سوريه همچنان کانون اصلي تحولات غرب آسيا ميباشد به ويژه اينکه برخي کشورهاي منطقهاي و فرامنطقهاي و رژيم صهيونيستي براي دور ساختن امت اسلامي از جنايات صهيونيستها در فلسطين و اقدامات ضد بشري سعودي در يمن بر مسئله سوريه دامن ميزنند.
كشورهاي غربي نيز که همچنان به دنبال نظاميگري در صحنه جهاني ميباشند، مسئله سوريه را بهانهاي براي رسيدن به سياستهاي استکباري خود ميدانند چنانکه حتي حوادث پاريس كه نشات گرفته از ضعف امنيتي فرانسه و اروپا بوده به سوريه نسبت دادند تا محرکي براي سوق دادن افکار عمومي جهان عليه دمشق باشد.
در کنار مجموع فرآيندهاي صورت گرفته در قبال سوريه يک نکته اساسي مطرح است و آن تاکيد سران غرب بر لزوم حذف نظام سوريه است. آنان در فضاي رسانهاي چنان عنوان ميکنند که اسد رئيسجمهور سوريه همان داعش است، حذف نظام سوريه برابر با حذف تروريسم است، تا اسد هست داعش حضور دارد و...
جالب توجه آنکه غربيها براي تکميل اين القاها، ادعاي نزديک شدن مواضع تهران و روسيه به غرب در قبال نظام سوريه را مطرح ميسازند تا چنان نشان دهند که جامعه جهاني به دنبال حذف اسد ميباشد حال آنکه تهران و مسکو و بسياري از کشورها تاکيد دارند که هرگز در باب سرنوشت سياسي سوريه تصميم نميگيرند و اجازه تصميمگيري به ديگران را نميدهند چرا که اين مردم سوريه هستند که حق دارند سرنوشت کشورشان را تعيين نمايند. حال اين سوال مطرح ميشود که چرا غرب بر سرنگوني نظام سوريه اصرار دارد؟ پاسخ به اين پرسش را در چند محور ميتوان مشاهده کرد.
نخست آنکه جهانيان اذعان دارند که نظام سوريه محور اصلي مبارزه با تروريسم است که در طول ۵ سال اخير مانع از گسترش تروريسم در سراسر جهان شده است. با توجه به اينکه غرب به دنبال استمرار حيات تروريستها ميباشد، حذف نظام سوريه را مولفهاي مهم براي رسيدن به مقصود ميداند. به عبارتي طرح غرب براي حذف نظام سوريه نه براي مبارزه با تروريسم بلکه با هدف استمرار تروريسم در منطقه است تا غرب در لواي آن به اهداف سياسي، نظامي و اقتصادي خود دست يابد.
دوم آنکه غرب جبهه مقاومت و روسيه را دشمن سلطهگري خود ميداند و براي مقابله با آن به هر ترفندي چنگ ميزند. غرب با برجستهسازي حمايت مقاومت و روسيه از نظام سوريه سعي دارد تا سرنگوني نظام اسد را پيروزي خود بر مقاومت و روسيه عنوان دارد.
اين اقدام با هدف احياي جايگاه رو به افول غرب در معادلات جهاني و رسيدن به سياستهاي استکباري صورت ميگيرد. جالب توجه آنکه غرب با اين ادعاها به دنبال پنهانسازي نقش مقاومت و روسيه در امنيت جهاني و محدودسازي آن به حمايت آنان از نظام سوريه است تا افکار عمومي را عليه آنان تحريک نمايند تا زمينهساز ابعاد ديگري از سلطهگري غرب بر منطقه باشد.