سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۴
کد مطلب : 99224

چهار نکته با کاندیداها و دوستداران پیشرفت ایران

ما هیچ راهی نداریم جز سرمایه‌گذاری روی زیرساختِ انسانیِ توسعه و غنی سازیِ اورانیومِ مغزی...

ما هیچ راهی نداریم جز سرمایه‌گذاری روی زیرساختِ انسانیِ توسعه و غنی سازیِ اورانیومِ مغزی کودکان و نوجوانان ایران.
توسعه یافتگی یک اتفاق نیست، مسیری پیمودنی است. اگر "ایرانِ پیشرفته" برای همه ما مهم باشد که قطعاً هست، باید روی سرمایه و ثروت واقعی کشور یعنی فرزندان خردسال، نوجوان و جوان سرمایه‌گذاری کنیم.
وضع کیفی آموزش و پرورش کشور اصلاً قابل قبول نیست و تمام دولت‌ها، ناخواسته در پدیداری چنین وضعیتی نقش داشته‌اند.
"آموزش و پرورش" نه یک وزارتخانه بلکه موضوع و مساله‌ای ملّی است.
خوشبختانه مدیران و فعالان فرهنگی و شخصیت‌های دلسوز نظام آموزشی کشور از همه گرایش‌ها بر سر مساله "بحرانِ کیفیت در آموزش و پرورش و ضرورت تحول در وضع موجود آن"، اشتراک نظر و توافق دارند. خلاصه مطلب این است: با این سبکِ آموزش و پرورش، نسل نوپای ایران، توانمند و دارای قابلیت تربیت نمی‌شوند. این نظام آموزشی هم در تفکر حاکم و هم در محتوا و مدیریت دچار فرسودگی و تاخیر است.
اما با نگاهی ملی و مسئولانه، باید به آموزش و پرورش کمک کرد. از دولت آینده با هر گرایشی و نیز از نخبگان و تمام مدیران عالی نظام انتظار می‌رود "در عمل" کاری کنند. در همین رابطه پنج واقعیت زیر به ویژه برای دولت آینده با هر گرایشی، قابل تامل است:
۱- چرا حدود بیست نهاد، بنیاد، موسسه و سازمان در این کشور ذیلِ عنوان کار فرهنگی از دولت بودجه می‌گیرند اما هیچ گزارشی از برنامه‌ها و اثربخشی فعالیت‌های آنها در زمینه فرهنگ و آموزش در دست نیست. چرا این بودجه‌ها در جهت بهسازی و نوسازی آموزش و پرورش هزینه نمی‌شود؟
۲- سواد و مهارتِ حرفه‌ای معلمان کشور باید هر سال بروز و نو شود و آموزش‌های تخصصی برای آن‌ها به بودجه نیاز دارد که از توان وزارت آموزش و پرورش خارج بوده و یک مسئولیت ملی و توسعه‌ای قلمداد می‌شود‌.
۳- نیمی از مدارس کشور نیاز به بازسازی و مقاوم سازی دارند و الباقی مدارس نیز دچار کمبودهای امکانات حداقلی آموزشی هستند. آیا در چنین شرایطی، اختصاص ردیف بودجه‌های چندین هزار میلیاردی به موسسات و بنیادهایی که حتی نام و نشانی از خدمات آن‌ها برای خانواده‌های ایرانی مشخص نیست، شایسته و صحیح است؟
۴- آیا نباید در نظام ملی بودجه‌ریزی کشور و تخصیص منابع بازنگری دیگری صورت پذیرد؟ به عنوان مثال دولت یازدهم، آموزش و پرورش را با حدود چهارهزار میلیارد تومان بدهی تحویل گرفت. بخش بزرگی از این بدهکاری‌ها به حق‌الزحمه و پاداش معلمان از سال‌های قبل مربوط می‌شد. آیا نهادهای دیگر هم اینگونه با پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود برخورد می‌کنند؟
کافیست اندکی به مطالعات آینده پژوهانه موسسات معتبر بین‌المللی نگاه کنیم. ما با این سطح از کیفیت آموزش و پرورش، در حق فرزندانمان اجحاف می‌کنیم.
شوخی نگیریم!
زندگی بشر در دهه آینده به توانمندی‌ها و قابلیت‌هایی نیاز دارد که متاسفانه آموزش و پرورش ما با آن بیگانه است. ایران فردا به نسلی از مدیران و متخصصان و شهروندانی نیاز دارد که باید در مدارسی بسیار مجهزتر و بانشاط‌تر، و با روش‌های پرورشی بسیار به روزتر و نیز با محتوای آموزشی متفاوت از دروس تکراری و غیرکاربردی فعلی تربیت شوند.
آموزش و پرورش کشور سالهاست در اسارت تفکرات بسیار قدیمی و ناهمگون با زبانِ زمانه گرفتار است. باید دولت آینده درهای آموزش و پرورش را به روی دنیای بیرون بگشاید.
به خاطر آینده فرزندانمان، به خاطر آینده ایران عزیز، آموزش و پرورش را ویژه‌تر ببینیم.

مرتضی نظری

https://siasatrooz.ir/vdcfj0d1.w6d10agiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی