امنیت مهمترین مسئله در صحنه جهانی بوده و هست و در این راستا نیز ائتلافها و اتحادهای بسیاری شکل گرفته است. در دو دهه اخیر یعنی از زمان حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ مقوله امنیت ابعاد جدیدتری گرفت که با واژهای به نام تروریسم تعریف شده است. در مقوله مبارزه با تروریسم دو دیدگاه در عرصه جهانی شکل گرفته است. یک دیدگاه شامل آمریکا و شرکای آن بویژه ناتو و برخی از کشورها در منطقه غرب آسیاست و دیدگاه دیگر شامل جبهه مقاومت و متحدان آن میشود.
دیدگاه اول یا همان نگاه آمریکایی از سال ۲۰۰۱ و حادثه ۱۱سپتامبر ابعاد گستردهای گرفت به گونهای که ناتو به عنوان اولین ماموریت خارج از خانه در جنگ افغانستان مشارکت کرد. در سال ۲۰۱۲ نیز این ائتلاف به بهانه حمایت از مردم در برابر قذافی وارد جنگ لیبی شد. جبهه مقاومت نیز که از سال ۲۰۰۰ نبرد علیه تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی را در جنوب لبنان آغاز کرده بود و در کارنامه خود جنگ ۳۳ روزه لبنان و سه جنگ غزه موسوم به جنگهای ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه را داشت در ۶ سال اخیر نبردی سراسری با تروریسم داشته که محور آن را عراق و سوریه تشکیل میدهد.
اکنون در حالی مقوله امنیت همچنان اصل اول عرصه جهانی است که بررسی کارنامه این دو دیدگاه نکات قابل توجهی را نشان میدهد. آمریکا و ناتویی که ادعای ارتش برتر دنیا را سر میداد در طول ۱۶ سال حضور در افغانستان نه تنها گامی برای مبارزه با تروریسم بر نداشته بلکه هر روز بر میزان بحرانهای این کشور افزوده شده چنانکه سازمان ملل رسما اعلام کرده این کشور همچنان اولین مرکز تولید موادمخدر است و در حوزه امنیت نیز بدترین کشور جهان شده است.
در لیبی نیز جنگ داخلی و ناامنی سراسری ادامه دارد و غرب اقدامی برای مقابله با آن صورت نداده است. در نقطه مقابل تحولات سوریه، لبنان و عراق که صحنه نبرد جبهه مقاومت با تروریسم بوده پس از ۶ سال تروریسمی که آمریکا ادعا داشت برای نابودی آن به ۲۰ ایل ۳۰ سال زمان نیاز است نابود شده است. دستاوردهای مقاومت در این عرصه چنان بود که دو سال و نیم پیش روسیه نیز که بحران تروریسم را تهدیدی برای امنیت خود میدانست در کنار مقاومت قرار گرفت و در نهایت حتی کشوری مانند ترکیه که همپیمان غرب علیه سوریه و عراق بود برای رسیدن به امنیت پایدار به همگرایی با جبهه مقاومت روی آورد.
پیروزی مقاومت بر تروریسم چنان بود که دیروز پوتین رئیسجمهور روسیه به سوریه سفر کرده و خروج بخشی از نیروهای روسی را اعلام کرد. آنچه در برآیند رفتاری این دو دیدگاه مشاهده میشود آن است که جبهه مقاومت برای برقراری امنیت جهانی ارادهای قوی و واقعی داشته اما ائتلاف آمریکایی دارای چنین ارادهای نبوده بلکه بحران را راهی برای رسیدن به اهداف خود میداند. بر این اساس است که جهانیان اذعان دارند که برای رسیدن به ثبات پایدار باید در کنار مقاومت و مقابله با ائتلاف آمریکایی قرار گرفت.
علی تتماج