تحليلگران معتقدند؛ همزمان با حضور تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق، نظام سلطه و به خصوص رژیم ایالات متحده آمریکا با نادیده انگاشتن جنایات این گروهها و پرهیز از تروریست نامیدن آنها، از الفاظی چون مخالفان، انقلابیون و... برای نام بردن از این گروهها استفاده نموده و یکی از مهمترین مسایلی که مطرح میساختند این دروغ بزرگ بود که این گروهها، مسلمانان اهل سنت هستند که به دلیل بیتوجهی علویان در سوریه و شیعیان در عراق به حقوق ایشان، مجبور به قیام مسلحانه و تلاش جهت احقاق حقوق خود شدهاند! همین مسئله بهانهای برای تحریم نظام سوریه و تحت فشار قرار دادن حکومت عراق برای تشکیل آنچه دولت وحدت ملی و با استفاده از همه جناحها و گروهها خوانده میشد، گردید.
در این مسیر انواع کمکهای مالی، اطلاعاتی و تجهیزاتی برای این گروههای تروریستی ارسال میگردید و حرکت ایشان نیز جنبش آزادیخواه خوانده میشد. این حمایت حتی اعدام زنان و کودکان، استفاده از سلاحهای غیرمتعارف و ممنوعه از جمله تجهیزات شیمیایی، به اسارت گرفتن زنان، تخریب زیرساختها و اماکن تاریخی توسط این گروه تروریستی را نادیده میانگاشت و حتی اشغال موصل و بخشهایی از خاک عراق و تهدید و اخراج مسیحیان و دیگر اقلیتها نیز باعث تغییر موضع آمریکا و نظام سلطه نگردید. با این حال حرکت گروهک داعش به سمت منطقه کردستان عراق و تهدید منافع آمریکا باعث شد که به ناگاه این گروهک از یک گروه «استقلالطلب اهل سنت» تبدیل به یک گروه «تروریستی» گردد!
كارشناسان بر اين باورند؛ آمریکا در عراق به مخمصه عجیبی گرفتار آمده است. تغییر دولت در عراق از طریق تروریزم وحشی آخرین شانس و ابتکار آمریکا به حساب میآید. اگر دولت کنونی عراق از این بحران، سربلند بیرون آید، مسلما دولت عراق به اصلاح «نظم کنونی» و مسامحههای خسارتباری که دراعمال حق حاکمیتی اکثریت انجام شده، مبادرت میورزد. ارتش عراق قطعا اصلاح جدی خواهد شد و از وضع متفرق کنونی به وضع منسجم تبدیل میشود. کمااینکه این اصلاحات جدی، دستگاه امنیتی عراق را نیز در برخواهد گرفت. این ضمن آنکه موضع دولت در مواجهه با اختلافات داخلی را تقویت کرده و به آن امکان فیصلهدهندگی میدهد، آمریکا و رژیمهای ترکیه و عربستان را به شدت نگران میکند.
روند تحولات سيا سي در عراق
روند تحولات سياسي در عراق به گونهاي است كه تحليلهاي متفاوتي پيرامون چرايي و آينده آن از سوي كارشناسان مطرح ميشود. اينكه چه عواملي موجب بروز چنين بحراني در عراق شده، هرچند تا حدودي جواب واحد نسبت به آن وجود دارد، اما تحليلهاي مطرح شده را در دو گروه مدافعان و مخالفان تقسيم ميكند. مدافعان آن دسته از افرادي هستند كه معتقدند گرچه دولت نتوانسته عملكرد خوبي در حوزه مسايل دفاعي و امنيتي داشته باشد اما همه اين مسايل به دولت مربوط نميشود. زيرا اين گروه مجموعه عوامل را متاثر از رفتارهاي نيروهاي خارجي به خصوص آمريكا و تحميل خواسته هايشان به دولت عراق ميدانند. در مقابل مخالفان هر نوع چالش موجود را برآمده از رفتارهاي دولت و تاكيد شخص مالكي بر تداوم نخستوزيري ميدانند و بر اين عقيدهاند كه تنها راهكار، ايجاد دولت وحدت ملي است. عراق سالجاري را ميتوان به قبل و بعد از حمله داعش تقسيمبندي كرد. عراق بعد از حمله داعش، نه تنها وارد چالشهاي جديتر سياسي با نيروهاي داخلي شده بلكه با پديده تروريسم و مساله امنيت نيز دست و پنجه نرم ميكند.
اين امر به حدي اوضاع عراق را تحت تاثير قرار داد كه مرجعيت اين بار نيز مبادرت به صدور فتوا براي همراهي دولت به منظور مقابله با داعش كرد.
راهبرد آمريكا؛ ايجاد فتنه در منطقه
چرا امريكاييها جنايتهاي داعش را به عنوان يك عمليات تروريستي محكوم نميكنند؟ آمريكا و متحدانش در عراق مجبور به عقبنشيني شدند. آمريكا امروز نميتواند با سلاح نظامي به كشورها ورود كند، به همين دليل حركتهايي مانند داعش نوعي جنگ نيابتي است كه آمريكا از آن حمايت ميكند. از اين رهگذر آنها در منطقه به دنبال ايجاد فتنه طايفهاي و جنگ مذهبي و در گير كردن منطقه با آشوب و نا امني هستند.آمريكا به دنبال استفاده از اين فضا است. آمريكا در سال ۲۰۰۳ عراق را به عنوان گام اول براي خاورميانه جديد با مدل آمريكايي تعريف كرد. اما با ناكامي مواجه شد كه اين نيز مرهون تلاشهاي جمهوري اسلامي ايران و مقاومتهاي مردم منطقه است. بر اين اساس به دنبال انتقالگيري است. راهبرد آمريكا ايجاد فتنه است. تصور ميكند در سناريوي جديد ميتواند با جمهوري اسلامي ايران و جبهه مقاومت مقابله و آنها را تضعيف كند. آمدن داعش هم در همين چارچوب است. ما در شرايط حساسي هستيم و محيط امنيتي ما متاثر از اين موضوعات است كه بايد به آن توجه جدي داشت.
مهم بودن مسأله امنيت عراق براي ايران
با توجه به اينكه داعش تهديدي براي خود عراق است، تهديد امنيتي هم براي ايران به حساب ميآيد. بايد به اين پرسش كه سياست امنيتي نظامي ايران در عراق چيست و ايران چگونه ميخواهد با اين تهديد مقابله كند پاسخ داد. البته براي اين پاسخ بايد اشاره كرد كه؛ تروريسم مرز ندارد. اين چيزي است كه از ابتدا هم گفتهايم. باز تأكيد ميكنيم كه اشاعه و ترويج تروريسم همزاد با اشغالگري در منطقه است. اگر تروريسم بتواند در عراق موفق شود، محيط امنيتي همه كشورهاي منطقه از جمله جمهوري اسلامي ايران به خطر ميافتد. ايران خود قرباني تروريسم است و بايد با اين پديده با حساسيت برخورد كند.
به همين دليل هم بايد براي تحكيم مرزهاي خود و هم در براي تامين امنيت داخلي خود طرح داشته باشد و اينكه اگر عراق نيازمند به همكاري است، كمك كند. دولت عراق يك دولت قانوني است و حق دولت عراق است كه روابط دفاعي و امنيتي با هركشوري داشته باشد.اگراين درخواست از ايران صورت بگيرد،بايد سخاوتمندانه عمل كرد. نه فقط جمهوري اسلامي ايران، بلكه هر كشور ديگري كه مدعي است ميخواهد نقشي در صلح و امنيت جهاني عليه تروريسم داشته باشد. طبيعتا ما تجربه مقابله با تروريسم را داريم. جمهوري اسلامي به خاطر امنيت عراق حتي مذاكراتي هم با آمريكا در موضع امنيت داشته و نشان داده است مساله امنيت عراق براي ايران مهم است.
جان كلام
داعش با اشاره آمريكا و با هدف باجگيري از دولت و ملت عراق و زمينهسازي براي بازگشت مجدد نيروهاي آمريكايي به صحنه امنيتي و نظامي عراق به شهرهاي مختلف اين كشور حمله كرده است. مجموعه رخدادهاي اخير عراق نشان ميدهد كه يك فتنه سازمانيافته براي ايجاد تقابل ميان شيعه و سني و در نهايت تجزيه عراق به سه اقليم مختلف در حال شكلگيري است.
در طول دو سال اخير داعش در كشتار مردم سوريه و هتك حرمت اماكن مقدسه از هيچ جنايتي فروگذار نكرد و رسانههاي غربي و عربي و فضاي مجازي نيز در ارائه يك تصوير دهشتناك از داعش از تمام ظرفيت خود استفاده كردند. بهنظر ميرسد هدف از چنين كاري اين است كه داعش را يك سازمان انقلابي و اسلامي نزد افكار عمومي به تصويركشانده و آنگاه وانمود كنند كه اسلام واقعي همان چيزي است كه دولت اسلامي عراق و شام آن را عملياتي ميكند.