این روزها صحنه سیاستگذاری آمریکا شاهد تحولاتی قابل توجه است که مصوبان آن ادعا دارند برگرفته از قدرت آمریکایی است. دونالد ترامپ در حالی وارد سومین هفته ریاست جمهوری خود میشود که مجموع اقدامات قابل توجهی صورت داده که اساس آن را نیز مقابله با تروریسم ادعایی تشکیل میدهد. زمانی آمریکا ادعا داشت که اولین قدرت جهان است و هر اقدامی بخواهد میتواند صورت دهد. نتیجه این تفکر نیز جنگهای متعددی بوده که در طول چند دهه گذشته حداقل از جنگ جهانی دوم تا به امروز صورت داده است.
این تصور موجب شده تا آمریکا نظامیگری را در سراسر جهان اجرایی و حتی به سازمانهای جهانی نیز اعتنایی نداشته باشد چنانکه جنگ عراق را با بدون مجوز سازمان ملل صورت داد. اما این برتری طبی آمریکا گویا دوام نداشته و هر روز شاهد افول بخشهایی از آن هستیم. زمانی آمریکا خود را تنها قدرت خلیج فارس مینامید اما اقدام سال گذشته نیروی دریایی ایران در بازداشت نظامیان آمریکایی که وارد آبهای ایران شده بودند این هیمنه را شکست. تحولات سوریه و عراق و ناتوانی آمریکا برای سلطه بر این کشورها و نیز آگاهی جهانی از عدم اراده آمریکا برای مبارزه با تروریسم را نیز باید به این مسئله افزود.
نکته قابل توجه آنکه ناامنیها و بحران شدید امنیتی در آمریکا که جان صدها نفر را گرفته این حقیقت را نشان داد که آمریکا حتی توان تامین امنیت داخلی خود را نیز ندارد چه رسد به اینکه ادعای ناجی جهانی بودن را سر دهد. کنار هم قرار دادن مجموع این شرایط میتواند تا حدودی چرایی سیاستهای اخیر آمریکا را روشن سازد. اقدام آمریکا در جلوگیری از ورود اتباع برخی از کشورها به آمریکا را میتوان اقدامی برای پنهانسازی خشم آمریکا از ناتوانی در برابر این کشورها دانست که با ممنوعیت ورود اتباع این کشورها به دنبال عقدهکشایی است.
در این میان معرفی کودک ۵ ساله به عنوان عامل تروریسم را نیز باید برگرفته از رسوایی شکست آمریکا در عرصه مبارزه با تروریسم دانست که موجب شده تا سران این کشور حوزه مبارزه با تروریسم را تا کودک ۵ ساله پایین آورند. به عبارتی دیگر میتوان گفت که اقدامات اخیر آمریکا نشان میدهد که ساختار حاکم بر این کشور چنان متزلزل و ناتوان در عرصه داخلی و خارجی شده که اهداف خود را در پایینترین سطوح حتی در قد و قامت یک کودک ۵ ساله پایین آوردهاند. رویکردی که از یک سو واهی بودن ادعاهای حقوق بشری آنان را آشکار میسازد و از سوی دیگر بیانگر وضعیت بحرانی تصمیمگیری در این کشور است که البته ارتباطی به شخص ترامپ نداشته بلکه نشات گرفته از ساختار متزلزل سرمایهداری حاکم بر آمریکاست که حرکت آن در مسیر قهقرا را آشکار میسازد.