پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۹۷ - ۰۰:۲۳
کد مطلب : 106588

کاش روحانی کمی «برانکو» بود

بازی سه‌شنبه پرسپولیس برای خیلی‌ها باعث افتخار بود. اینقدر مجموعه‌ی «تیم» خوب بود، که حتی آنها که...

بازی سه‌شنبه پرسپولیس برای خیلی‌ها باعث افتخار بود. اینقدر مجموعه‌ی «تیم» خوب بود، که حتی آنها که طرفدار رنگ «قرمز» نبودند هم نتوانستند زبان به تعریف و تشویق باز نکنند. حتی سرمربی حریف هم بعد از این بازی پرفشار لب به تحسین گشود و گفت «برای پرسپولیس در بازی فینال آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم این تیم قهرمان آسیا شود»
اما آنچه و به زبان بهتر آن‌کس که شایسته‌ی تشویق و احترام بیشتری است، کسی جز سرمربی این تیم نیست.
کافی است یک‌بار دیگر شرایط این تیم را مرور کنیم. تیمی که تا قبل از آمدن «برانکو» نتایج خوبی نمی‌گرفت و در رتبه‌های پایین جدول بود، با آمدنش انقلابی درونی را رقم زد. نظم، بازی زیبا و چشم‌نواز و در نهایت «نتیجه‌گیری». تا آنجا که در فصل اول تنها به‌خاطر تفاضل گل جایگاه قهرمانی را از دست داد، اما در دو سال بعدی بدون دغدغه و نگرانی و با خیال راحت «قهرمان» شد.
اما اوج کار او از سال گذشته رقم خورد. وقتی سال قبل در چنین روزهایی خبر محرومیت مهاجم کلیدی و در پس آن محرومیت از دو پنجره‌ی نقل و انتقالاتی هم به دردسرهای تیم اضافه شد.
درست در شب بازی نیمه‌نهایی روحیه تیم از هم پاشید و دست آخر با یک نتیجه وحشتناک در مقابل تیم عربستانی شکست خورد.
اما این پایان کار نبود. او لیگ را باز هم با قهرمانی تمام کرد و بعد هم در سخت‌ترین گروه لیگ قهرمانان (نه به لحاظ نام تیم‌ها که کیفیت‌شان) توانست به عنوان سرگروه صعود کند و همین مسیر را آنقدر خوب ادامه دهد که حالا پای فینال قرار گرفته است.
اما باید یادمان باشد تیم او چگونه فینالیست شد. وقتی پنجره‌ها بسته بود و یک‌سال حق جذب بازیکن را نداشت و به نوعی تحریم بود. وقتی در ابتدای همین فصل تقریبا نیمی از بازیکنان اصلی‌اش از تیم جدا شدند. وقتی بی‌پولی و بازی «برخی‌ها» با قیمت دلار سبب شد کادر فنی نزدیک به شش ماه حقوقی دریافت نکند. و وقتی روی نیمکت گزینه‌های دندان‌گیری برای تعویض و تغییر بازی نداشت.
تیم برانکو در شرایطی به دیدار نهایی رسید که در تیمش خبری از «ستاره» و «ژنرال» نبود. در عوض بازیکنان «جوان» و کم‌تجربه‌ای بودند که حاضر بودند برای تیم‌شان، مربی‌شان و هواداران جان بدهند. سرمربی وقتی دستش بسته می‌شد، «پست» بازیکنان را تغییر می‌داد، اما باز هم «عالی» بودند. بازیکنان مصدوم به زور درمان‌های موقتی و مُسکن‌ها برای تیم‌شان بازی کردند. وقتی در بدترین شرایط از حریف عقب افتادند، باز هم دست از تلاش برنداشتند و آنقدر دویدند و «جان» کندند که دیگر رمقی در پاهای‌شان نبود و البته که مزدشان هم اثبات «توانستن» و نتیجه‌گیری بود.
حالا کمی به تیم دولت دوازدهم نگاه کنیم. ژنرال‌های «پیر» و خسته‌ای که مدام از نتوانستن و نشدن سخن گفتند. آدم‌هایی که در پست تخصصی هم عملکرد فاجعه‌باری داشتند و دست آخر دستخوش‌شان این بود که در پست جدید بدرخشند!
مدیرانی که همه‌چیز را به «تحریم» گره زدند و برای شانه‌خالی کردن از زیر بار مسئولیت هر موضوع بی‌ربطی را «بهانه» قرار دادند.
پرسپولیس سه‌شنبه شب به لطف گل زده در خانه‌ی حریف به فینال رفت و تماشاگران پس از پایان بازی هم ورزشگاه را ترک نکردند و به تشویق تیم‌شان پرداختند. اما اگر نتیجه‌ی بازی اینچنین هم نبود، شک نداریم که باز هم همان بیش از ۱۰۰هزار نفر در ورزشگاه می‌ماندند و باز هم بازیکنان و مربی‌شان را تشویق می‌کردند.
چون آنها به چشم دیدند که در این مدت یک‌ساله بازیکنان، مربیان، تدارکات، مدیران و همه‌ی اعضای باشگاه برای سرپا ماندن تیمی که می‌توانست برای «باختن» بهانه‌های قانع‌کننده داشته باشد، جنگیدند و همین برای «مردم» کفایت می‌کرد که به چشم دیدند، کسی «کم» نگذاشت. کسی نِق نزد و «جاخالی» نداد. دیدند «سرمربی» برای نتیجه‌گیری تیمش زیر بار «مصلحت» و «سفارش» نرفت و برای اثبات توانایی «جوان»های تیمش اول از همه خودش قراردادش را تمدید کرد تا نشان دهد به کاری که کرده و می‌کند «ایمان» دارد.
برای همین است که دوست داشتیم رئیس‌جمهور ما به عنوان «سرمربی» تیم اجرایی کشور و مدیران همراهش، کمی شبیه «برانکو» و بازیکنانش بودند و برای خوشحالی «مردم» و چشاندن طعم شیرین «عزت» و «غرور» تا آخرین «نفس» می‌دویدند و دست از «تلاش» برنمی‌داشتند.

نویسنده: مهدی رجبی

https://siasatrooz.ir/vdcfcvdycw6dxta.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

دم نویسنده گرم حال کردم با این متن زیبا و پر معنی
ح
خود شما فرق این قضیه را گفتید. کادر فنی 6ماه حقوق نگرفته. ولی دولتمردان ما. چه در این دولت و چه در دولت احمدی نژاد. مردم برایشان مهم نیست همینکه حقوقهای نجومی خودشان سر موقع برسد کافیست دور از جون ملت ایران. به قولی مردم به درک
سید
متاسفانه اقاى روحانى انچه نمايش ميداد نبود و يا نتوانست باشد ، و حالا در اثر ناكامى ناشى از ناتوانى ، به تبع از بسيارى ديگر به شعار گوئى افتاده است ايشان هم به استفاده از تئورى دشمن و دشمن و دشمن روى اورده
هرچند نویسنده عزیز از گروه اصولگرا و به نوعی احمدی نژاد یسم هستند ولی دمش گرم در طی 40سال متاسفانه حداقل4وزیر جوان در این کشور یا نداریم یا نتوانسته این پرورش دهیم و یا آنقدر طمعه مال و منال داریم که اجازه حضور جوانان را نمی‌دهیم. .گفته پیامبر است که انسان هرچه پیرتر شود طماع تر میشود امید است در دولتهای آتی اگر. .. افراد جوان به وزارت برسند