وقتی قرار شد رئیس جدید انتخاب شود، تیمهای رسانهای نیز در کنار آن شروع به فضاسازی کردند. پرسش بزرگی هم که در ذهنها ایجاد کرده بودند این بود که «چه کسی قرار است و یا باید رئیس مجلس خبرگان رهبری شود»؛ مجلسی که مهمترین تصمیمات را برای کشور خواهد گرفت.
صندلیای که در دورههای قبل رنگ رقابت این چنینی سیاسی و جناحی را به خود ندیده بود، طی ماهها و به ویژه هفته گذشته در مرکز توجه رسانههای یک جناح خاص سیاسی قرار گرفته بود.
هاشمیرفسنجانی گزینه مطلوب این جریان برای رسیدن به کرسی ریاست خبرگان بود؛ جریان رقیب نیز تاکید داشت که جایگاه خبرگان اسیر بازیهای سیاسی نخواهد شد و همانطور که حجتالاسلام علی رازینی عضو مجلس خبرگان گفته بود «ریاست مجلس خبرگان معمولا یک گزینه داشته است».
اما اینبار ماجرا فرق داشت؛ رسانههای اصلاحطلب وعده جدال دو هاشمی را میدادند، یکی از تبار رفسنجان و دیگری از تبار شاهرود. نمود این ایجاد حساسیت و القای رقابت سیاسی در انتخابات هیات رئیسه خبرگان رهبری را نیز میتوان در روز رای گیری و تعداد خبرنگاران خارجی که برای پوشش اخبار روز اول هفدهمین اجلاسیه دور چهارم خبرگان آمده بودند، به خوبی دید.
به هر حال روز موعود فرا رسید؛ شاید وقتی آیتالله وارد صحن مجلس خبرگان شد فکر نمیکرد که قرار است با فرد دیگری جز هاشمیشاهرودی رقابت کند.
قبل از ورود به عرصه رقابت یکی از منابع نزدیک به هاشمی از قول وی گفته بود که «اگر برخی افرادی که آنها را ناصالح میدانم کاندیدای ریاست خبرگان شوند من میآیم» و حالا وی در رقابت با ۳ تن از وزنههای حوزه علمیه قم قرار گرفته بود.
آیتالله شاهرودی همان دور اول کنار کشید تا رقابت بین سه نفر باقی مانده ادامه پیدا کند، رقابتی میان آیتالله هاشمی، آیتالله مومن و آیتالله یزدی که با کاندیداتوریاش همه را غافلگیر کرد.
پس از انتخابات در دور اول، هاشمی و یزدی به دور بعدی انتخابات ریاست خبرگان راه یافتند و در نهایت آیتالله یزدی دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با ۴۷ رای به ریاست خبرگان برگزیده شده تا همه حاشیههایی که در روزهای اخیر از سوی اصلاحطلبان برای صندلی قرمز رنگ ریاست خبرگان ایجاد شده بود، ناگهان فروکش کند؛ اما در این میان یک نکته قابل ذكر نیز وجود داشت که در هیاهوی رسانهای هفته گذشته نادیده گرفته شد؛ نکتهای به نام «جناحیکردن جایگاه خبرگان»
فضاسازی برای آوردن هاشمی به میدان
جرقه دغدغهها برای ریاست جدید خبرگان از زمان جدیشدن بیماری آیتالله مهدویکنی شروع شد و با فوت رئیس فقید این مجلس در مهرماه سال جاری حرکت یک جریان سیاسی برای تصاحب این جایگاه مهم بیشتر نمود پیدا کرد.
اصلاحطلبان از همان ابتدا مهره اصلی خود را برای انتخابات ریاست مجلس خبرگان مشخص کرده بودند؛ هاشميرفسنجاني گزینهای بود که این جریان با تمام توان سعی میکردند شانس وی را برای ورود به جایگاه شخص اول هیاترئیسه بیشتر کنند.
رسانههای اصلاحطلب از آبانماه سالجاری، یعنی ۴ ماه مانده به اجلاسیه هفدهم خبرگان (که قرار بود رئیس جدید در آن انتخاب شود) فعالیتهای خود را برای قرار دادن کاندیدای مورد نظرشان در کانون توجهات آغاز کردند.
در همین راستا يكي از اعضاي هیات علمی جامعهالمصطفی و از روحانیون نزدیک به هاشمی در مصاحبهای با ایلنا در ۳ آبان گفت: «با توجه به شرایط امروز و دوستی پرسابقه آیتالله مهدویکنی و آیتالله هاشميرفسنجاني که چند سال قبل ریاست مجلس خبرگان را به ایشان واگذار کرد، بهترین گزینه جایگزینی ریاست مجلس خبرگان، آیتالله هاشميرفسنجاني است.»
يك روزنامه هم که به صورت سنتی یکی از روزنامههای نزدیک به هاشمی محسوب میشود با انتشار خبری در ستون «جهت اطلاع» خود انتخابات مجلس خبرگان را بیش از پیش شبیه یک رقابت انتخاباتی سیاسی کرد.
این روزنامه در مطلب خود با تکذیب اخبار مبنی بر عدم آمادگی آیتالله برای ریاست مجلس خبرگان رهبری نوشت: «آیتالله هاشميرفسنجاني درباره کاندیدا شدن برای ریاست مجلس خبرگان رهبری نه تنها چنین مطلبی نگفتهاند، بلکه در پاسخ به سؤالی در همین زمینه گفتهاند درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمیدانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد.»
این مطلب بلافاصله در سایت رسمی آیتالله هاشمی نیز بازتاب داده شد و در واقع از سوی منبع رسمی اطلاعرسانی دفتر هاشميرفسنجاني نیز تائید شد. پس از این اظهارنظرها تعدادی از اعضای مجلس خبرگان به این اظهارات واکنش نشان دادند و آن را نوعی زیر سوال بردن اعضای این مجلس خواندند.
رسانه دولت در خدمت جناحیکردن خبرگان
در این میان اما خبرگزاری رسمی دولت نیز خود را وارد عرصه انتخابات ریاست خبرگان رهبری کرد و در حمایت از هاشميرفسنجاني به میدان آمد.
این خبرگزاری در بازنشر مطلبی با عنوان «چرا هاشميرفسنجاني شانس اول ریاست خبرگان است؟» به تشریح دلایل خود برای رایآوری هاشمی پرداخت و آشکارا از وی به عنوان کاندیدای این جایگاه حمایت کرد.
در مطلب بازنشر شده از سوی اين خبرگزاري با اشاره به حضور هاشمی در انتخابات ۸۴ و ۹۲، انتخابات ریاست خبرگان را نیز در ردیف چنین رقابتهای سیاسی قرار داده و نوشت: «اگر سالهاي بین ۸۴ تا ۹۲ ایام انزوای هاشميرفسنجاني از قدرت بود، بعد از ۲۴ خرداد این ورق برگشته و حالا این مهره کلیدی باز هم به صحنه بازیسازی در سپهر سیاسی ایران بازگشته است. جایی که نزدیکترین افق پیشروی آن انتخاب رئیس مجلس خبرگان رهبری است.»
در ادامه این مطلب صریحا بر روی فضای اختلاف میان اعضای مجلس خبرگان تاکید شده و جناحبندیهاي سیاسی مورد اشاره قرار میگیرد؛ «طیف مخالف هاشميرفسنجاني در خبرگان را میتوان به صورت سمبلیک در مربع آیتالله یزدی، جنتی، مصباح و سیداحمد خاتمی خلاصه کرد. برای ارزیابی از احتمال فایق آمدن دوباره آیتالله هاشميرفسنجاني بر گروهی که عمدتا توسط این چهار چهره در مجلس خبرگان نمایندگی میشوند، پیش از هر چیز نیاز است تا نغبی به دو انتخابات هیات رئیسه در سالهای ۸۷ و ۸۹ زده شود.»
این گزارش با استناد به انتخاباتهای پیشین هیات رئیسه خبرگان واژه «برد و باخت و شکست و پیروزی» را وارد ادبیات انتخابات مجلسی کرده که همواره جایگاهی فراجنانی و عالمانه داشته است.
در ادامه این مطلب نیز تاکید میشود که اگر هاشمی به صندلی ریاست خبرگان بازگردد در واقع به نوعی «بازگشت پلهپله» به قدرت خواهد داشت.
اما نکته قابل تامل بازنشر چنین مطلبی در خبرگزاری رسمی دولت است؛ اقدامی که حدس و گمانهایی را درباره تلاش برخی جریانات نزدیک به دولت برای رسیدن هاشمی به صندلی خبرگان به واقعیت نزدیک کرد.
ناگهان؛ حامیان هاشمی واقعیت را میپذیرند!
همزمان با روز اول اجلاسیه هفدهم خبرگان اما نگاه رسانههای اصلاحطلب به انتخابات هیات رئیسه خبرگان به صورت محسوسی تغییر کرد.
يكي از روزنامههاي اصلاحطلب همزمان با روز اول اجلاسیه خبرگان رهبری مصاحبه خود با هاشميرفسنجاني را با تیتر «در لحظه حساس حتما لازم نیست رئیس باشم» منتشر کرد و هاشميرفسنجاني با اشاره به جایگاهش تلویحا نسبت به ریاست مجلس خبرگان ابراز بیتمایلی میکند.
همزمان روزنامههای دیگر اصلاحطلب نیز با استفاده از کلید واژهای به نام «احساس تکلیف» از سوی آیتالله، تلاش میکنند فضا را به سمتی ببرند که آمادگی عدم رایآوری هاشمی در بین افکار عمومی وجود داشته باشد.
يك روزنامه حامي هاشمي نيز با تیتر «زمان بازگشت آیتالله؟» در روز ۱۹ اسفند درباره حضور احتمالی هاشمی در انتخابات ریاست خبرگان سعی میکند نتیجه حضور وی در انتخابات را به گونهای خاص تفسیر کند تا فضا برای عدم رایآوری هاشمی آماده باشد؛ «باز هم هاشمی، بازهم چشمهای منتظر! این روایت انتخاباتی دیگر است که همگان منتظر تصمیم شخصیتی هستند که یک کلمه برای او مبنای تصمیمگیریهای با اهمیت است و آن کلمه جز «تکلیف» نیست. آیتا... هاشمیرفسنجانی دیرزمانی است که انتخابات را به نوعی دیگر تعبیر میکند و پیروزی یا شکست اهمیت چندانی برایش ندارد.»
در ادامه این گزارش آمده: «بارها به اثبات رسیده که ریاستها برای آیتا... هاشمی جذابیت نداشته و حب ریاست در او وجود ندارد. آیتا... هاشمی اگر تکلیف را حضور در انتخابات ریاست مجلس خبرگان بداند بدون شک نباید پیروزی در این انتخابات را به او تبریک گفت چرا که او به صندلیای بازخواهد گشت که سالها در اختیارش بوده است»
این تعابیر همه حکایت از پذیرش یک واقعیت از سوی حامیان هاشمی داشت و آن اینکه وی رقابت سختی با برخی چهرههای شاخص خواهد داشت؛ اما تنها حاصل چند ماه فضاسازی برای ورود هاشمی به این رقابت، احتمال خدشهدار شدن جایگاه وحدت بخش مجلس خبرگان رهبری بود.
وقتی هاشمی رئیس نشد...
روز بعد از انتخابات هیات رئیسه خبرگان همه چیز حکایت از آمادگی اصلاحطلبان و حامیان هاشمی برای پذیرش «عدم رایآوری» وی حکایت داشت.
روزنامههای اصلاحطلب پس از انتخابات تلاش کردند با تکیه بر همان کلید واژه «تکلیفمداری» هاشمی از کنار نرسیدن وی به صندلی ریاست خبرگان رد شده و یا با حمله به جریان مقابل برنامهریزیهای گسترده رقیب را دلیل قرار نگرفتن هاشمی در جایگاه ریاست معرفی کنند.
يك روزنامه اصلاحطلب با تیتر «منتقد قدیمی هاشمی بر سریر ریاست» به استقبال نتیجه انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری رفت.
این روزنامه در مطلب خود با ادعای برنامهریزی اصولگرایان برای تصاحب کرسی ریاست خبرگان مینویسد: «اعضای جامعتین در سخنان خود از احتمال قوی ریاست هاشمیشاهرودی بر خبرگان سخن میگفتند. اگرچه به نظر میرسید، این اخبار برای کمرنگ جلوهدادن حضور احتمالی هاشمیرفسنجانی بوده باشد. هاشمیرفسنجانی، حضورش در انتخابات را به تکلیف و شرایط وابسته کرده و گفته بود چنانچه افراد ناصالح حضور داشته باشند، نامزد انتخابات خواهد شد، بااینحال حضور هاشميرفسنجاني هنوز در هالهای از تردید بود و اعضای دوتشکل مذهبی و سنتی اصولگرا، سعی در برجستهکردن نام آیتالله هاشمیشاهرودی کردند.»
اين روزنامه ادامه میدهد: «آنها همین خط، را حتی تا یک روز مانده به برگزاری انتخابات داخلی خبرگان ادامه دادند. بهطوریکه سیدرضا تقوی، رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور و از اعضای جامعه روحانیت مبارز یکروز مانده به انتخابات گفت نظر اکثریت خبرگان بر ریاست هاشمیشاهرودی است. آیتاللهکعبی هم شانزدهم اسفندماه به تسنیم گفته بود، نگرانی خاصی درباره انتخاب رییس جدید خبرگان در اجلاس روز سهشنبه وجود ندارد»
روزنامه حامي هاشمي نیز در مطلبی به قلم يكي از اعضاي کارگزاران سازندگی و برادر همسر هاشميرفسنجاني و با عنوان «چرا هاشمی آمد؟!» نوشت: «بهرغم ظاهر اتفاق دیروز اما نتیجه کار برای آیتا...هاشمی شیرین و دلپذیر بود چراکه بهرغم شناختی که از فضای سیاسی خبرگان داشت، بهدلیل جایگاهی که برای خبرگان رهبری قائل است و خطراتی که کشور را تهدید میکند، ترجیح داد اینبار هم بماند و صحنه را ترک نکند که بعدا مورد انتقاد طرفداران خود قرار نگیرد. برای همین از نظر فعالان سیاسی ترک نکردن عرصه سیاست از سوی آیتا... هاشمی قابل تقدیر است.»
وي در مطلب خود در اين روزنامه تلویحا موضوع عدم انتخاب هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان را با وجود تبلیغات گسترده طیف اصلاحطلب، نوعی از خود گذشتگی وی و نتیجه تلاشهای افراطیون عنوان کرده و میگوید: «همه کسانی که دلسوزانه مسائل کشور را پیگیری میکنند، میدانند که هر لحظه ممکن است مورد هدف اقدامات افراطیون واقع شوند اما با این همه افراد شجاعی مثل علی مطهری همه این مسائل را به جان میخرند تا بتوانند حرف خود را به گوش جامعه برسانند.»
بنابراین گزارش، به هرحال انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری با تمام جنجالهایی که رسانههای جریان اصلاحات در اطراف آن ایجاد کردند به اتمام رسید، اما اقدامات این رسانهها برای نمایش شکاف در میان خبرگان ملت موضوعی است که باید مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد.
بدون شک مجلس خبرگان رهبری در سال آینده و ایام انتخابات دور جدید خود، دوباره با چنین فضاسازیهای رسانهای روبهرو خواهد شد و رسانههای نزدیک به جریانات خاص در کشور تلاش میکنند سطح انتخابات مجلس خبرگان را در سطح یک رقابت انتخاباتی معمول پائین بیاورند. (فارس)