يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۰
کد مطلب : 115118

نکته‌دان عشق و ولی‌شناسان عاشورایی

خواص و عوام در این راهی که می‌پیماییم، نقش دارند و اگر ذره‌ای غفلت و سستی سراغمان بیاید...
نکته‌دان عشق و ولی‌شناسان عاشورایی

خواص و عوام در این راهی که می‌پیماییم، نقش دارند و اگر ذره‌ای غفلت و سستی سراغمان بیاید، کربلا تکرار خواهد شد؛ و عبرت است که کربلای حال حاضر را با نابودی یزیدیان زمان به تصویر خواهد کشد.
عاشورا به دنیا آموخت، در هر دین و مسلکی که هستیم، شیعه یا سنی، نصرانی یا زرتشتی فرقی نمی‌کند، نباید عزت خود را با بیعت به ذلت ببریم. ابا عبدالله الحسین (ع) به جنگ نیامده بود، از سرنوشت خود و اهل بیت آگاه بود، می‌دانست بیاید، کشته خواهد شد، آن هم به دست شقی‌ترین افراد. یارانش اندک بودند، آنقدر اندک که قطره‌ای در میان هزاران حرامی، اما این قطره آنچنان عمقی داشت که با وجود مرگ همه یاران وفادار و اسیری اهل بیت، تلألو و درخشندگی آن پس از قرن‌ها، چشمان عالم و عالمیان را به خود خیره کرده است. برخی دیدگان از این درخشش نور می‌گیرند، برخی کور می‌شوند. کربلا مأوای عاشقانی است که دل به دلداگی حسین سپرده‌اند. رسم عاشقی را از برادر آموختند، برادری، چون عباس، که همچون او در دنیا یافت می‌نشود. ابو فاضل در روز تاسوعا برداری را کامل کرد. اندک و قلیل هستیم، همچون یاران حسین در روز عاشورا، همواره همین بوده است، باطل کثیر و حق قلیل، اما شکست و نابودی برای جبهه باطل، وعده صادق الهی است. قیام عاشورا را هر کس به شکست تعبیر کند، فلسفه آن را نفهمیده، این چه شکستی است که ۱۴۰۰ سال است جریان دارد و هر سال عمق این واقعه، نمایان‌تر گشته و مردمان زیادی را به سوی خود جذب می‌کند. جاذبه و مغناطیس آن و حال و احوال آن خاک و آب در کربلا چیست؟ سّر عاشورا در کجا است؟ که حتی ندیده، عالمیان را فرا می‌خواند و به سوی خود می‌کشد؟
راز کربلا در عشق است، خلاصه محشر کربلا در این واژه نهفته و برای درک آن باید نکته دان عشق باشی نه نکته بین، تا بتوانی در وادی کربلا عشق بازی کنی؛ و برای درک آن از حافظ یاری می‌گیریم که سروده.
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ‌ای دل مپیچ کانجا
سر‌ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
حسین (ع) عشق را معنا کرد و مفهوم آن را به عالم نمایان ساخت. هر که در این راه قدم بگذارد:
راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
حال و روز این روز‌های ما، مرز میان حق و باطل است، فاصله این دو به نازکی یک تار مو، مردمان را با شک و تردید روبرو کرده که کافی است اندکی درنگ در دل آن‌ها شکل بگیرد تا لغزشی بیافریند و سقوط در گرداب را رقم بزند؛ و اینجاست که مولانا به فریاد می‌رسد و می‌گوید:
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست‌
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست
و این آفتاب حُسن و چهره مشعشع تابان، جز ابا عبدالله الحسین و عاشورا نیست؛ و در این کارزار سرنوشت ساز دوران، همه حجت مسلمانی ما از امیر مؤمنان علی (ع) تا کریم اهل بیت و اباعبد الله است تا حجت الله الاعظم، «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
بگذارید بیعت کنند، دست خیانت را به سوی یزید و یزیدیان دوران دراز کنند، بگذارید با شیطان بزرگ عهد و عقد اخوت ببندند و با آن‌هایی که کمر به قتل مسلمانان بسته‌اند، هم پیاله شوند. حرجی نیست، تکلیفشان را، خود روشن کرده‌اند، کربلایی دیگر در راه است، اما قرار نیست عاشورای سال ۶۱ با آن شرایط تکرار شود که همه یاران اباعبدالله (ع) به شهادت برسند و یزیدیان بر سر کار باشند. انقلاب ایران، حکومت اسلامی را برپا کرده و می‌رود تا خود را به اوج شرایط یک حکومت اسلامی برساند. راه هست، چاه هست، مانع و بیراهه هم هست، اما راه را شناخته‌ایم، شاید در این راه خناسانی هم باشند اما، چراغ پر فروغ عاشورا روشن است و درس عبرت برای ما.
مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان و نیرو‌های لشکر ۲۷ محمد رسول اللّه‏ در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۷۵ فرمودند: «در مباحث مربوط به عاشورا سه بحث عمده وجود دارد: یکی بحث علل و انگیزه‌‏های قیام امام حسین علیه‏‌السلام است... بحث دوم بحث درس‏‌های عاشورا است... بحث سوم درباره عبرت‏‌های عاشورا است، که چند سال قبل از این، ما این مسأله را مطرح کردیم که عاشورا غیر از درس‏‌ها، عبرت‏‌هایی هم دارد. بحث عبرت‏‌های عاشورا مخصوص زمانی است که اسلام حاکمیت داشته باشد. حداقل این است که بگوییم عمده‏ این بحث مخصوص به این زمان است، یعنی زمان ما و کشور ما، که عبرت بگیریم...
وقتی امام حسین علیه‌‏السلام کشته شد، وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت، وقتی فاجعه اتفاق افتاد، وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگر چه فایده؟... اگر خواص در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می‏‌کند و حسین بن علی‏‌ها به کربلا کشانده نمی‌‏شوند. اگر خواص بدفهمیدند، دیر فهمیدن، یا نفهمیدند و با هم اختلاف کردند... معلوم است که در تاریخ کربلا تکرار خواهد شد.»
و این عبرت عاشورا، در زمان ما بیشتر نمود دارد، کارزار کنونی، شباهت‌های بسیاری به قیام اباعبدالله الحسین (ع) دارد، خواص و عوام در این راهی که می‌پیماییم، نقش دارند و اگر ذره‌ای غفلت و سستی سراغمان بیاید، کربلا تکرار خواهد شد؛ و عبرت است که کربلای حال حاضر را با نابودی یزیدیان زمان به تصویر خواهد کشد.
عاشورا نزدیک است، درست زمانی است که فرزند اباعبدالله قیام را آغاز می‌کند و تا آن زمان، ولی شناسان در این ولایت خواهند ماند.

https://siasatrooz.ir/vdcezn8zvjh8zzi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی