مــردم دلشان پاسـخگـویی میخواست، مردم منتظر بودند تا بشنوند که چرا وعده روحانی در دوره یازدهم درباره اینکه وضع معیشتیشان به قدری بهبود خواهد یافت که به جای یارانه گرفتن به دولت یارانه بدهند؛ محقق نشده است، مردم تشنه شنیدن عاقبت دستبرد به صندوق ذخیره فرهنگیان و معضلاتی که سد راه سرمایهگذاران خارجی شده است بودند، آنها میخواستند، بدانند که چرا در پایان دولت یازدهم مسکنهای مهر تمام نشد، چرا ریزگردها تغییرات محسوسی در جهت بهبود فضا نداشته و چرا کارخانه پژو آن خودروسازی که رئیس جمهوری وعده داد خط تولیدش در ایران راه بیفتد هنوز راه نیفتاده، وضعیت قرارداد توتال چه شد، غرامت ما در کرسنت به کجا رسید، چرا باید به ترکیه و به زودی به آذربایجان بابت صادرات نفت خسارت دهیم؟! راستی وعدهای که درباره برداشتن همه تحریمها دادید چه شد؛ اصلا در سالگرد اجرای برجام آن سیبها و گلابیها و آفتاب تابان کجاست؟!
چطور میتوان اشتغالزایی کرد، چرا در انتخابات به رقیب میگفتید سالی یک میلیون اشتغالزایی نمیتوان داشت اما الان معاون اول شما از ایجاد یک و نیم میلیون اشتغالزایی در شش ماه نخست سال میگوید و البته مستندات هم نمیدهد؟! متاسفیم که خیلی از این پرسشها در قاب سیما مطرح نشد و به جای خیلی دیگر هم وعده جدید سبز شد تا باز هم وعدههای محقق نشده را با وعدهای جدید و با لبخندی بر لب بشنویم.
کاش مجری که در ابتدای برنامه به مخاطبانش وعده داد که مصاحبه متفاوتی را خواهند دید یادش میماند که در سالگرد برجام هستیم، کاش کمی اخبار سیاسی را مطالعه کرده بود و میدانست که درست در روز مصاحبه، وزیر خارجه فرانسه در حالی که تا چند روز آتی به ایران سفر خواهد کرد چطور علیه جمهوری اسلامی اعلام موضع کرده و در اتفاقی نادر خبرگزاری جمهوری اسلامی هم تیتری خلاف این رفتار را انتخاب میکند! کاش رشیدپور کمی هم به یاد صندوق فرهنگیان میافتاد و کاش تبعات برجام را مرور میکرد، اصلا کاش رشیدپور لیستی از وعدههای روحانی آماده کرده بود و تکتک از آنها خبر میگرفت. و یا حداقل اولویتها را درستتر رعایت میکرد مثلا سوال فیلترینگ شبکههای اجتماعی را با نحوه اشتغالزایی ادعایی دولت در سال آتی عوض میکرد.
اما جدای از بحثهای دیگر شاید مهمترین مسئله پاسخهای روحانی بود. پاسخهای روحانی مانند تمامی مصاحبههای تلویزیونی پیشین او بود. خونسردانه و کلی. او باز هم فقط وعده داد. او مانند همیشه سعی کرد امید و باز هم امید را به مردم تزریق کند. اما آیا او در این کار موفق بود یا خیر؟ واکنشهای مردم در فضای مجازی و تحلیلهای رسانهای نشان میهد روحانی در این کار هم خیلی موفق نبوده است. حجتالاسلام روحانی در گفت و گوی دوشنبه شب حتی همچون نشستهای خبریاش با رسانهها ظاهر نشد. بسیاری معتقدند روحانی سخنان کهنه همیشگی را بر زبان آورده است و نتوانسته انتظارات مردم را برآورده کند.
رئیس جمهوری باز هم در قاب سیما با مردم سخن گفت، مانند همه این ۵ سال که روی مبل نشست و صحبت کرد و مانند همان دوباری که توانست در رقابتهای انتخاباتی از این قاب برای اقناع بیش از ۵۰ درصد مردم استفاده کند و ۸ سال مجوز ریاست جمهوری بگیرد.
پیش از او نیز روسای جمهوری زیادی بر قاب تلویزیون حضور یافته و با زل زدن در لنزی که شاید چشم میلیونها ایرانی به آن دوخته شده بود نکاتی را یادآور شدند که در نوع خود قابل توجه بوده است. نکاتی که اغلب «وعده» و یا «انجام شدههایی» را شامل میشده که با پایان دوره ریاست جمهوری، کسی آنها را بابت وعدهها و «شدههایی» که واقعا «نشدهبود» مورد پاسخگویی قرار نداده است.
حجتالاسلام حسن روحانی روز گذشته از سانچی هم گفت، از همان کشتیای که ۳۲ نفر را در آبهای چین با خود به قعر دریا برد و البته تاخیر مسئولان در رسیدگی به واقعه را ثبت کرد! همان کشتی نفتکشی که چهار روز بعد از آتش گرفتن، ربیعی وزیر رفاه و کار و تامین اجتماعی را به عنوان قیم راهی چین کرد! همان که واکنش متفاوت مردم را بابت نبود زنگنه، وزیر نفت به صدا درآورد، روحانی گفت که دولت قبل نفتکش را به وزارت رفاه بابت بدهیداده است و از همین روی وزیر نفت راهی چین نشده و هیچ اظهارنظری درباره این کشتی نکرده است! اما آنطور که ما باخبریم، مصوبه هیات دولت برای انتقال نفتکش از دولت مرحوم آیتالله هاشمی به تصویب هیات وزیران رسیده که بر اساس این مصوبه ۳۴ درصد سهام به وزارت نفت و سی و سه درصد تامین اجتماعی و نهایتا سی و سه درصد صندوق بازنشستگی رسیده است.
البته دولت احمدینژاد بوده که مدیریت آن را از وزارت نفت به وزارت رفاه انتقال داده است اما درصد سهامها تغییری نکرده است. بر اساس این لیست سهامها، پس زنگنه به عنوان کسی که حدود یک سوم نفتکش به او تعلق دارد نمیتواند ساکت مانده و کاری نکند به هر حال او هم در نفتکش طبق سهمی که روی کاغذ وجود دارد، سهیم است.
البته که رئیس جمهوری در قاب برنامه زنده قول داد فیلم صحبت با مردم در زلزله کرمانشاه را به برنامه حالا خورشید ده که البته فیلم پخش شد، اما کاش پخش نمیشد! چرا که تصاویر هیچ اشارهای به صحبت روحانی با مردم نداشت و فقط تکههایی از راهرفتن او و صدایی که مدام میگفت «آقا یه لحظه!» شنیده میشد. کاش حداقل چنین فیلمی پخش نشده بود چه کسی میداند شاید مردم در کشاکش زندگی و ذهن مشغولیهایی که با وعده «از بابت دلار خیالتان راحت» حل نمیشد تا صبح روز بعد که فیلم پخش شود اصلا یادشان میرفت که قرار بر پخش فیلم صحبت رئیس جمهور با زلزله زدهها بوده!
روحانی اما از موسسات مالی و اعتباری هم گفت اما او یک سخن جالب و قابل تامل دیگر را بر زبان آورد. روحانی علنا از مردم خواست درباره بانکهایی که سود سپرده بیشتر از بقیه دارند، با تامل بیشتری تصمیم گیرند. با این جمله اینطور تصور شد که رئیس جمهوری تلویحا نظارت و ضمانت بانک مرکزی بر بانکها را در قبال مجوزهایی که برای تاسیس بانک داده است قبول ندارد که اگر چنین است چرا قبل از تبدیل اینگونه بانکها به موسسات مالی، مانعی برای فعالیت آنها ایجاد نشده است؟!
این سوال هم مانند خیلی از سوالات دیگر در اذهان ماند. اما روحانی دوشنبه شب فقط وعده داد و امید به تحقق وعده که آرزو میکنیم برای خدشه وارد نشدن به اعتماد مردم و البته حفظ آبروی نظام وعدههایش محقق شود.
نویسنده: مائده شیرپور