جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۲
کد مطلب : 112473
سیاست روز دغدغه های کارشناسان در نامه به رئیس جمهور را بررسی می کند؛

مدیریت دولتی منهای مردم؛ آفت اقتصاد

مدیریت دولتی منهای مردم؛ آفت اقتصاد

نگرانی و دغدغه از شرایط اقتصادی کشور بار دیگر اقتصاددانان و تحلیلگران اقتصادی را به این امر وا داشت تا دست به قلم شده و بار دیگر دغدغه های خود را شمارش کنند . دغدغه هایی که این بار در یک نامه سرگشاده ۱۰ بندی خطاب به رئیس جمهور ،رئیس قوه مجریه کشور نوشته شده است.
این بار اولی نیست که جمعی از اقتصاد دانان به این باور می رسندکه هشدارهای لازم را باید بیش ازآنکه دیر شود به سمع و نظر رئیس جمهور برسانند .اقتصاددانان تا پیش از این در تاریخ های ۱۵ مرداد و۹ مهر ماه سال ۹۷ و این بار هم در ۲۶ دی ماه ۹۸ با هدف تصویر نمایی از آینده اقتصاد کشور و نگرانی هایی که پیرامون این بخش از اقتصاد وجود دارد ؛با ارایه نامه به رئیس جمهور تصمی گرفتند تاابعاد تصمیمات و اقداماتی که در حوزه اقتصاد نمایان شده و یا می شود را هویدا کنند .
فراتر از تعداد اقتصاد دانان و تحلیلگران اقتصادی که نام هریک از آنها را می توان در حاشیه این نامه ها مشاهده شد و اندک اقتصاد دانی پیدا می شود که نامش دراین نامه ها مشترک باشد اما شاید وجه مشترک تمام این نامه ها در این مطلب خلاصه شود که اقتصاد ایران بیش از آنکه از تحریم ؛ناملایمات سیاسی و اقتصادی رنج ببر از سوءمدیریت مدیرانی آُیب دیده ومی بیند که گمان می برند با تصمیمات خلق الساعه و یک شبه می توان این اقتصاد به گل نشسته راهدایت کرد و به سرمنزل مقصود رساند.

برآیندی از نامه های اقتصادی
در نامه اخیر ۲۴ اقتصاددان به رئیسجمهور با عنوان «۱۰راهکار برای نجات اقتصاد ایران بدون کمک خارجی » به تیتر یک خبرگزاری ها تبدیل شدهاست ،به این گفته رئیس جمهور تکیه دارد که گفته است نمیتوان با تکیه بر داخل و بدون کمک خارجی مشکلات اقتصاد ایران را حل کنید.
روحانی در مجمع بانک مرکزی با بیان اینکه از آغاز دولت یازدهم در افکار عمومی جامعه و همچنین انتظارات تورمی به طور کامل شاهد تغییراتی در کشور بودیم، اینگنوه عنوان کردکه :« در گزارش ۱۰۰ روزه اعلام کردم که تورم تک رقمی خواهد شد و در جلسهای مسئولان اقتصادی و اقتصاددانان به این گفته ایراد گرفتند و اقتصاددانان باور نمیکردند این مهم امکانپذیر باشد. اما دولت قبل از موعد و در اواسط دولت یازدهم و نه پایان دولت، تورم را تک رقمی کرد.این روند ادامه یافت و به امید مردم به آینده منجر شد که مسایل در حال حل و فصل است و گرهها یکی پس از دیگری باز میشود. شاید کسی تنها درونگرا و به اقتصاد در داخل کشور فکر کند و معتقد است که اگر تمام روابط خارجی تخریب شود، مردم احساس کنند که شرایط سختتر میشود، تحریمهای بینالمللی به کشور فشار میآورد و در فروش نفت مشکل داریم، اما در عین حال، اقتصاد کشور مشکلی ندارد که من اینگونه بلد نیستم.»
نکته قابل تامل و تعقل در تمام نامه هایی که تاکنون به آدرس پاستور ارسال شده ،بی شک همین است که تمام اقتصاد دانان چه آنها که راهکار اقتصادکشور را در دروازه های بیرون از کشور جستجومی کنند وچه آنها که مدعی هستندکه درمان درد را در ریشه درون جست و برای آن مرهمی یافت ؛براین مهم متفق القول هستند که آنچه اقتصاد ایران را به شرایط کنونی دچار کرده مساله ای فراتر از تحریم و فشارهای غربی است و آن چیزی نیست جز سوء مدیریت.
مساله سوءمدیریت و در پی آن اتخاذ تصمیم های خلق الساعه و یا فراموشی مردم به عنوان اولین قشری که بیشترین تاثیر را از هرگونه تصمیم یا اقدام اقتصادی میگیرند ؛موضوعی نیست که دیروز یا امروز در اقتصاد ایران نمایان شده بود بلکه سالهای سال است که بر فرآِیند کنونی کشور سایه گسترده است. 

نگاه های مشترک
بررسی اجمالی از هر یک از نامه های ارایه شده از سوی کارشناسان به خوبی از اشراف کامل این اقتصاددانان بر وضعیت کنونی شاخص های اقتصادی کشور از رشد لجام گسیخته نقدینگی گرفته تا کاهش ارزش پول ملی ،نرخ بالای بهره که کمر بنگاه های اقتصادی را خم کرده و دست آخر فربه شدن ساختار دولتی که به قولی شیره جان بخش خصوصی را کشیده است؛ دارد. این اشراف کامل و بررسی های صورت گرفته به خوبی نشان می دهد که ریشهتمام این مشکلات در سوءمدیریت است که این سوءمدیریت منجر به اتخاذ تصمیمات نادرستی شده که هیچ مبنا و تحلیل کارشناسی ندارد و همین نگاه غیر کارشناسی و آنی کار را به جایی رسانده که مردم روز به روز بیشتر کمرشان در برابر تورم و گرانی خم شده و به جای همراهی با برخی تصمیمات درست وهماهنگی برای کاستن از هیجانات روانی ؛بدون اعتماد از هر اقدام دولت و متولیان مربوطه تلاش می کنند تا خود راههای کسب سود ودرآمد و همچنین حفظ ارزش پول و درآمد خود را بیابند.
ارزیابی ها صورت گرفته این نکته را نمایان می کند که مسئولین ذی ربط در حل مشکلاتی که تمام اقتصاد دانان درآن اتفاق نظر دارند ناتوانند و یا اینکه به سخن دیگر تمایلی ندارند تا سیاست های مناسب را برای بی اثر کردن مشکلات ناشی از شاخص های نامبرده اتخاذ کنند و برآینداین نوع نگاه خود دلیلی بر سوءمدیریت است و بس .

تلاش برای جلب اعتماد از دست رفته
اینکه متولیان توجهی به حضور بخش خصوصی به عنوان یک ابزار در شرایط تحریم ندارند و یا اینکه نمی کوشند تا نقدینگی را از بازارهای غیرمولد به بازار مولدی مانند سرمایه هدایت کنند چه دلیلی می تواند جز سوءمدیریت داشته باشد( البتهنباید دور از ذهن داشت که در ماههای اخیر در اکثر سخنرانی های خود به بورس و اثر های مطلوب آن در اقتصاد صبحت کرده اند اما در کناراین شعارها تنها شاهد حمایت های مقطعی و بعضا نادرست تنها در مواردی که این بازار با رکود مواجه شده بودهایم و عملا در سیاست ها و دستورهای اعمال شده هیچ نشانی از تصمیمات ریشه ای و بنیادی در این بازار به چشم نمی خورد و شاید همین باشد که اعتماد مردم به این بازار به عنوان بازاری که می تواند صنعت،تولید و اقتصاد کشور را دگرگون شده ،مقطعی شده و اکثریت افراد تنها به کسب سود از آن اعتقاد دارند و هیچ تدبیری برای روزهای نوسانی و کم بازده آن ندارند).
در تفسیر تمام مواردی که ریشه در سوءمدیریت و یا شاید نابلدی برخی مدیران و متولیان دارد همه نکته بس که متولیان باید بژذیرند درگام اول بپذیرند مشکلات حاصل شده مربوط به دیروز و امروز نیست و سالها سوءتدبیری در مدیریت پشت آن نهفته است و پس از آن می بایست بکوشند تا با به حداقل رساندن تاثیرات منفی این مشکلات و ریشه آن،سایر تصمیم ها و اقدامات خود را با بهره گیری از تحلیل های درست کارشناسی و منطقی لحاظ کنند و درنهایت با شفاف سازی و جلب اعتماد به شکلی عمل کنند که با همراهی و کمک بخش خصوصی و مردم بتوانیم از بحران هایی که سالهای سال است بر اقتصاد کشور سایه گسترده رهایی یابیم.

https://siasatrooz.ir/vdcfe0dymw6dyja.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی