در اقدامی که میتوان آن را دیکتاتوری حاکم بر اروپای مدعی دموکراسی دانست، بعد از ۶ ماه تنش سیاسی دیروز صدراعظم آلمان برای دور چهارم از سوی پارلمان آلمان در سمت خود ابقا شد.
گویا واژه دموکراسی در غرب معنای ورای آن دارد که از سوی این کشورها در قبال سایر کشورها مطرح میشود چرا که در غرب یک فرد با ادعای ریاست بر حزب در چند دور میتواند در راس قدرت کشور قرار گیرد حال اگر در جوامعی غیر از غرب این امر روی دهد از آن با عنوان دیکتاتوری یاد میکند. در اقدامی که نمودی از دیکتاتوری حاکم بر اروپاست، «آنگلا مرکل» برای چهارمین دور به عنوان صدر اعظم آلمان انتخاب و در سمت خود ابقا شد. پارلمان آلمان به منظور انتخاب مرکل به عنوان چهارمین صدراعظم این کشور تشکیل جلسه و به ۶ ماه تنش سیاسی در نخستین اقتصاد اروپا پایان داد. نمایندگان پارلمان آلمان ۳۴۶ رای موافق و ۳۱۵ رای مخالف به مرکل دادند. در این جلسه ۹ نماینده پارلمان غایب بودند. مرکل بعد از این رای گفت که رای پارلمان را میپذیرد.
مرکل رهبر حزب محافظهکار دموکرات مسیحی آلمان است و بعد از انتخابات پارلمان آلمان در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷ تلاش کرد تا با احزاب لیبرال و سبز تشکیل جلسه بدهد اما موفق نشد. وی سپس با تلاشهای «فرانک والتر اشتاینمایر» رئیسجمهور آلمان برای تشکیل دولت با سوسیالدموکراتها به توافق رسید. طی ۴ سال گذشته احزاب دموکرات مسیحی، سوسیال مسیحی و سوسیال دموکرات کنترل دولت آلمان را در اختیار داشتهاند. تشکیل دولت در آلمان یکشنبه هفته گذشته (۱۳ اسفند)، ۱۶۱ روز پس از انتخابات پارلمانی فدرال و با اعلام رای اعضای حزب سوسیال دمکرات این کشور برای تایید توافق با حزب دمکرات مسیحی، در این کشور و چهارمین دوره صدراعظمی آنگلا مرکل قطعی شد.
پس از انتخابات پارلمانی دوم مهرماه (۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷) آلمان، احزاب محافظه کار مسیحی (CDU/CSU) و حزب چپ میانه سوسیال دمکرات (SPD) در ۱۸ بهمن (هفتم فوریه) برای تشکیل دولت جدید به توافق رسیدند. پیش از آن مذاکرات حزب دمکرات مسیحی مرکل با حزب سبزها و حزب لیبرال "دمکراتهای آزاد" برای تشکیل دولت موسوم به "جاماییکا" شکست خورد و آلمان وارد دورهای بیسابقه بن بست سیاسی شده بود.
اکنون مرکل ۶۳ ساله بطور رسمی چهارمین دوره صدر اعظمی خود و سومین دوره ریاست بر دولت "ائتلاف بزرگ" را آغاز میکند. با این حال به نظر میرسد که آلمان هنوز تا رسیدن به ثبات سیاسی مورد انتظار متحدان اروپایی این کشور، فاصله دارد، بخصوص که هر دو حزب بزرگ آلمان با چالشهای درونی رو به رو هستند و احزاب منتقد بخصوص راستهای افراطی قدرت گرفتهاند.
«صدراعظم کهنهکار آلمان که رسانهها به او لقب "ملکه اروپا" را دادهاند، به عنوان نجات یافته از عمیقترین بحران حکومتداری کشورش دوباره ظهور کرده، گرچه از نظر بسیاری از ناظران این دور آخرین دور حکمرانی اوست.» ۱۶ سال صدراعظمی کوهل طولانیترین دوران صدراعظمی آلمان است اما برخی از ناظران بعید میدانند که مرکل بتواند این رکورد را بشکند. پریشانیهای عمیق مرکل هزینهای است که او برای اقدام بیباکانه گشایش مرزهای آلمان به روی سیل مهاجرتی میپردازد؛ موجی که بیش از یک میلیون پناهجو را از ۲۰۱۵ وارد آلمان کرد. این اقدام بشردوستانه گرچه او را به قهرمانی لیبرال تبدیل کرد اما همچنین واکنشهای بیگانههراسان را در پی داشت که نهایتا به حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان که بر طبل "مرکل باید برود" میکوبد، وجاهت داد.
مرکل که در پس پرده آهنین رشد کرده است، در سالهای دور و دراز حکومتداری بحرانهای متعددی را پشت سر گذاشته است. معترضان او را "ملکه ریاضت" اروپا میدانند زیرا موضعش در برابر اقتصادهای پر بدهی منطقه یورو سرسختانه بود. در آشفته بازاری که با پیروزی دونالد ترامپ، بریگزیت و چندین بحران جهانی دیگر تکمیل شد، او به عنوان مدافع دموکراسی لیبرال مورد ستایش قرار گرفت.
اینگونه به نظر میرسد که مرکل با استایل متواضع و عملگرایش هنر ماندن در قدرت در یکی از کشورهای ثروتمند و رو به کهنسالی را که مایل به تداوم تغییر است، تکمیل کرده است. مرکل که غالبا بابت کنارهگیری از مباحث چالشبرانگیز هدف انتقاد قرار میگیرد، اثبات کرده این توانایی را دارد که تصمیمات جسورانهای چون عدم استفاده از تاسیسات هستهای در آلمان بعد از فاجعه ۲۰۱۱ فوکوشیما در ژاپن را بگیرد.