فردای آن روزی که آرای قطعی انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام شد، برخیها به پشتوانه رسانههایشان بر طبل شادانه میکوفتند که «ما بردیم». عکس ۱۵ نفر اول خبرگان را کار کردند، اما نفر شانزدهم یا اساسا نامش نبود یا به جای تصویرش، یک کادر خالی گذاشته بودند.
حالا همان کادر خالی رئیس مجلس خبرگان شده است. عجیبتر آنکه نفر اول فهرست موسوم به «خبرگان مردم» ترجیح داد به جای محک زدن خود به عنوان رئیس مجلس خبرگان در همان پایین بنشیند.
آیتالله جنتی در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری که ۷ اسفند ۹۴ برگزار شد، از تهران کاندیدا شد. تلویزیون و سایت بیبیسی، وابسته به وزارت خارجه و دستگاههای امنیتی انگلیس، مقالات و گزارشهایی منتشر و پخش کردند که طی آن ضمن ترغیب مخاطبان خود به رای ندادن به آیتالله جنتی، مکانیزم ریاضی خاصی برای این موضوع پیش کشیده بودند.
بخشی از اطرافیان آیتالله هاشمیرفسنجانی و اصلاحطلبان نیز یکی از سیاستهای اصلی خود در این دوره را حذف آیتالله جنتی از مجلس خبرگان قرار داده بودند. لیست مورد حمایت هاشمی در انتخابات خبرگان نیز به گونهای سازماندهی شده بود که اگر مردم به اسامی مشترک این لیست و لیست جامعه مدرسین رای میدادند، عملاً شانس افرادی نظیر آیات جنتی، مصباح و یزدی به عنوان افراد شاخص غیرمشترک، به میزان قابل توجهی کاهش مییافت. برخی از تحلیلگران، تدوین چنین لیستی را برنامهای سازماندهی شده برای حذف آیات جنتی، یزدی و مصباح توصیف میکردند. آنها حتی برای دستیابی به هدف حذف این ۳ فقیه، حاضر به گنجاندن برخی منتقدان هاشمی مانند آیتالله موحدیکرمانی در لیست خود شده بود.
با این حال آیتالله جنتی با کسب بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار رای در استان تهران به مجلس خبرگان راه یافت.
برخی از رسانههای اپوزیسیون به همراه بعضی از رسانههای داخلی پس از برگزاری انتخابات خبرگان و به دلالت راهیابی ۱۵ نفر از ۱۶ نفر حاضر در لیست مورد حمایت هاشمی در تهران، نتیجه کل انتخابات خبرگان در کشور را پیروزی بزرگ برای آیتالله هاشمی نامگذاری کردند.
این رسانهها با نامگذاری این انتخابات به پیروزی بزرگ آیتالله هاشمی، تاکید میکردند وی بیش از هر فرد دیگری در بین علما و خبرگان مقبولیت دارد و بر همین اساس بر صندلی ریاست خبرگان تکیه خواهد زد. با این حال به نظر میرسید شخص آیتالله هاشمی واقعبینانهتر از رسانههای تحت نفوذ خود میاندیشید و با توجه به فضای ناهمراه فضلا و علمای حاضر در مجلس خبرگان، حاضر به کاندیداتوری برای ریاست نشد.
بدین ترتیب، گروه حامیان آیتالله هاشمی، آیتالله امینی را برای کاندیداتوری مجاب کردند تا در صورت عدم توفیق وی برای جلب آرا، هزینه سیاسی کمتری پرداخت شود.
نهایتاً آیتالله جنتی با ۵۱ رای به عنوان رئیس دور جدید خبرگان برگزیده شد و آیتالله امینی ۲۱ رای کسب کرد. مهمترین دلالت توفیق آیتالله جنتی در انتخابات هیئت رئیسه، نفی ادعای برخیها در پیروزی سراسری در کشور است.
اهمیت مضاعف ریاست آیتالله جنتی آنجاست که برخیها اساساً اصلیترین برنامه خود در انتخابات اخیر را حذف کامل آیتالله جنتی از مجلس خبرگان قرار داده بود، با این حال وی علاوه بر حضور در خبرگان، توانست در راس این مجلس نیز حضور یابد.
به هرجهت نتایج انتخاب رئیس در خبرگان پنجم، نکاتی به همراه دارد که در ادامه اشاره میشود:
با وجود تعمیم پیروزی تهران به کل کشور توسط اصلاحات، کارگزاران و اعتدال، نتایج انتخاب رئیس و نواب رئیس نشان داد، خبرگان پنجم از خبرگان چهارم به معنایی مستحکمتر و انقلابیتر عمل کرد و هیچ توجهی به موضوعات انحرافی رسانههای زنجیرهای و مواضع جناحی، نداشت.
حجتالاسلام سیداحمد خاتمی نیز در اینباره میگوید: بنده در رابطه با ترکیب خبرگان قاطعانه میگویم که خبرگان دوره پنجم ارزشیتر از چهار دوره قبلی خبرگان است و معنای تفصیل این موضوع این است که تمام این ادوار مجلس خبرگان ارزشی بوده اما این دوره علیرغم میل بدخواهان مجلس خبرگان ولاییتر شکل خواهد گرفت.
اگرچه رسانههای انگلیسی به خصوص بیبیسی و همراهانش در داخل به دنبال حذف آیات جنتی، یزدی و مصباح بودند، اما انتخاب آیتالله جنتی به ریاست خبرگان، نشان از هوشیاری و انقلابیگری خبرگان پنجم است، خبرگان با این اقدام تودهنی محکمی و فراموش نشدنی به دخالتهای انگلیس و حامیانش در موضوعات داخلی جمهوری اسلامی بود و این مسئله مهمترین پیام اجلاس امروز خبرگان است.
عدم کاندیداتوری هاشمیرفسنجانی در انتخابات هیئترئیسه مجلس خبرگان رهبری پیش از این در رسانههای حامی وی انعکاس یافت که نشاندهنده برآورد واقعی وی از فضای مجلس خبرگان و عدم اقبال نمایندگان این مجلس به وی بود؛ از اینرو هاشمیرفسنجانی با قطعیت عدم حضور خود در مجلس خبرگان رهبری را اعلام کرد. کنارهگیری آقای هاشمی از کاندیداتوری ریاست مجلس خبرگان رهبری به تجربه پیشین وی ارتباط دارد که با برآورد غلط و اطلاعات اشتباهی که حاکی از همین فضاسازی رسانهای بود، وی در رقابت با آیتالله محمد یزدی شکست خورد تا شکستی دیگر در کارنامه ناکامیهای چندساله اخیر وی رقم بخورد.
در مقایسهای میان رأی خبرگان به ریاست آیتالله یزدی با ۴۷ رأی و همچنین ریاست آیتالله جنتی در خبرگان پنجم با ۵۱ رأی، میتوان برداشت کرد خبرگان پنجم باز هم اصولی عمل کرده است.
انتخابات مجلس خبرگان نشان داد فضای واقعی سیاسی با تبلیغات برخی رسانهها و جناحهای خاص تفاوت فاحش دارد. موضوع انتخابات سال ۸۸ نیز یکی از مواردی است که به ۸ ماه فتنه و اردوکشی خیابانی و ناامنی در کشور انجامید. این درحالی است که شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب همواره بهطور تبلیغاتی بیان میکنند که بایستی به آرای مردم احترام بگذاریم. اخیراً با برخی پیروزیهای نزدیکان آقای هاشمی در سال ۹۲ و ۹۴ در انتخابات ایشان بیش از پیش به احترام گذاردن به رأی مردم تأکید کرده است اما واقعیت امر نشان میدهد که آنها در سال ۸۸ آرای مردم را به دو قسمت تبدیل کرد و آن را به باکیفیت و بیکیفیت تقسیم و باعث شعلهورتر شدن آتش فتنه شدند؛ حال نمیدانیم، این بار درباره ریاست خبرگان چه واکنشی از خود نشان میدهند و آیا به رأی منتخبین مردم در خبرگان احترام میگذارند یا خیر؟
تحلیلگران معتقدند یکی از دلایل عدم حضور آقای هاشمی به عنوان نامزد ریاست خبرگان پنجم، رسوایی حمایت دختر ایشان از فرقه بهائیت است و هاشمی خوب میداند خبرگان به دور از موضوعات جناحی و سیاسی، عدم برائت و عدم برخورد جدی با اعمال ضد انقلابی فائزه هاشمی را بر نمیتابند و حمایت از بهائیت را، مخالفت با اصل اسلام تلقی میکنند، لذا فائزه با رفتارهایش ضربه سنگین و سختی به پدر خود متحمل نمود.