فکرش را بکنید. بالاخره بعد از مدتها قرار است یک تصمیم عاقلانه گرفته شود. آقای مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت ارشاد در گفتوگو با خبرگزاریها گفته «از آنجا که برگزاری نمایشگاه مطبوعات هزینه بالایی دارد و همچنین این نکته که هم دولت الان در حال صرفهجویی در هزینههایی است که خیلی تاثیرگذار نیست و یا ضرورتی ندارند و هم اینکه خود مطبوعات و رسانهها برای غرفهبندی و تزئینبندی آن، با کمبود نقدینگی مواجه هستند، ما در حال حاضر به صورت جدی روی گزینه تعطیل کردن نمایشگاه مطبوعات در سالجاری، فکر میکنیم.»
فقط امیدواریم که نتیجه «جدی» فکر کردن شما روی این گزینه به نتیجه مطلوب هم برسد. اگر موضوع «صرفهجویی دولت» و «کمبود نقدینگی مطبوعات» برای اجرای این فکر کفایت نمیکند، ما میتوانیم دلایل دیگری را اعلام کنیم تا تشکیلات عریض و طویل معاونت مطبوعاتی یک بار برای همیشه درِ نمایشگاه مطبوعات را ببندد و خیال همه را راحت کند.
۱- به لطف سرانگشت تدبیر دولت فعلی و قبلی (دولت یازدهم) طی این سالها بلایی بر سر مطبوعات آمده که دیگر چیزی برای «نمایش» دادن «گاه» و بیگاه ندارند.
آنها که شعار آزادی مطبوعات میدادند، از دیوار پشتی به رسانه حمله کردهاند و از پشت سر، دهان و گلوی مطبوعات را با قطع «یارانه»، گران کردن «قیمت کاغذ» و روشهای زورمندانه گرفتهاند و سفت چسبیدهاند. پس چنین رسانههایی نمیتوانند نفس بکشند، چه آنکه بیایند و در یک مکان و محلی خودشان را نشان بدهند.
۲- خدا را شکر دست مطبوعات دولتی و ارگانی و از همه مهمتر رسانههای خصوصیِ از ما بهتران که جز مدح و ثنای دستگاه اجرایی کشور (طی این ۵ سال) کار دیگری بلد نبودهاند، تا آرنج (بلکه هم بالاتر) در کیسه بیتالمال است و نمایشگاه مطبوعات هم جایی برای بریز و بپاش همانهایی بود که نه غم مخاطب داشتند و نه دغدغه کسب درآمد و هرگاه اراده میکردند و میکنند، مُشتشان پر میشود. نمایشگاه مطبوعات مال اینها بود که با پول مردم غرفههای چندده متری و رنگارنگ بزنند و پُز پولداریشان را به رسانههای خصوصی و مستقلی بدهند که هر روز هم از تیراژشان کسر میشود و هم از بچههایشان.
۳- طی این سالها با پوست و گوشت و استخوانمان به خوبی درک کردهایم که رسانه خوب از نگاه دولتی، رسانهای است که یا مجیز بگوید و به صورت «نقد» (و نه نسیه) همهی بادمجانها را دور قاب حضرات بچیند و یا رسانهای که مرده باشد و آنقدر پا روی خرخرهاش گذاشته باشند که از نفس افتاده باشد. پس برگزاری نمایشگاه در هردو صورت ضرر دارد. برای دسته اول ضرر ندارد، اما برای بیتالمال دارد و دسته دوم هم که برای زنده ماندن همین خرجهای کم و کوچک را باید کم کنند تا چند روزی بیشتر روی دکه بنشینند.
۴- یادی هم باید بکنیم از معاون مطبوعاتی سابق که در طول دوران مسئولیتش برای به گِل نشاندن مطبوعات هرچه در توان داشت گذاشت و خوشبختانه موفق هم بود. همان که شرط پرداخت یارانه مطبوعات را حضور در نمایشگاه میدانست و دست آخر هم وعدهاش بر سر همان خرمن نمایشگاه باقی میماند. حالا اینطوری نه رسانهای فریب میخورد و نه کسی مجبور میشود برای گرم کردن تنور نمایشگاه و سیاه کردن رزومه و پرونده کاریاش به مطبوعات دروغ بگوید.
۵- کاش این «صرفهجویی»ها ادامه داشته باشد و شاهد باشیم معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد با همین فرمان، کرکرهی رسانههای دولتیِ بیخاصیت را پایین بکشد و جلوی هرز رفتن بیتالمال را بگیرد. اگر چنین شود، قطعا رسانههای خصوصی و مستقل کمی «اکسیژن» برای نفس کشیدن خواهند یافت و این رقابت نابرابر هم تمام خواهد شد. آنوقت میشود هر روز صبح نمایشگاه مطبوعات را روی دکهها و کیوسکهای روزنامهها و مجلات برگزار کرد و نگران این نشد که «دولتی»ها چگونه هم یارانه را میبلعند، هم کاغذ را حرام میکنند و هم صدرنشین کیوسکهای مطبوعاتی میشوند.
۶- نمایشگاه چه برگزار شود و چه نشود، ما نخواهیم بود. مثل سالهای قبل که از یک سوراخ دوبار گزیده نشدیم و با وعدهی نسیه مسئولان، مجبور به اجاره نقدی غرفه و هزینههای ریز و درشت جبریِ نمایشگاهِ بیخاصیتِ مطبوعات نشدیم.
نویسنده:مهدی رجبی