شما را نفهمیدیم. نفهمیدیم رحمت للعالمین بودن یعنی چه. درک نکردیم که «اسلام»ی که شما به ما هدیه کردی چه چشمهی گوارایی بوده و هست که میتواند همهی تشنگیهایمان را سیراب کند.
ما آدمهایی شدهایم که وقتی نام مبارک شما را میشنویم یاد «صلوات» میافتیم، اما همین. رحمت همهی عوالم بودن و کسی که برای تمام کردن «اخلاق» آمد را هم نفهمیدیم.
ما شدهایم آدمهایی که از شما فقط آنچه میخواهیم را میفهمیم. آنجا که دلمان بخواهد را.
وحدت جهان اسلام را به همین یک هفتهی ربیعالاول ختم کردهایم. تازه اگر در مقیاس بزرگی باشد. اگر وحدت را باور کرده باشیم و آن «قرآن»ی که مدام توی گوشمان میخواند «محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند»
ما نفهمیدیم که راز «فتح» در همین «اشداء علی الکفار» و «رحماء بینهم» است.
این شده عاقبت جهان اسلامی که مسلمانان و نه مومنان ساختهاند. که اگر ما امت واقعی تو بودیم، نه در بحرین اینچنین بر مردم میتاختند، نه در یمن، خائنین به حرمین شریفین زن و کودک و پیر و جوان را در زیر آوارهای خانههایشان دفن میکردند.
نه «میانمار»ی بود که مردانش قربانی شوند و زنان و کودکانش اسیر و آواره، نه افغانستان و عراق و سوریه و...
راستی کجای دین شما را، کجای سیرهی شما را اینچنین کج کردند، که به ایستگاه طالبان و القاعده و داعش رسید؟ چه کردند که به اسم دین رسول خدا جنایت کردند و تصویر «اسلام» دین تسلیم و سلامت و سلم را جعل کردند؟
چه شد که دشمنان اسلام اینقدر راحت توانستند، بر مسلمین «حکومت» کنند و جهان اسلام را از مسیر جهانی سازی الهی منحرف کنند؟
ما شرمندهی شماییم یا رسولالله. شما که برای امتت آن همه سختی به جان خریدی، آنقدر دلتان شور مردم را زد که خداوند مدام بر دلتان خواند که «لاَیَحْزُنْکَ»
با غصهی این روزهای اسلام و امتش چه میکنید؟ با روزگاری غربت و مظلومیت آن دین و آیینی که شما پیش چشم ما گذاشتی و قدر و قیمتش را ندانستیم.
میدانیم کار سختی است بخشیدن این همه جسارت. اما شما که پیامبر مهربانیها و رسول رحمتید قطعا با آن دل خونتان برای ما دعا میکنید و اشک میریزید.
شرمندهایم ای نبی ما که با گذشت همهی این سالها نه شما را درک کردیم، نه دینی که عرضه داشتید و نه حتی خدا و کلامش را از نظرگاه بندگی دیدیم.
ایام ولادت شماست. باید توی دلمان چراغانی باشد، باید جشن بگیریم که میگیریم. اما ته دلمان داغ امت اسلام را چه کنیم.
نویسنده: مهدی رجبی