نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، چگونه ميتواند در جذب این جوانان به اسلامی حقیقی و اصیل یاری رساند؟
آنچه در این نامه نوشته شده کاملا درست است، ما باید از منبع حقیقی یاد بگیریم. امیدوار هستم که این نامه به جوانان کمک کند تا اسلام را به عنوان یک دین مطالعه کنند و از تبلیغ منفی علیه اسلام بکاهد. آیتالله خامنهای گفت که سیلی از اطلاعات نادرست درباره اسلام در غرب وجود دارد. متأسفانه، در کشورهای غربی مردمی که خودشان را "متخصص" اسلام معرفی ميکنند در فهم اسلام دچار سردرگمی ميشوند. حتی آنهایی که ميخواهند چهرهاي بد از اسلام ارائه کنند بیشتر مواقع نمیدانند درباره چه چیزی صحبت ميکنند. این امر یکی از دلایل افزایش اسلامهراسی در غرب است.
این نامه در جلوگیری از اسلامهراسی در غرب چقدر مؤثر است؟
رهبر معظم ایران بهتر از هر کس دیگری اهمیت نسل جدید را ميفهمد. وی ميداند مسن ترها تاکنون تباه شدهاند. وی ميداند که ما باید جوانانمان را تشویق به یادگیری و مطالعه کنیم، زیرا آنها آینده هستند. اگر جوانانمان را تشویق کنیم که اسلام را از منبع آن مطالعه کنند، ميتوانیم امیدوار به آیندهاي بهتر و مردمی باشیم که کمتر از اسلام هراس دارند. اسلام هراسی ترس از آن چیزی است که نمی شناسیمش. در ایتالیا نیز شاهد مواردی از اسلامهراسی هستیم زیرا مردم اسلام را با تروریسم اشتباه ميگیرند. با توجه به سیاستهاي مهاجرتی ما بسیاری از مسلمانان که از جنگ یا کشورهای با شرایط سخت فرار کردهاند برای برخورداری از یک زندگی بهتر به ایتالیا یا اروپا آمدهاند. متأسفانه ممکن است به این افراد به عنوان مردمی که تروریسم را به ایتالیا ميآورند برچسب زده شود. بالاخص اکنون که در هراس ناشی از حملات تروریستی و تحت شدیدترین هشدار امنیتی دولتی به سر ميبریم.
آیا فکر ميکنید که رسانههاي بزرگ غربی علاقهاي به انتشار نامه مقام معظم رهبری داشتهاند؟
زمانی که نامه برای اولینبار به زبان انگلیسی در وب سایتها منتشر شد با خودم گفتم که این نامه تاریخی خواهد بود. تا جایی که من ميدانم، این اولینباری است که رهبر معظم ایران بدین روش با جوانان غربی سخن ميگوید. این نامه چیزی بیش از کلماتی که در بر دارد ميگوید. من متعجب شدم که روزنامههاي ایتالیایی این نامه را در صفحه اول خود منتشر نکردند. این امر ميتواند دلایل گوناگونی داشته باشد. حتی با اینکه ایتالیا و ایران در بسیاری حوزهها همکاریهاي زیادی با یکدیگر دارند و دولت ایتالیا نیز آماده گفتوگو و سرمایهگذاری در ایران است، با این حال برخی رسانهها وجود دارند که علاقهاي به انتشار نامه رهبر جمهوری اسلامی ایران ندارند. ما ميتوانیم به این امر به مثابه احترام گذاشتن بنگریم: کلمات مهم یک رهبر دینی نباید در یک صفحه روزنامه منعکس شوند، اما این تئوری من درباره نگاه متعصبانه به ایران است. اگر چیزی بد (از نظر غربیها) در ایران رخ دهد، روزنامهها آن را در صفحه اول خود مطرح خواهند کرد. آنها در این ارتباط دچار اشتباه هستند. در آینده قدرت کلمات رهبر ایران را خواهیم دید.
ارزیابی شما از محتوای این نامه چیست؟
بهترین چیز درباره این نامه تأکید رهبری به آموزش نسل جدید است. وی با تمام تجربه و فرزانگی خود ميداند که آموزش مسیر موفقیت است. آموزش، نه تنها در مدرسه یا دانشگاه، روشی برای نبرد با جنگ و خلق صلح در کره خاکی است. این بسیار مهم است که وی اصرار به مسلمان شدن جوانان ندارد بلکه فقط از آنها ميخواهد که اسلام را فهمیده و آن را از منبعش مطالعه کنند.
آیا به نظر شما این نامه فصلی جدید در جلب توجه اروپاییها به اسلام خواهد گشود؟
بله، اگر جوانان اروپایی به جای صرف وقت در امور مادی زمان بیشتری به مسائل فکری و اندیشهاي بدهند، ميتواند اینگونه باشد. برخی کشورهای غربی با گذر زمان ارزشهاي بیشتری را از دست ميدهند و جوانان نسبت به آینده امیدی ندارند. من مسلمان نیستم، اما دلبستگی به اسلام را در هیچ دین دیگری ندیدهام. فکر ميکنم اسلامی ميتواند به همه ما کمک کند جهانی که در آن زندگی ميکنیم را بهتر بشناسیم. مهمترین دانشمندان و اندیشمندان در قلمرو اسلام متولد شدهاند. چگونه ميتوانیم باور داشته باشیم که افرادی که مرگ را ترویج ميکنند نیز از همین قلمرو آمده باشند.
آیا این نامه ميتواند تفاوت بین اسلام اصیل و اسلام ساختگی داعش یا دیگر گروههاي تروریستی را نشان دهد؟
هر کس که بین اسلام و گروههاي تروریستی رابطه برقرار ميکند، یقینا اسلام را نمیشناسد. رهبر معظم فاصله خود را از اقدامات تروریستی حفظ کرده است. غیرقابل باور است که فردی معتقد به یک دین این اقدامات را انجام دهد. چگونه یک دین صلح به افراد ميگوید که دیگران را به قتل برسانند؟ اسلام هیچ ارتباطی با این ستمگری ندارد. آنچه مردم نمیدانند این است که اولین قربانی این ستمگری خود اسلام است. آنها به نام اسلام عمل ميکنند اما دلایل آنها مذهبی نبوده و فقط سیاسی است. این حملات و گروههاي تروریستی چهره صلحطلب اسلام را خدشهدار نمیکند. ما باید از خودمان بپرسیم که چه کسی از دشمن نشان دادن اسلام سود ميبرد یا قدرت انجام چنین کاری را دارد؟