انقلاب اسلامی یکی از دستاوردهای بزرگ مردم ایران به شمار میآید، چراکه ملت عزیز ایران بعد از انقلاب اسلامی در آزمونهای متفاوت و مختلفی همچون؛ هشت سال جنگ تحمیلی، شرکت در انتخابات، مشارکت در روزهای راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز قدس، ۱۳ آبان و .... سربلند خارج شدند. این عوامل نشان دهنده وفاداری مردم به انقلاب، نظام جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، قانون اساسی و ... را میرساند.
در این فاصله سی وهفت ساله روسای جمهوری بسیاری بر سر کار آمدند و رفتند. هر یک از آنها طبق سوگند نامهای که یاد کردهاند پاسدار قانون اساسی و آرمانهای انقلاب اسلامی بودهاند . دستاوردهای انقلاب اسلامی را نباید از دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی تفکیک کرد. به دلیل اینکه پایه و اساس نظام انقلاب اسلامی است. استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی سه شعار محوری انقلاب اسلامی بوده و هست. جمهوری اسلامی در بحث آزادی و در مسیر انتخابات رفتار خوبی از خود نشان داده به این معنا که نظام جمهوری اسلامی برای حضور ملت در مسیر مردم سالاری و انتخابات تلاشهای بسیاری را انجام داده است.
امروز و با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامي؛ نیاز به مرور بیانات امام خمینی(ره) و شناخت راه و خط حضرت امام(ره) بیش از پیش احساس میشود. بخصوص گروهها، افراد و جریاناتی در صدد هستند با نام امام بر خط امام مهر بطلان زده و منویات درونی خود را عملی سازند.
مبانی خط امام (ره) ازمنظر رهبرمعظم انقلاب
رهبرمعظم انقلاب ۱۴ خرداد ماه سال ۱۳۹۴ درسخنرانی سالیانه خود درحرم مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی شاخصههای خط امام را تشریح و نیزاز تحریف راه و منش امام سخن گفتند.
رهبرانقلاب دراین سخنرانی مبانی خط امام را برشمردند که این مبانی عبارتند از: اثباتِ اسلام ناب محمدّی و نفی اسلام آمریکایی، اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی، ونقطه مقابل، بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی، اعتقاد به اراده مردم و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی، طرفدار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان، قرار داشتن درجبهه مخالف قلدران بینالمللی و مستکبران، استقلال کشور و ردّ سلطهپذیری، مسئله وحدت ملّی.
صاحب نظران و «انقلاب اسلامی» ايران
صاحب نظران به حق اعتقاد دارندكه؛ با وقوع «انقلاب اسلامی» درایران، تحولات بزرگ جهان رنگ ، بو و معنای دیگری پیدا کرد و از این رو نزدیک به چهاردهه پس از وقوع انقلاب، هر تحول مهم در بستر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و همگان میخواهند بدانند پدیده جدید چه نسبتی - سلبی یا ایجابی- با انقلاب اسلامی دارد. از این جهت انقلاب اسلامی با دو انقلاب فرانسه و روسیه که در ادبیات سیاسی از آنها به مهمترین، ریشهدارترین و مؤثرترین تعبیر میشدند، تفاوت بنیادی دارد.
انقلاب فرانسه انقلاب مهمی بود ولی با همه آنکه آثار بلند مدتی در حوزههایی از حیات بشر برجای گذاشت اما در کمتر از یک دهه بالندگی خود را در حوزه سیاسی و اجتماعی از دست داد. کما اینکه انقلاب اکتبر روسیه هم در یک دوره پنج تا شش ساله از کانون توجه مردم روسیه خارج شد. امروز وقتی از انقلاب اسلامی سخن به میان میآید مخاطب آن را یک خاطره تاریخی به حساب نمیآورد بلکه هیجان و تلاطم آن را هنوز نیز لمس میکند. این بالندگی البته بخشی هم مرهون تداوم دشمنیهایی است که علیه این انقلاب به شکلهای جدید دنبال میشود.
ازمنظرانديشمندان وكارشناسان؛ عصرانقلاب اسلامی و روزگار پرشکوه پیروزی ما، روزگارسلطه و غلبه گفتمان مادیگرایی بود واین گفتمان غالب درجهان آن روزبود. اما انقلاب اسلامی درآن روزگار، حرفی نو و ایدهای تازه به جهان ارائه کرد. گفتمانی که بیتردید، ناقوس مرگ ایسمهای پوشالی و ساختگی را به صدا درمیآورد. همین نگرانی برای آن همه دشمنی کافی بود. آنها میدانستند که جهان خسته از ستم، بدنبال راه نجاتی است تا زنجیرهای فقر و تبعیض و ناعدالتی را از پای بشریت باز کند و انقلاب و گفتمان امام، نویدبخش این راه بود. برای فهم بهتر و کشف این راز، باید آراء واندیشههای معمارانقلاب را مرور و بررسی کرد و فهمید دراین آراء و اندیشهها، چه نکتهای بود که ملتهای مستضعف را به خود جلب کرد؟ وچه چیزی بود که دشمنان را تا این حل مستاصل و نگران میکرد؟ در بُعد ایجابی، ایمان به غیب و باور توانمندیهای ملتها و خوداتکایی، همان رمز و رازی بود که نگاه ملتهای عالم رابه انقلاب، خیره کرد.
اما در بُعدسلبی و نگرانکننده برای استعمارگران، ظلمستیزی و قیام برای گسستن زنجیرهای ستم و بیداد ودر انداختن طرحی نو، نکتهای بود که دشمنان را به وحشت انداخته بود. این دو پیام برگرفته از سروش غیبی و ندای آسمانی اسلام بود که امام راحل، تمام قد و همه جانبه برآن تأکید و اصرارداشتند و از همان زمان، گرایش روزافزون جهانی به نسخه اسلام انقلابی امام خمینی(ره) که منطبق و برگرفته از اسلام ناب محمدی(ص) بود، در عالم رقم خورد و موجی ایجاد کرد که تا به امروز نیز ادامه دارد.
انقلاب بهمن ۵۷ ایران اگر بر فراز جنبشهای قرن بیستم ایستاد به این اعتبار بود که سنگ بنای حکومت و نظام سیاسی جدیدی را پایه نهاد. نظام مولود این نهضت شباهتی به رژیمها و نظامهای مرسوم و موجود این دوران نداشت و هر چه زمان گذشت این وجه تمایز روشنتر و جدیتر شد. نظام دینی حاکم بر ایران چهره مجسم ارزشها و آرمانهایی است که ایرانیها در پس زمستان استبداد آن روزگار جستوجو میکردند.
ویژگیهای این نظام برخاسته از بطن انقلاب ۵۷ را به روشنی بنیانگذار آن توصیف کرده است. «حکومت اسلامی، نه استبدادی است و نه مطلقه، بلکه مشروطه است... مشروطه از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره، مقید به یک مجموعه شرط هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم(ص) معین شده است. مجموعه شرط، همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت و اجرا شود ... چون حکومت اسلامی، حکومت قانون است، برای زمامدار علم به قوانین و عدالت لازم است ... (کتاب نامهای ازامام کاشفالغطاء= ولایت فقیه امام خمینی«ره» )
ماییم و جبهههای متعدد گشوده در برابرانقلاب، درابعاد سیاسی، نظامی، فرهنگی واقتصادی، که این مرحله، بیش از گذشته، «بصیرت» و «هوشیاری» و «آمادگی» و «پیام رسانی» و«تبیین» میطلبد. ما امروز هم، گرفتار مشکل «صدا» درجهان شلوغی هستیم که دروغ های نشسته برامواج صوتی وتصویری، عرصه را برتابش و جلوهحق، تنگ ساخته است . چشم وگوش انقلاب، باید بسیار تیزبینتر و حساستر باشد، تا فتنهها را در قالبهای جدیدش بشناسد و هم دروغها، تحریفها، شایعات وغوغا افکنیها و فتنهانگیزیها، فرزندان انقلاب و نسل چهارمجمهوری اسلامی را از«جلوه ناب دین» غافل نسازد. اگرما پیمان نشکنیم و عوض نشویم، نه بیم شکست انقلاب هست، نهخوف سستشدن بنیانهای آن.