تروریسم دولتی آمریکا جنایتی دیگر را رقم زد و با نادیده گرفتن حاکمیت کشوری مستقل به نام عراق اقدام به حملهای تروریستی زد که در نتیجه آن پیشگامان مبارزه با تروریسم به شهادت رسیدند. سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در کنار ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و همرزمانشان در اقدامی جنایتکارانه توسط آمریکا هدف قرار گرفتند. این جنایت بزرگ که جهانیان آن را تروریسم دولتی و جنایتی جنگی می دانند در حالی صورت گرفت که محافل رسانهای و سیاسی غربی ادعای خویشتن داری از سوی طرفین را مطرح می سازند. حال این سوال مطرح است که در شرایطی که آمریکا اقدامی تروریستی صورت داده است معنای کلمه خویشتنداری به چه معناست. آیا جز به معنای عدم انتقام گیری و واکنش از سوی ایران و عراق معنای دیگری دارد؟ استدلال غرب برای این خویشتن داری چیست و چرا آن را مطرح میسازد؟ پیش از هر چیز به این امر باید توجه داشت که خویشتن داری به منزله عدم اقدام است لذا اگر غرب واقعا به دنبال چنین کلید واژهای است باید پیش از تروریسم آمریکایی به این کشور در باب پیامدهای رفتارش هشدار می داد و خواستار خویشتنداری میشد. با توجه به عدم اجرای این مسئله واژه خویشتن داری امری یک جانبه است که صرفا شامل ایران و عراق و البته حامیان منطقهای جبهه مقاومت میشود. حال این سوال مطرح است که چرا غرب چنین مسئلهای را مطرح میسازد و آیا این خواسته آنها قابل اجراست؟ در باب چرایی این رویکرد یک اصل مهم مطرح است و آن اینکه غرب می داند جبهه مقاومت اهل بلف زدن نیست و قطعا پاسخی سخت خواهد داد. این پاسخ به منزله از میان رفتن منافع غرب در منطقه و حتی اخراج نیروهای آمریکایی است. این مسئله از یک سو منافع اقتصادی و استعماری غرب را نابود میسازد و از سوی دیگر تحقیری جهانی را از جمله در حوزه نظامی برای غرب به همراه دارد که هم در این جوامع پیامدهای سنگینی دارد و هم اینکه زمینه ساز تحولی بزرگ در منطقه می شود که همانان رویکرد ملتها به جبهه مقاومت به جای دلبستن به وعدههای پوشالی غرب است. در اصل اروپاییها از اینکه فرهنگ مقاومت که در مبارزه با تروریسم جایگاه خود را اثبات کرده می تواند به مولفه ای برای تحقق مطالبات ملتهای منطقه مبدل شود در هراس هستند و لذا به دنبال مقابله با انتقام گیری خون شهدای مقاومت هستند. نکته مهم دیگر آنکه عدم پاسخگویی جبهه مقاومت به جنایت اخیر آمریکا زمینه ساز تکرار این اقدامات در ابعاد دیگر خواهد بود و زمینه را برای تشدید دخالتهای غرب در منطقه ایجاد می کند. در اصل حامیان خویشتنداری به دنبال تحقیر جهانی جبهه مقاومت و نمایش چهرهای شکست خورده از آن است لذا خویشتنداری نه برای امنیت منطقه بلکه مولفهای برای اجرای ابعاد دخالت غرب در منطقه است که راهکار مقابله با آن نیز عدم اجرای خویشتنداری و دادن پاسخی قاطع به تروریسم دولتی آمریکا با قصاص قاتلان فرزندان شریف و گرانقدر مقاومت است.
نویسنده: علی تتماج