زمستان ۹۴ وقتی انتخاباتِ آخرین ماه آن قرار بود منتخبان مجلس دهم را مشخص کند «ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان و حامیان دولت» فهرستی را منتشر کردند که به «لیست امید» شهره شد. فهرستی که شعار آن «امید، آرامش و رونق اقتصادی» بود.
این لیست قرار بود «گام دوم» را هم بردارد و بتواند بعد از دولت، مجلس را هم فتح کند. بگذریم از اینکه آن شعارِ پرطمطراقِ منصوبِ بر پیشانی پوسترهای انتخاباتی هیچ ارتباط و سنخیتی به آدمهای درونش نداشت که هیچکدام فعال یا تئوریسیون اقتصادی نبودند. بگذریم از اینکه آن فهرست، تنها یک شخص مرتبط با «اقتصاد» داشت که آن هم دخترِ وزیر اقتصادِ دولتِ هشتم بود. همو که پدرش بعد از فاجعهی فیشهای نجومی «ذخیرهی نظام» شد و همان دخترش از تریبون مجلس بیانیه دفاع از خانواده را خواند و به ناچار نایب رئیس مجلس میکروفونش را قطع کرد.
پیروزی هر ۳۰ کاندیدای تهران در مرحلهی نخست، آنقدر رئیس دولت یازدهم را هم بهواسطهی راه نیافتن رقبایش سرِ ذوق آورد که نتوانست در نشست خبری خود جلوی خوشحالی خود را بگیرد و اعلام کرد «مردم تهران با هوشمندی کار را یکسره کردند»
همان فهرست ۳۰ نفرهی تهران رَحمِ تولد فراکسیونی به نام «امید» در مجلس شد که اصلاحطلبان و حامیان دولت دور هم جمع شوند و بخشی از آرای مجلس را با هماهنگی در دست گیرند.
حالا قریب به دو سال و نیم از زایش این فراکسیون گذشته است. یکبار دیگر شعار آن فهرست انتخاباتی را مرور کنیم: «امید، آرامش و رونق اقتصادی»
کدام یک از شعارها محقق شده است؟ امید مردم بیشتر شده یا آرامششان؟ از رونق اقتصادی چه خبر؟ بله قبول داریم که مجلس به تنهایی نمیتواند همهی مشکلات را حل کند. اما آیا نمایندگان این فراکسیون در روز افتتاحیهی مجلس این متن «من در برابر قرآن مجيد، به خداي قادر متعال سوگند ياد ميكنم و با تكيه بر شرف انساني خويش تعهد مينمايم كه پاسدار حريم اسلام و نگاهبان دستاوردهاي انقلاب اسلامي ملت ايران و مباني جمهوري اسلامي باشم، وديعهاي را كه ملت به ما سپرده به عنوان اميني عادل پاسداري كنم و در انجام وظايف وكالت، امانت و تقوا را رعايت نمايم و همواره به استقلال و اعتلاي كشور و حفظ حقوق ملت و خدمات به مردم پايبند باشم، از قانون اساسي دفاع كنم و در گفته ها و نوشته ها و اظهارنظرها، استقلال كشور و آزادي مردم و تأمين مصالح آنها را مدنظر داشته باشم» را با صدای بلند نخواندهاند؟
حالا که اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم خوب نیست، حالا که دولت خودش تمایلی به جراحی تیم اقتصادی ندارد، حالا که برخیها در قبال منصب خود مسئولیتی احساس نمیکنند، نباید نمایندگان «مردم» کاری کنند؟ آیا باید تا پایان دورهی دهم مجلس، چشمشان به دهان دولت باشد؟
قبلا هم گفته بودیم که با یکی دو استیضاح مشکلات اقتصادی حل نمیشود، اما برای جلوگیری از خسارت بیشتر و مهار بیسر و سامانی دولت کاری کرد. باید به وزیر صمت، وزیر راه و شهرسازی، وزیر نفت و سایر مجموعهی اقتصادی دولت فهماند که اوضاع مردم خوب نیست. باید فهماند که نمیتوانند تا همیشه بر مرکب مراد بنشینند و بیخیالِ اوضاعِ خرابِ مردم بتازند.
آقایان و خانمهای نماینده. دست به کار شوید. مردم چشمشان به گفتار و رفتار شماست. دیگر نمیتوان با «تَکرار» سرِ مردم را شیره مالید. دیگر نمیشود با هیاهو و شعارهای ناصواب، از مردم رای گرفت. دیگر نمیشود جو را احساسی کرد و انگشت مردم را جوهری کرد.
مجلس برای حفظ آبروی خود باید اشتباهات خود را جبران کند.
آن زمان که با لابی و سفارش و قسم و آیه، رای اعتماد دادید و حالا حدود یک سال بعد، اوضاع مردم به این منوال در آمده است. حواستان باشد که «قسم» خوردهاید تا پایبند حقوق مردم باشید.
یادتان باشد که تنها تیغ جراحی دولت فعلا در دست شماست و با کنار گذاشتن مدیران ناکارآمد میتوانید عاقبت به خیر شوید.
یادتان باشد به وزرای پیشنهادی بعدی که به مجلس معرفی میشوند، مثل سالِ قبل رای ندهید که بعد مجبور شوید برای حفظ آبرو یا «سکوت» کنید و بر خطاها ماله بکشید و یا «رای اعتماد»تان را پس بگیرید.
یادتان باشد شما نماینده و وکیل مردم شدید نه دولت. آن روز که در محضر «قرآن» قسم خوردید را دوباره در ذهنتان مرور کنید.
نویسنده: مهدی رجبی