هر کسی که به سپاه، ارتش و نیروهای مسلح هجمه کند، ضد منافع ملی عمل کرده است و تفکرات چنین افراد و جریانی که به آن وابسته هستند، توپخانه دشمن در درون کشور تلقی می‌شوند. هفته گرامیداشت دفاع مقدس را در حالی پشت سر گذاشتیم که رسانه‌های دشمن تمام قد علیه ۸ سال در دوران دفاع مقدس به تخریب و تحریف پرداختند و هر آنچه که در توان داشتند به کار بردند تا ذهن افکار عمومی به ویژه نسل کنونی را نسبت به دوران پرافتخار این کشور مسموم کنند. از چنین شبکه‌هایی توقعی غیر از این نمی‌رود، اما برخی افراد و اشخاص در درون کشور نیز همصدا با رسانه‌هایی چون بی.بی.سی، من و تو، وی.او.ای، ایران اینترنشنال درصدد برآمدند تا نقش پیاده نظام آنها را در کشور همچنان داشته باشند و در سودای خود تصور کنند که در حال پیشروی هستند. ارتش و سپاه دو نیروی نظامی در جمهوری اسلامی ایران هستند که علاوه بر کارکردهای مشترک تفاوت‌هایی نیز با هم دارند. هر دو نیرو، مکتبی و عقیدتی هستند و در طول ۴۱ سال از عمر انقلاب اسلامی ایران این دو در کنار هم همچون دو برادر، بسیاری از خطرات، تهدیدات و توطئه‌ها را خنثی کرده اند و نقشه‌های شوم دشمنان را ناکام گذاشته اند.
امنیت پایداری که اکنون بر کشور حاکم است و توانسته سایه جنگ را از سر ایران اسلامی دور کند، به خاطر وجود دو نیروی نظامی ارتش و سپاه است و اگر نبود فداکاری و سلحشوری سپاه و ارتش، همان‌هایی که اکنون در داخل سعی دارند نیروهای مسلح را به خاطر امیال جناحی و سیاسی خود که نشات گرفته از سیاست‌های دشمنان است. تضعیف کنند، اکنون باید در اسارت نیروهای اشغالگر و شاید هم برده‌هایی در زنجیر داعش می‌بودند!
هیچ نظام و حاکمیت سیاسی در جامعه خود اجازه تخریب و تضعیف نیروهای مسلح را نمی‌دهد و در مقابل نیز جریان‌ها و احزاب سیاسی نیز به خود اجازه نمی‌دهند که نیروی مسلح خود را به باد انتقادات برگرفته از تفکرات سیاسی و حزبی خود بگیرند. حال این روش یا به خاطر درک و شعور بالای سیاسی آنها است یا این که حاکمیت آنها منع و تاکید کرده که نیروهای مسلح خط قرمز است و هیچکس نباید از این خط قرمز عبور کند. در اوایل انقلاب، ملی مذهبی‌ها و نهضت آزادی، اعتقادی به وجود ارتش و نیروی نظامی نداشتند، تبعات این تفکر در همان زمان نمود پیدا کرد تا این که حضرت امام(ره) در مقابل تفکر انحلال ارتش ایستاد و همین سیاست بود که ارتش جمهوری اسلامی ایران توانستند خود را بازآفرینی کند و در کنار دیگر نیروها همچون سپاه و بسیح در دوران ۸ سال دفاع مقدس دلاوری و سلحشوری از خود نشان دهد.
پس از آن نیز با ظهور اصلاح طلبان، سیاست نفی وجود سپاه در کشور پیگیری شد، تا آنجا که حتی ورود نیروی سپاه پایداران خاصه به مسائل و بحران‌های منطقه ای که در سوریه و عراق و لبنان و فلسطین وجود دارد، از سوی آنها کاری اشتباه و خطرآفرین معرفی شد. غافل از آن که اگر سپاه پاسداران به بحران غرب آسیا ورود نکرده بود و معادلاتی که برای آینده منطقه طراحی شده بود به هم نمی‌زد، اکنون شرایط برای جمهوری اسلامی ایران بسیار بغرنج و سخت می‌بود. در تازه ترین اظهارنظر یکی از سر کردگان جریان سیاسی اصلاح طلب، محمدرضا خاتمی گفته، «اصل وجود سپاه باید به بحث گذاشته شود!» او پس از تفسیر و توضیحاتی که در مصاحبه درباره این موضوع مطرح می‌کند، سپاه را به فساد اقتصادی متهم می‌کند و قضاوت درباره آن را به مردم واگذار می‌کند و تلویحا می‌گوید که البته قضاوت عمومی در این مورد وجود دارد.
مصداق سخنان آقای محمدرضا خاتمی این ضرب المثل است که، «موش تو سوراخ نمی‌رفت جارو
به دمش می‌بست.» آیا او از قضاوت و نظر مردم و افکار عمومی نسبت به عملکرد جریان اصلاحات و شرایط اقتصادی نابسامانی که اکنون در کشور حاکم گشته آگاه است؟ آیا محمدرضا خاتمی‌در میان مردم حاضر می‌شود و از دردها و مشکلات آنها مطلع می‌شود و می‌شنود که مردم درباره جریان اصلاحات که عامل پیروزی دولت در دو دور انتخابات ریاست جمهوری شدند، چه می‌گویند؟!
طرح مسائل انحرافی آن هم در شرایطی که اصلاح طلبان باید پاسخگوی اعمال و سیاست‌های خود به خاطر ایجاد شرایط اقتصادی بد موجود باشند، فرافکنی و فرار از پاسخگویی در پیشگاه مردم و قانون است. شعارها و وعده‌های فریبنده اصلاح طلبان بود که باعث شد تا مردم در انتخابات به نامزدی رای دهند که آنها از او حمایت می‌کردند. سیاه نمایی و تخریب رقیب همراه با ایجاد هراس در میان مردم باعث شکل گیری دولتی با حمایت اصلاح طلبان شد و اکنون همگان نتیجه این سیاست را می‌بینند. اگر حمایت‌های نیرویی چون سپاه از دولت تدبیر و امید نبود، چه بسا تاکنون باقی نمانده بود. سپاه و ارتش هر زمان که دولت در کمک رسانی و انجام وظایف خود ضعف داشت به یاری دولت شتافتند. در زلزله، سیل و اکنون نیز بسیاری ویروس کرونا این دو تمام قد در خدمت مردم هستند و اگر سپاه در مسائل عمرانی و اقتصادی ورود کرده است، کافی است اصلاح طلبان خاصه آقای محمدرضا خاتمی چشم خود را باز کند و ببیند که دستاوردهای قرارگاه سازندگی در زمینه، نفت، گاز، پالایشگاه، سربازی چه بوده است.
سپاه و ا رتش در دل مردم جا دارند چرا که فرزندان همین مردم خدمتگزاران آنها در این دو نهاد نظامی مشغول جانفشانی و یاری مردم هستند، جایگاه اجتماعی اصلاح طلبان با وجود همه سیاست‌های ویرانگر آنها، نزد مردم چگونه است آقای محمدرضا خاتمی؟!
نویسنده: محمد صفری
