوری منجر به ایجاد رقابت و افزایش مشارکت مردم نمی‌شود. رقابت واقعی در فرهنگ سیاسی مبتنی بر عدم تحمل و مدارا، منجر به رفتارهای حذفی خواهد شد. به جای ایجاد رقابت به هر قیمت حتی از طریق وزن‌کشی سیاسی اصولگرایان، به تصحیح فرهنگ سیاسی موجود بپردازیم تا تحمل نیروهای سیاسی رقیب میسر شود. اگر این گونه شود رقابت درست و واقعی شکل خواهد گرفت و از جمله با حضور اصلاح‌طلبان، مشارکت مردم در انتخابات هم افزایش خواهد یافت. 

علي اشرفي

https://siasatrooz.ir/vdcevn8p.jh8ofi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی